بادگودسبرگ؛ جایی که نمیتوان آلمانیهای زیادی را دید
۱۳۹۵ مرداد ۲۸, پنجشنبهشمار زیادی از ساکنان قدیمی منطقه بادگودسبرگ در شهر بن آلمان خود را دیگر بیگانه احساس می کنند. زابینی گالوشکا در این منطقه بسیاری را می شناسد. او که ۵۷ سال دارد در مرکز این منطقه یک دکان خورد گل فروشی دارد. صحبت هایش با مشتریان اش اکثراَ در مورد کسب و کار است. او در مورد بحث جاری در قبال "ممنوعیت برقع" در آلمان یک آه کشیده، می گوید: «به نظر من خوب نیست که در اینجا همه با حجاب (چادرهای سیاه عربی که تنها چشمان زنان معلوم می شوند) رفت و آمد می کنند. ما هم اینجا با حجاب روی جاده ها نمی رویم." این خانم گل فروش با نگرانی می گوید: "من فقط می خواهم بدانم که در پشت برقع چه کسی قرار دارد."
در باد گودسبرگ "همه" زنان با چادرهای سیاه عربی گشت و گذار نمی کنند. زمانی که در مرکز این منطقه قدم بزنیم در می یابیم که به ویژه در روزهای گرم تابستان، از یک طرف دختران و زنان با لباس های تابستانی غربی و در طرف دیگر زنانی با چادرهای سیاه عربی و یا هم تنها چادر، تصویر متضادی از منطقه بیرون می دهند. زنانی با برقع یا چادری ای که در افغانستان مروج است، اصلا به چشم نمی خورند.
نگاه های هراس انگیز
یک رهگذر که چندین خریطه سودا در دست دارد، ایستاد شده و می گوید: "می دانید! من نمی توانم در مورد این زنان عربی چیزی بدی بگویم." او که نمی خواهد نامش را بگوید و اجازه گرفتن عکس را هم نمی دهد، در ادامه می گوید: "این زنان با من با محبت و مهربانی برخورد می کنند. بعض شان حتی سلام می دهند. اما حیف است که باید روی خود را پنهان کنند." این رهگذر در جریان صحبت هایش تلاش می کند که حرف اشتباه از دهن برون نکند. او در ادامه اضافه می کند: «این نوع پوشاندن تمام وجود با چادرهای سیاه احتمالا متعلق به فرهنگ این زنان است. من با اطمینان گفته می توانم که این زنان این کار را به خاطر آزار دادن ما نمی کنند.» او در آخر می گوید که "اما با این حال، من فکر می کنم اگر انسان به یک کشور دیگری می رود، مجبور است خود را به آداب و رسوم آن کشور تطابق دهد. در غیر این صورت باید به جای دیگر برود."
در مورد "ممنوعیت برقع" و "بحث پناهندگان" بسیاری از مخاطبان در باد گودسبرگ نمی خواهند اظهار نظر کنند. آنها ترس دارند که اتهام راستگرایی به آنها زده شود. شایعات بسیاری در این منطقه شهر بن در وجود دارد. از جمله گفته می شود مردانی وجود دارند که برای تاجران عرب در این منطقه آپارتمان می خرند. همچنین ادعا می گردد که "اعراب" برای یک متر مربع ۲۰ یورو کرایه می پردازند. مردی میان سال که نمی خواهد نام اش افشا گردد، می گوید که این امر "یک برخورد دوگانه" است. پول عربی را همه می خواهند، اما «هیچ کس مردمی را که در عقب این پول قرار دارند، نمی خواهد».
تلاش برای صحبت کردن با تاجران عرب نتیجه نمی دهد. آنها یک پاسخ ساده و کوتاه می دهند و می گویند که نمی خواهند با مشکلات روبرو گردند. همچنین غیرممکن معلوم می شود که با یکی از زنان با چادرهای سیاه عربی صحبت کرد. زمانی که با میکرفون به این زنان نزدیک می شویم، رو می گردانند و نمی خواهند صحبت کنند.
"قلیان خانه در همه جا"
بالاخره زمانی برگشت در گل فروشی خانم زابینی گالوشکا یک خانم مشتری حاضر می شود که با ما صحبت کند. سیمونی لاوان ۵۰ سال دارد و با سگ اش قدم زدن برآمده است. نمی خواهد از او عکس گرفته شود. اما "ممنوعیت برقع" به نظر او بیهوده است. او می گوید که با این ممنوعیت تنها کار سطحی صورت می گیرد. او می گوید که مشکلات واقعی در جای دیگری نهفته است: «مشکل در مردان عرب است. من هر روز تبعیض علیه زنان را تجربه می کنم. نیاز می رود که یک بار در کافی خانه عربی داخل شویم و یا اگر حتی از مقابل آن بگذریم می بینم که مردان عرب به ما منحیث یک زن چگونه نگاه می کنند.» این خانم ترس از نگاه های حقارت بار مردان عرب ندارد. او می گوید که "اما برای من غم انگیز است که در کشور خودم با من چنین برخورد صورت می گیرد."
خانم لاوان را بسیار بیشتر از بحث های سیاسی، تغییری که در تصویر منطقه وارد گردیده، متاثر گردانیده است. او می گوید که در همین تازگی ها یکی از قدیم ترین مهمان خانه های باد گودسبرگ به نام "اینشین" بسته گردید. فعلا در همه جا قلیان خانه ایجاد می گردد و بوی تنباکو هوا را آلوده ساخته است. لاوان یک کمی ناامید به نظر می رسد. او در ادامه می گوید که "ما در اینجا دیگر خیلی آلمانی و ایتالیایی کم می بینیم. همه جا در حال حاضر حتی لوحه ها به زبان عربی به چشم می خورند."
در این بحث ها استفاده اصطلاحاتی چون "همه جا"، "همه چیز"، و یا "برقع" موضوع را بسیار عمومی می سازد و قضاوت هم مشکل می گردد. با این حال، در راه بازگشت، نگاهی اجمالی به یکی از سوپر مارکت های آلمانی می اندازیم. در واقع، علاوه بر زبان آلمانی و انگلیسی، قیمت اجناس ها به زبان عربی نیز نوشته شده است.
از آرشیف دویچه وله: