1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

اشتباهات امریکا در عراق موجب ظهور مجدد القاعده شد

دویچه وله / رسول رحیم۱۳۹۲ دی ۱۸, چهارشنبه

قوت گیری القاعده در عراق قسماً ناشی از برخورد شدید حکومت این کشور با اپوزیسیون سنی مذهب است. اما خروج عجولانه امریکا از این کشور و ناکامی دیپلوماتیک، دلیل دیگر این خشونت هاست.

شورشیان در فلوجه (5 جنوری 2014)
شورشیان در فلوجه (5 جنوری 2014)عکس: Sadam el-Mehmedy/AFP/Getty Images

برای بسیاری امریکایی جنگ عراق در پایان سال 2011 پایان یافت، هنگامی که سربازان شان از این کشور خارج شدند. اما خشونت ها در این کشور دوباره گسترش یافت و جنگ های هفته گذشته در شهرهای فلوجه و رمادی، نقطه اوج تنش های فرقه یی طولانی مدت در این کشور بود. بسیاری گزارش های رسانه یی ظهور تازه گروهای مرتبط با القاعده را در منطقه انبار با خشونت های مذهبی سال های 2006 و 2007 مقایسه کرده اند. در آن زمان سربازان و پول ایالات متحده امریکا به فرونشاندن خشونت هایی کمک کرد که بسیاری ترس داشتند مبادا به یک جنگ تمام عیار داخلی بین سنی ها و شیعیان تبدیل شود.

چهار سال پس از آنکه نیروهای ایالات متحده امریکا از عراق خارج شدند، تنش های مذهبی حل ناشده ماندند و خشونت های هفته گذشته با تصمیم نوری المالکی نخست وزیر عراق برای برچیدن کمپ اعتراضی یک ساله در خارج از الانبار مرکز ایالت رمادی شدت گرفت.

حکومت المالکی زیر رهبری شیعیان، در سال های گذشته یک برخورد بسیار شدید در برابر سنی های ناراضی در پیش گرفته است و بسیاری ناظران موافق اند که این امر گروه افراطی موسوم به "دولت اسلامی عراق و شام" را تقویت کرده است. این تازه ترین شاخه القاعده در جنگ سوریه نیز شرکت دارد و در اخیر هفته کنترول شهرهای فلوجه و رمادی را در دست گرفت.

خاطرات فلوجه

فلوجه نامی است که خاطرات مخوفی را برای بسیاری سربازان و تفنگداران دریایی ایالات متحده امریکا زنده می سازد. این شهر در حدود 43 مایلی غرب بغداد قرار دارد. از جمله 4486 سرباز امریکایی که در جنگ عراق کشته شدند، یک سوم آنها در همین شهر کوچک جان شان را از دست دادند. شماری از شدیدترین جنگ ها نیز در همین شهر صورت گرفت. روزنامه واشنگتن پوست در شماره 5 جنوری امسال اش نوشت که جنگ فلوجه در سال 2004 «برای نیروهای امریکایی یک تقابل مرگبار در جنگ عراق و یکی از خونین ترین جنگ هایش بعد ازجنگ ویتنام بوده است».

اما از نظر انتونی کوردسمن، رایزن "مرکز تحقیقات استراتژیک و بین المللی" (سی اس آی اس) که پیوسته مشاور وزارت های خارجه، دفاع و جامعه استخباراتی ایالات متحده امریکا بوده است، این عنوان برانگیزنده در مورد فلوجه را ناشی از تاکید رسانه ها می داند. او می گوید: «من فکر نمی کنم شما کسی را در نیروی نظامی ایالات متحده امریکا بیابید که فلوجه را همچون سمبول یا نمادی بشمارد». او به دویچه وله گفت: «وقتی که من در مورد سیاست ایالات متحده امریکا ابراز نظر می کنم، توجه من به فلوجه نیست، بلکه به تاثیر گسترده القاعده است».

سربازان عراقی در یک پسته کنترول ( 6 جنوری 2014)عکس: Ali Al-Saadi/AFP/Getty Images

«این جنگ آن هاست»

روز یک شنبه جان کیری وزیر خارجه ایالات متحده امریکا می بایست تلاش هایش را برای برقراری صلح بین اسرائیل و فلسطینی ها متوقف کند تا به سوال هایی در مورد خشونت های عراق پاسخ بگوید. او در بدو امر، برگشت نظامی ایالات متحده امریکا به عراق را جهت کمک به حکومت المالکی رد کرد. او به خبرنگاران در بیت المقدس گفت: «واضح است که ما به فکر برگشت نیستیم... این جنگ آن هاست».

بارک اوباما پیش از آن که رئیس جمهور ایالات متحده امریکا شود، مخالف جنگ عراق بود و خارج ساختن نیروهای نظامی از عراق هدف کلیدی حکومت وی به شمار می رفت، اما حزب مخالف جمهوری خواه از این باکی ندارد که رئیس جمهور موجود را به خرابی اوضاع کنونی متهم کند. جان مک کین، سناتور سابقه دار که یکی از منتقدان همیشگی حکومت است و روز شنبه اعلامیه مشترکی با سناتور لندسی گراهام انتشار داد، به شدت از سیاست شرق میانه اوباما انتقاد کرده است.

