آیا حزب جمعیت اسلامی افغانستان متحد شده است؟
۱۴۰۴ شهریور ۱۹, چهارشنبه
به دنبال ترور برهان الدین ربانی، رئیس دولت اسلامی سابق افغانستان در سال ۲۰۱۱ میلادی، حزب جمعیت اسلامی افغانستان به عنوان یکی از بزرگترین احزاب سیاسی افغانستان با بحران رهبری و دوپارچگی مواجه شد.
پس از بروز جنجال بر سر قدرت میان رهبران این حزب و اشرف غنی رئیس جمهور پیشین افغانستان، جمعیت اسلامی به طور اعلام نشده به دو شاخه «نور و ربانی» تقسیم شد. یکی از این شاخهها را صلاح الدین ربانی فرزند برهان الدین ربانی و شاخه دیگر را عطا محمد نور والی سابق بلخ رهبری میکنند.
مطالب ویدیویی را در صفحه یوتیوب ما ببینید!
اکنون چهار سال پس از سقوط نظام جمهوری و ملغا شدن تمامی احزاب از سوی اداره طالبان، شورای عالی تصمیمگیری جمعیت اسلامی در بیرون از این کشور اعلام کرده است که این شورا به عنوان "تنها" مرجع تصميمگيری این حزب، «تمامی مبارزات نظامی، سیاسی و مدنی اعضای آن را با اتحاد و یکپارچگی کامل، مطابق رویکرد و راهبرد جدید که در نقشه راه توضیح داده شده است» به پيش خواهد برد.
مرتبط: چرا دو جبهه عمده نظامی همکاری خود با "مجمع ملی برای نجات افغانستان" را قطع کردند؟
این حزب در حالی از اتحاد و یکپارچگی کامل خبر میدهد که صلاحالدین ربانی نه در جلسه آنلاین اعلام این تصمیم حضور داشت و نه هم در اعلامیهای که از سوی شورا نشر شده نامش درج شده است. در حالی که از عطا محمد نور، محمد اسماعیل خان، احمد مسعود، یونس قانونی، الماس زاهد و حضرت علی به عنوان اعضای رهبری شورا نام برده شده است.
هرچند جمعیت اسلامی افغانستان به گونه رسمی به پرسش دویچه وله در این باره پاسخ نداد، اما یک منبع معتبر از درون این حزب تائید کرد که گفتگوها با صلاح الدین ربانی برای پیوستن به شورای عالی تصمیم گیری جمعیت اسلامی حدود دو سال پیش آغاز شده بود و هنوز هم ادامه دارد. به قول این منبع در نتیجه این مذاکرات شماری از چهرههای کلیدی و با نفوذ جمعیت اسلامی منسجم شده اند.
کارشناسان: اختلافها ادامه دارند
برخی از کارشناسان به این باورند که عدم حضور صلاح الدین ربانی در میان سران جمعیت اسلامی افغانستان نشاندهنده اختلافاتی است که بر سر رهبری این حزب آغاز شد و با توافقات برخی از اعضای آن با حکومت سابق به رهبری اشرف غنی تشدید گردید.
صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید!
محمد اسحاق اتمر، آگاه مسائل سیاسی میگوید: "اختلافنظر آقای صلاح الدین ربانی با دیگر اعضای جمعیت اسلامی بالای توافقات آقای نور و داکتر عبدالله بود که در حکومت گذشته با اشرف غنی انجام داده بودند. البته اختلافنظرها بیشتر از همان زمان آغاز شده است و تا حال ادامه دارد".
اما غوث جانباز، دیپلومات پیشین افغانستان و تحلیلگر امور سیاسی به این باور است که اختلافات ناشی از بحثهای شخصی نه تنها در سطح رهبری بل حتی در ردههای پائین این حزب وجود دارد.
آقای جانباز در مورد وضعیت کنونی حزب جمعیت اسلامی افغانستان گفت: "آنچه بر این حزب میگذرد، نتیجه طبیعی همان بیاتفاقی، چند دستهگی و چند نظری در میان رهبری این حزب است. و نه تنها در میان رهبری، حتی در میان اعضای درجه دوم و سوم این حزب نیز این افتراق دیده میشود که ناشی از تناقضات شخصی و در حالاتی منطقهای است.... در بین حلقه فوقانی متاسفانه افتراق شخصیتی، خودمنشی، خودخواهی و شخصیت پرستی بیحد زیاد است که به اوج رسیده و حتی در وضعیتی که طالبان آنان را قرار داده اند، نیز بیاثر بود و از آن نیاموختند."
جمعیت به حزبی موثر تبدیل میشود؟
حزب جمعیت اسلامی در گذشته جایگاه و نقش بزرگی در سیاست در افغانستان داشته است، اما در چهار سال اخیر، هرچند همه اعضای رهبریاش از مخالفان طالبان به شمار میروند، اما پراکنده بوده اند.
در اعلامیه شورای عالی تصمیمگیری جمعیت اسلامی تاکید شده است که راه حل افغانستان وابسته به همبستگی ملی است و این حزب در ادامه تلاشهایش برای اتحاد سیاستگران کشور، خواهان همکاری با تمامی احزاب، جریانها و شخصیتهای ملی است که در پی نجات کشور هستند.
محمد اسحاق اتمر میگوید که اگر جمعیت اسلامی موفق به حل اختلافات درونی خود نشود، اثرگذاریاش را بیشتر از دست خواهد داد: "اگر این اختلافنظرها رفع نشوند، من فکر میکنم که حزب جمعیت اسلامی به دو یا چندین دسته تقسیم خواهد شد و موثریت و نفوذی را که قبلا در بین مردم و یا احزاب سیاسی برخوردار بود، از دست خواهد داد".
غوث جانباز به این اشاره میکند که حزب جمعیت زمانی که در قدرت سهیم بود نتوانست برای وحدت و یکپارچگی خود کار کند، حالا وضعیت به مراتب دشوارتر شده است.
او ادامه میدهد: "این چند دستهگی و بیاتفاقی که در میان این حزب از سالها به این طرف با وجود این که یک بخش قابل ملاحظه آن در حکومتهای حامد کرزی و اشرف غنی حضور داشتند، شاید بیشترین اعضای (حکومتهای سابق) از همین حزب بوده باشند، اما با آن هم متاسفانه وحدت اورگانیک در عملکرد این حزب به وجود نیامد و متاسفانه با یک فشار طالب تمام رهبری این حزب از افغانستان فراری شدند و حالا بیشتر فعالیتهای مجازی دارند تا فعالیتهای عملی و ملموس".
پس از برگشت طالبان به قدرت در سال ۲۰۲۱ میلادی، انتقاد اصلی از جریانها و چهرههای سیاسی مخالف طالبان، ناتوانی در ایجاد انسجام و نبود اتحاد بوده است.