1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

افسر ارتش سابق افغانستان در ایران خیاطی می‌کند

۱۴۰۲ تیر ۱۴, چهارشنبه

پس از سقوط نظام جمهوری و حاکم شدن مجدد طالبان بر افغانستان، شمار زیادی از نظامیان افغان به ایران مهاجرت کردند. یک از این نظامیان برای تامین مخارج زندگی‌اش در عالم مهاجرت خیاطی می‌کند.

این افسر سابق ارتش افغانستان نمی خواهد برای گروه های نیابتی بجنگد
این افسر سابق ارتش افغانستان نمی خواهد برای گروه های نیابتی بجنگدعکس: Z.A/DW

همزمان با این که به دقت مسیر سوزن چرخ خیاطی را روی پارچه دنبال می‌کند، از زمانی صحبت می‌کند که واحدی از نیروهای ارتش ملی افغانستان را رهبری می‌کرد، از قربانی‌هایی که همرزمانش برای تامین امنیت و مبارزه با تروریسم در افغانستان متقبل شدند.

شهاب (نام مستعار) تا سطح لیسانس در اکادمی نظامی تحصیل کرد و پس از فراغتش حدود سه سال را در یکی از ناآرام‌ترین ولایت‌های کشورش به عنوان افسر ارتش خدمت نمود.

ماه‌های قبل از حاکم شدن مجدد طالبان بر افغانستان، دشوارترین زمان برای این فرمانده بود. او می‌گوید: «نبود امکانات اولیه و حتی آب آشامیدنی، غذا و عدم حمایت مسئولین درجه یک ارتش افغانستان از نیروها در جبهه، از جمله عمده‌ترین مشکلات بود.»

باورش نمی‌شد که طالبان بتوانند دوباره بر افغانستان حاکم شوند؛ چرا که به روحیه مبارزه افرادش با این گروه ایمان داشت. می‌گوید هنوز هم برایش پرسش بزرگی است که چطور نظام جمهوری در افغانستان سقوط کرد: «دوست داشتم و وظیفه خود می‌دانستم که برای کشورم خدمت کنم و معاش حلال برای خانواده، پدر و مادرم ببرم. اما این فرصت را از ما گرفتند و همه مردم افغانستان را بی‌سرنوشت ساختند.»

شهاب با رتبه نظامی لومری بریدمن از وقتی به ایران مهاجر شده، در یک خیاطی مشغول به کار است. او به خاطر اینکه هویتش فاش نشود، در خفا زندگی می‌کند و می‌گوید به دلیل تعلق‌اش به یک اقلیت قومی-مذهبی خود را در افغانستان بیشتر در معرض خطر می‌بیند.

مرتبط: آیا روسیه کماندوهای افغان را برای جنگ اوکرایین جذب می‌کند؟

 او از دشواری زندگی نیروهای امنیتی سابق افغانستان در ایران شاکی است: «بیش از دو سال است که پدر و مادر و اعضای خانواده ام را ندیده ام. این زندگی تحملش برایم دشوار شده است.»

او حتی نتوانست از خانواده‌اش خداحافظی کند: «وقتی طالبان افغانستان را اشغال کردند، من در وظیفه بودم و به دلیل ناامنی نتوانستم به خانه برگردم. حالا هم تهدیدات به مراتب بیشتر شده و نمی‌توانم به افغانستان بروم.»

هرچند طالبان عفو عمومی اعلام کرده اند، اما شهاب به گفته آنان باور ندارد و می‌گوید شمار زیادی از نیروهای امنیتی سابق افغانستان از سوی این گروه تعقیب و بازداشت شده و تعدادی به قتل رسیده اند: «همه در جریان قتل‌های مرموز، زندانی شدن و ناپدید شدن نیروهای امنیتی افغانستان هستند.»

مرتبط: آیا سربازان ویژه سابق افغان توسط ایران استخدام خواهند شد؟

او می‌گوید از بس در خدمت برای ارتش مصروف بوده، وقت نداشت برای خودش پاسپورت تهیه کند: «به همین خاطر مجبور شدم از طریق قاچاقی به ایران بیایم. چند بار دستگیر و اخراج شدم و دوباره تلاش کردم از افغانستان خارج شوم. چند شبانه روز را نیز در اردوگاه سپری کردم.»

