آیا ۹ نومبر یک روز سرنوشتساز در تاریخ آلمان است؟
۱۴۰۴ آبان ۱۸, یکشنبه
قبل از ظهر روز نهم نومبر سال ۱۹۱۸، ماکس فون بادن، صدراعظم وقت آلمان، اعلام کرد: «امپراتور و پادشاه تصمیم گرفته است از تخت دست بکشد.»
چند ساعت بعد، فیلیپ شایدمان، سیاستمدار حزب سوسیالدموکرات آلمان، در برابر ساختمان پارلمان در برلین، جمهوریت را اعلام کرد. با این رویداد، در روزهای پایانی جنگ جهانی اول، امپراتوری آلمان پایان یافت و پایههای جمهوری وایمار، نخستین جمهوری دموکراتیک سراسری آلمان، گذاشته شد.
صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید!
اعلام جمهوری در سال ۱۹۱۸ نخستین و یا آخرین رویداد مهمی نبود که در تاریخ آلمان با نهم نومبر گره خورد. در ۹ نومبر سال ۱۸۴۸، نیروهای شاهی در جریان سرکوب انقلاب مارچ، رابرت بلوم، نماینده نخستین پارلمان سراسری آلمان را به گلوله بستند. در ۹ نومبر ۱۹۲۳، آدولف هیتلر تلاش کرد با یک کودتا، حکومت رایش را سرنگون کند و دموکراسی پارلمانی را از بین ببرد. پانزده سال بعد، در ۹ نومبر ۱۹۳۸، در جریان یورشهای موسوم به «شب شیشههای شکسته»، رژیم نازی بسیاری از یهودیان را کشت، شکنجه یا تبعید کرد و کنیسهها و فروشگاههای یهودیان را ویران ساخت. سپس در ۹ نومبر ۱۹۸۹، دیوار برلین فروریخت و راه برای وحدت دو آلمان هموار شد.
اینکه چرا همه رویداد های مهم تاریخی در آلمان ۹ نومبر اتفاق افتاده، احتمالاً بیشتر یک تصادف است. اما مارتین گِلنیتس، تاریخدان دانشگاه ماربورگ، اشاره میکند که برخی از این روندهای تاریخی پیوند درونی نیز داشتهاند. به طور نمونه، کودتای نافرجام سال ۱۹۲۳ تلاش داشت جمهوریای را که در سال ۱۹۱۸ ایجاد شده بود، نابود کند. او توضیح میدهد: «نازیها همیشه از اصطلاح جنایتکاران ماه نومبر استفاده میکردند، بنابراین تعیین تاریخی در ماه نومبر برای کودتا طبیعی بود.» اینکه چرا دقیقاً ۹ نومبر انتخاب شد، خود دوباره تصادفی بوده است.
بیشتر بخوانید: ۸۰ سالگی آزادسازی آشویتس، «دستگاه صنعتی کشتار انسانها»
ایزابِل هاینِمان، استاد تاریخ در دانشگاه مونشن و رئیس مؤسسه تاریخ معاصر، میان این رویدادها وجه مشترک میبیند: «در همه اینها، مسئله بر سر مبارزه بر سر شکل حکومت و نحوه ساختار آن است.»
او میافزاید: «همواره مسئله خشونت سیاسی نیز در میان است.»
گِلنیتس تأکید میکند که تمامی این رویدادها در اصل با هدف اعمال خشونت شکل نگرفته بودند. در آنهایی که نازیها نقش داشتند، خشونت آشکار بود، اما کنارهگیری امپراتور در سال ۱۹۱۸ حتی در اصل برای جلوگیری از خشونت انجام شده بود. تنها با شورش بعدی اسپارتاکیستها بود که خشونت گسترده شد.
بیشتر بخوانید: روز نهم نوامبر و تاریخ آلمان
تاریخ ۹ نومبر همچنین نشان میدهد، کسانی که برای آزادی مبارزه کردند، چه رنجهایی را تحمل کردند.
نامه وداع رابرت بلوم به همسرش، که از زندان برایش نوشت و در آن لحظههایی را شرح میدهد که صدای نزدیک شدن جلادانش را میشنود، نمونهای بسیار تأثیرگذار است. رابرت بلوم سیاستمدار و مبارزه دموکراسی آلمان بود که در انقلاب ۱۸۴۸ برای آزادی و حقوق مردم مبارزه کرد. او بهعنوان نماینده پارلمان ملی فرانکفورت شناخته میشد. بلوم در ۹ نومبر ۱۸۴۸ توسط نیروهای سلطنتی دستگیر و بدون محاکمه عادلانه اعدام شد و به نمادی از مقاومت برای آزادی تبدیل گردید.
همزمان، این تاریخ ما را با جنایاتی روبهرو میکند که خود آلمانیها در گذشته علیه هموطنانشان مرتکب شدند. همچنین یادآور این خوشبختی است که فروپاشی آلمان شرقی بدون خونریزی شدید رخ داد، هرچند رهبری آن کشور به گزینه اعمال خشونت نیز میاندیشید.
به همین دلیل، بارها پیشنهاد شده است که این روز به جای ۳ اکتوبر (روز رسمی اتحاد آلمان در سال ۱۹۹۰)، به عنوان روز ملی آلمان انتخاب شود. اما هاینمن با این نظر مخالف است. او میگوید: «درست است که این روز، روز رسمی تعطیلات نیست.» زیرا خطر آن وجود دارد که بزرگداشت سقوط دیوار برلین، یاد قربانیان یورشهای یهودستیزانه را به حاشیه ببرد.
افزون بر این، او هشدار میدهد که این روز نباید به مراسم خشک و تکراری رسمی تبدیل شود. برعکس، باید بارها و حتی به طور درناک، با رویدادهای آن روبهرو شد؛ از جمله با این واقعیت تلخ که در زد و بند های ماه نومبر ۱۹۳۸، بخش بزرگی از مردم ساکت ماندند و حدود ده درصد فعالانه در غارت و خشونت علیه یهودیان شرکت کردند.
مطالب ویدیویی را در صفحه یوتیوب ما ببینید!
گِلنیتس نیز با رسمیکردن ۹ نومبر به عنوان روز ملی مخالف است. او میگوید این روز «چهرهای دوگانه» دارد: «اگر قرار باشد ۹ نومبر ۱۹۸۹ را همراه با یادآوری شب یورشها و کودتای هیتلر یادآوری کنیم، آن امید و معنای روشنی که روز فروپاشی دیوار برلین دارد، از دست خواهد رفت.»