1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

باشد اندرپرده بازيهاي پنهان

قسیم اخگر۱۳۸۶ فروردین ۱۰, جمعه

يورش نيروهاي مسلح خارجي و پوليس ملي به اقامتگاه آقاي سياف ،غير مترقبه ترين وپرسر وصدا ترين خبري بود که در اين هفته دهن به دهن مي گشت وآزانجا که اطلاعات موثق و مستندي ازان در دست نبود، آميزه اي ازشايعه و واقعيت، هاله اي از ابهام وسوال حادثه را چنان درهم پيجاند که بازگشايي چهره حقيقي آن ناممکن يا دست کم مشکل گردد.

" آيا چنين اقدامي صرفاً به خاطر ايجاد سر وصدا وهنگامه و تبليغات نبوده است؟"
" آيا چنين اقدامي صرفاً به خاطر ايجاد سر وصدا وهنگامه و تبليغات نبوده است؟"عکس: DW

در اين ميان مقامات امنيتي طبق سنت هميشکي شان ،سکوت را ارجح دانسته واز خبر دهي پرهيز کردند. شايد مي خواستند در هجوم شايعات وخبر سازيها مسئله به يک معماي کور ولا ينحل بدل گردد.

تبصره هاو تفسير هاي شتابزده اولي حاکي از آن بود که نيرو هاي خارجي با اين عمل خواسته اند پيامي تهديد آميزبه رهبران احزاب جهادي بدهند تا دست از پاچه خطا نکنند.

هرچند پيشنهاد خود بخشي آنان باتأييد رئيس دولت وسکوت برخي از نهاد هاي معتبر بين المللي قرار گرفت و شعار هاي ضد خارجي آنان درگرد هم آيي استاديوم کابل،با عکس العملي مواجه نشد. اما وقتي همه دانستند که نيرو هاي مسلح از دهن دروازه نظام قراول پيشتر نرفته اند وبدون تلاشي کردن با دستهاي خالي برگشته اند وفقط يک تن از نگهبانان

را با خود آورده اند،اين تفسير توانست جايي باز کند. در عوض سوالات و پرسشهاي ديگري برلب ها نشست و آن اينکه آقاي سياف متحد مطمئن آقاي کرزي است و در پارلمان همه اورا نماينده ايشان مي شناسند.بر علاوه وي در مقايسه با برخي ديگر از رهبران جهادي اظهارات و موضعگيريهايي عليه خارجيان نداشته است.اين نيز روشن بود که نيروهاي مسلح وبويژه نيرو هاي داخلي بدون در جريان قرار دادن آقاي کرزي واجازه گرفتن از وي ،به خود اجازه نميدهند که وارد حريم يکي ازرهبران جهادي و نزديکترين

آنان به آقاي کرزي گردند.زيرا اقاي کرزي در برابر سازمان ديدبان حقوق بشرباقاطعيت تمام از آنان به دفاع پرداخت وتا آنجا پيش رفت که مصوبه خود بخشي آنانرا برخلاف انتظار مردم وبرنامه " صلح ،مصالحه وعدالت" که يکسال قبل تصويب وچند روز قبل (سالروز اعلاميه حقوق بشر)آغاز آن اعلام شده بود مورد تأييد قرار دهد.

سوال ديگر اين بود که آقاي سياف هر قدر هم ساده وبي سنجش باشد ،درمحل سکونتش

چيزي را نگاه نميدارد که سندي بدست مخالفين گردد.در عين حال خارجيها نيزبا وجود داشتن امکانات وسيع اطلاعاتي اين بديهي روشن راميدانستند که اگر سياف چيزي داشته باشد آنرا در منزل شخصي اش نگاه نميدارد.همانگونه که ديگران حتي قوماندان هاي پايين دست نيز اين بي احتياطي راانجام نميدهند.

باوجود اين همه و با در نظر داشت اينکه نه تلاشي صورت گرفته است و نه چيزي بدست آمده است،بيجا نيست اگر سوال شود که آيا چنين اقدامي صرفاً به خاطر ايجاد سر وصدا وهنگامه و تبليغات نبوده است؟همين چندي پيش بود که يکي از مقامات سابقه سازمان سياازروابط صميمانه با تعدادي از رهبران و فرماندهان جهادي و دادن پول از جمله به آقاي سياف سخن گفت و وجهه وموقعيت اورا زير سوال برد.

اگر به خاطر داشته باشيم که رقباي ديگر آقاي کرزي به رهبري برهان الدين رباني وبرخي ديگر ازچهره هاي مربوط به اتحاد شمال وبعضي از خلقي ها،با تشکيل شوراي متحد ملي و سپس جبهه ملي در اين اواخر تحرک بيشتري از خود را به نمايش گذاشته اند .حتي طرحي در مورد قانونمند کردن حضور نيروهاي خارجي در افغانستان راآماده دارند تا به پارلمان پيش نمايند وهفته قبل يک نشست مطبوعاتي در اين رابطه داير کرده بودند.اين احتمال به عنوان يک تفسير قابل تأمل بي طرفدار نيست که تعاملات اخير نوعي بازي سياسي براي بدست کرفتن ابتکار از دست رقباي سياسي ست.

فراموش نکنيم که طي ماههاي اخير در اثر عملکرد هاي غير مسئولانه نيروهاي خارجي نظيربمباردمانهاي بي رويه،کشتار و حبس مردمان غير نظامي ،در ارزگان، هلمند،جلال آباد و کاپيسا ونظاير آن حساسيتها نسبت به خارجيان در حال افزايش است و طالبان از آن

حد اکثر بهره بر داري را مي نمايند. اقدام ا خيرميتواند آقاي سياف را به عنوان فردي که مورد سوءظن خارجي ها قرار دارد اعتبار بخشد.

در هر حال آنگونه که وزارت داخله پس از چند روز خبر ميدهد،منزل آقاي سياف مورد تلاشي قرار نگرفته است وگويا رفتن نيروهاي مسلح به پغمان بخاطر هدف يا اهداف ديگري بوده وقس عليهذا ........ اما آوازه ها براساس همان شايعات اوليه در همه جا طنين انداز است و اکثراً بر اين باور هستند که اظهارات اخير وزارت داخله،توجيه گرانه و غير قابل باور است.که اگر غير از اين ميبود بايد در همان روز اول به اطلاع عموم رسانيده مي شد . وقتي آقاي محقق يکي ديگر از متحدان آقاي کرزي ظاهراً در مخالفت با آقاي کرزي

از وزارت پلان کنار رفت،فرصت خوبي يافت تا در ميان هزاره ها به عنوان کسي که قرباني نژادپرستي شده است به تجديد اعتبار در حال زوال خويش بپردازد ودر نتيجه هم در انتخابات رياست جمهوري و هم در انتخابات پارلماني آراي زيادي را بخود اختصاص دهد.

اما نتيجه نهايي آن بود که ايشان پهلوي آقاي کرزي قرار گيرد و سپس به توصيه يا فرمان ايشان با آقاي سياف عقد اخوت ببندد ودر زير لحافي بنام وحدت ملي آرام بخوابد.

عبور از قسمت گزارش روز دویچه وله

گزارش روز دویچه وله

عبور از قسمت مطالب بیشتر از دویچه وله

مطالب بیشتر از دویچه وله