او سختی و مشقت مسیر راه قاچاقی را بهتر از اسیر شدن به دست طالبان می‌داند: «بالاخره به ایران رسیدم. جز این کار چاره نداشتم و حالا با  چرخ خیاطی روزگار خودم را می‌گذرانم و لقمه نان حلالی برای خود و خانواده ام تامین می‌کنم.»

این افسر سابق ارتش افغانستان در یک کارگاه خیاطی کار می کند.عکس: Z.A/DW

او می‌گوید سقوط نظام، دشواری راه مهاجرت و سختی کار همه یک طرف، توهین و تحقیری که او از آن سخن می‌گوید، بخش دیگر رنج مهاجران افغان در ایران است: «ما همه روزگاری برای خود کسانی بودیم. حالا اینجا مهاجرانی غیرقانونی هستیم و از هیچ خدماتی بهره مند نیستیم. روزگارمان معلق است و سرنوشتمان نامعلموم می‌باشد.»

هنوز هم خاطرات جنگ و کشته شدن همرزمانش او را در خواب و بیداری اذیت می‌کند. می‌گوید از اختلال روانی اضطراب پس از حادثه یا "پی تی بی اس" رنج می‌برد، اما به فکر تداوی خود نیست؛ چراکه هدفی دیگر پیش رو دارد: «قصد دارم از ایران بروم و در گوشه دیگری از جهان در امنیت زندگی کنم؛ جایی که از این بلاتکلیفی خلاص شده و توهین و تحقیر نشوم.»

می‌داند که بسیاری از مردم افغانستان نیروهای امنیتی را در فروپاشی نظام متهم می‌کنند. اما می‌گوید که به عنوان یک فرمانده پایین رتبه، کاری از دست او و دیگر نیروهای تحت امرش برنمی‌آمد.

مرتبط: ادامه بازداشت‌ها و قتل اعضای نیروهای امنیتی سابق افغانستان

بیشتر از مهاجر شدن خودش، از آوارگی میلیون‌ها هموطن خود آزرده خاطر است و می‌افزاید: «کاش کشورم از تسلط این گروه تروریستی رهایی می‌یافت و من و امثال من که در مهاجرت به سر می‌بریم، می‌توانستیم در وطن کنار خانواده‌های مان باشیم.»

او حتی در ایران نیز احساس امنیت نمی‌کند و تلاش دارد ناشناس باقی بماند: «متاسفانه بنا به دلایلی اینجا هم احساس آرامش و امنیت نمی‌کنم، چه در محل کار، چه وقتی برای خرید مواد ضروری به بازار می‌روم.» او اضافه می‌کند: «هر لحظه احتمال این نیز وجود دارد که پولیس ایران سر برسد و من را بازداشت کرده و به خاطر نداشتن اسناد اقامتی رد مرز کرده و به کام مرگ بفرستد.»

شهاب یکی از صدها هزار نیروی امنیتی حکومت سابق افغانستان است که مجبور به ترک وطن شده است. براساس یک گزارش نمایندگان جمهوریخواه کنگره امریکا، حدود سه هزار تن از نیروهای که توسط ایالات متحده آموزش دیده بودند، پس از به دست گرفتن قدرت توسط طالبان، به ایران فرار کردند.

بارها گزارش‌هایی نشر شده که شرکت‌های خصوصی امنیتی که در جنگ‌های نیابتی نقش دارند، تلاش کرده اند نیروهای سابق افغان را به خدمت بگیرند. از جمله گزارش شده که در منازعه اوکرایین نیز رد پای استخدام نیروهای ویژه ارتش افغانستان توسط "واگنر گروپ"، کمپنی امنیتی خصوصی نزدیک به رئیس جمهور روسیه دیده می‌شود.

اما شهاب نمی‌خواهد در ازای دریافت پول، اقامت و یا شهروندی ایران برای منافع دیگر کشورها بجنگد و نبرد در میدان را فقط برای حفاظت از وطن و مردمش مقدس می‌داند. به جای اینکه دنبال سیاست‌های منطقه‌ای و جهانی باشد، او فعلاَ ترجیح می‌دهد مسیر سوزن چرخ خیاطی را روی تکه دنبال کند.

برنامه حمایتی آکادمی دویچه وله برای خبرنگاران در تبعید
عبور از قسمت بیشتر در این زمینه
عبور از قسمت گزارش روز دویچه وله

گزارش روز دویچه وله

عبور از قسمت مطالب بیشتر از دویچه وله