در این اعلامیه گفته می شود: «در حالی که بسیاری عراقی ها مسئول این فاجعه استراتژیک اند، حکومت (امریکا) نمی تواند از سهمی که در این اتهام دارد، نجات یابد». اعلامیه می افزاید: «وقتی که رئیس جمهور اوباما با وجود مخالفت رهبران نظامی و قوماندان های ما در ساحه همه نیروهای امریکایی را بیرون کشید، بسیاری از ما پیشبینی می کردند که این خلأ توسط دشمنان امریکا پر می شود. متاسفانه حالا این واقعیت بیشتر از هر وقت دیگر روشن تر می باشد».

نوری المالکی نخست وزیر عراقعکس: Getty Images

سناتور مک کین و گراهام علاوه نموده اند: «آنچه هنوز هم تاسف انگیز تر می باشد، هزاران امریکایی شجاعی است که جنگیده اند، خون شان را ریخته اند و دوستان شان را برای تامین صلح در فلوجه و عراق از دست داده اند و اکنون از این متعجب اند که این قربانی ها به هدر رفته اند».

کوردسمن می گوید که می تواند به مثابه حملات حزبی از جانب جمهوری خواهان بر دموکرات ها نادیده گرفته شود. اما مساله اصلی این چگونگی برخورد اوباما و کمک وی به مالکی می باشد. او می گوید: «هرگونه کمکی به نیروهای امنیتی عراقی هرچه بیشتر این خطر را به وجود می آورد که (این کمک ها) نه تنها علیه افراط گرایان، بلکه برای سرکوب اپوزسیون مشروع سنی نیز استفاده خواهد شد».

مشکل از ماموریت بود یا دیپلوماسی؟

آنچه آشکارا در این اعلامیه سناتوران از قلم افتاده است، این است که حکومت اوباما می خواست برای مدت طولانی تری سربازان امریکایی را در عراق نگهدارد، اما خواهان یک موافقت نامه بود. همین که حکومت عراق از دادن مصئونیت قضایی به سربازان امریکایی خودداری کرد، حکومت ایالات متحده امریکا به اصطلاح «گزینه صفر» را انتخاب کرد.

ستیفن بیدل، عضو "شورای روابط خارجی" می گوید که در سیاست اولیه اوباما عین نگرانی مک کین در مورد خروج عجولانه وجود داشت. او می گوید: «من فکر می کنم که بلی، ایالات متحده امریکا می بایست یک حضور قابل ملاحظه را در عراق حفظ می کرد... و اداره اوباما نیز چنین فکر می کرد. از همین جهت آن ها مذاکره می کردند. خروج کامل در این مذاکرات هدف آن ها نبود».

بیدل مدعی است که از 2008 به بعد نیروهای ایالات متحده امریکا اساساً نقش حافظ صلح را در عراق بازی می کردند که سرپوشی روی تنش های مذهبی گذاشت. بیدل می گوید: «هنگامی که نیروهای امریکایی از عراق خارج شدند، این نفوذ ثبات آور از بین رفت و نتیجه آن افزایش تنش های مذهبی شد. شما می توانستید این امر را حتا در بالکان ببینید، اگر که نیروهای حافظ صلح با عین سرعت خارج می شدند».

سناتور جان مک کینعکس: picture-alliance/dpa

بیدل و کوردسمن معتقد اند که انتقاد واقعی و سنگین تر در عقب اعلامیه مک کین در خروج شتاب زده سربازان نیست، بلکه ناکامی دیپلوماتیک برای نگهداشتن مالکی در خطی است که از منافع ایالات متحده امریکا حفاظت کند. بیدل می گوید: «ناکامی واقعی پیش از این و بعد از انتخابات 2010 هنگامی بود که مالکی بلوک سنی "عراقیه" را از شرکت در حکومت جدید محروم ساخت و یک ائتلاف حکومتی را تشکیل داد که وابسته به طرفداران صدر بودند. در اینجا ما عقب ایستادیم و کاری نکردیم». طرفداران صدر یا "صدریست ها" یگانه بخش بزرگ نخبگان عراقی بودند که واقعاً می خواستند نیروهای امریکایی خارج شود.

او ادامه داد: «ما عمداً و به مثابه یک عنصر مشی سیاسی از مداخله در تشکیل حکومت خودداری کردیم و گذاشتیم تا عراقی ها خود شان این کار را انجام دهند». او می افزاید: «آنها کارشان را کردند. و به ترتیبی که مالکی این کار را انجام داد به سود خودش بود... اما عراق شکست خورد ومنافع غربی ها نیز به تحلیل رفت».

تحلیلگران مدعی اند که اگر در سال 2009 و اوایل سال 2010 فشار دیپلوماتیک بیشتر بر عراق وارد می شد، می توانست مانع تنش هایی شود که منجر به خشونت های هفته گذشته شد.

عبور از قسمت بیشتر در این زمینه

بیشتر در این زمینه

عبور از قسمت گزارش روز دویچه وله

گزارش روز دویچه وله

عبور از قسمت مطالب بیشتر از دویچه وله