نگرانی هزارهها از آینده همزمان با خروج نیروهای بینالمللی
۱۳۹۹ بهمن ۱۵, چهارشنبهحمیدالله اسدی، عضو اقلیت هزاره افغانستان در برابر دو گزینه قرار داشت: در انتظار حمله مرگبار بعدی بنشیند یا این که به یک گروه ملیشهای رو به گسترش در کوهستانها ملحق شود.
او که در یک حمله انتحاری گروه «دولت اسلامی» یا داعش به شدت مجروح شده بود، پس از چند ماه که زخمهای بدنشبهبود یافت، برای جنگیدن آماده بود.
اسدی گفت: «ما مجبور شدیم سلاح به دست بگیریم». او حالا سخنگوی «جنبش مقاومت برای عدالت» است؛ گروهی متشکل از جنگجویان هزاره که در کوهستانهای صعبالعبور و پوشیده از برف در مناطق مرکزی افغانستان مستقر است. اسدی گفت: «انتظارهای ما از آنهایی که باید از ما دفاع میکردند، برآورده نشد.»
در حالی که نیروهای بین المللی از افغانستان خارج میشوند، نیروهای امنیتی افغان برای جلوگیری از پیشروی طالبان تقلا میکنند. قدرت طالبان در حال افزایش است و گفتگوهای صلح میان طرفهای درگیر به کُندی پیش میرود.
مردم هزاره از این هراس دارند که حکومت افغانستان فروبپاشد و کشور دوباره درگیر جنگ داخلی شود. به این خاطر آنها برای رویارویی با بدترین وضعیت ممکن آماده میشوند.
در کشوری که به خاطر اختلافات عمیق قومی بسیار تضعیف شده است، هزارهها که عمدتاً شیعه مذهب هستند، مدت زیادی تحت تعقیب گروههای افراطی سنی مذهب قرار داشته اند. در افغانستان سرشماری رسمی صورت نگرفته است و تخمین زده میشود که مردم هزاره حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد از کل جمعیت ۳۸ میلیونی این کشور را تشکیل میدهند.
اسدی که در سال ۲۰۱۶ دانشجوی دانشگاه کابل بود، از دو حمله دوگانه انتحاری به یک گردهمایی به زحمت جان سالم به برد. این حملات که جان ۸۰ نفر را گرفت، آغازگر موجی از خشونت علیه مردم هزاره بود، به شمول حملاتی که گروه داعش مسئولیت آن را به عهده گرفته است.
او میگوید که حالا یکی از هزاران جنگجوی مسلحی است که حاضرند با یک تماس تلفونی فرمانده شان، عبدالغنی علیپور، بسیج شوند. علیپور یک چهره محبوب در میان مردم هزاره است که شهرتی مشابه رابین هود پیدا کرده است.
گروه ملیشهای علیپور به این افتخار میکند که در جادهها گزمه میزند، به مناطق طالبان یورش میبرد، خویشان آنها را میرباید و بعد از آنها به عنوان اهرمی برای آزادی گروگانهای هزاره استفاده میکند.
رشد این گروه ملیشهای و گروههای مشابه مسلح در حال تبدیل شدن به یک مشکل جدی برای حکومت افغانستان است که از ایجاد نیروهای مستقل جنگی نگرانی دارد، اما همزمان از این میترسد که سرکوب آنها به رویارویی با حامیان آنها در میان مردم منجر شود.
مردم هزاره در طول نسلهای گذشته متحدان زیادی در افغانستان نداشته اند و به خاطر چهره و صورت آسیایی شان هدف آسانی برای افراط گرایان سنی اند.
در طول جنگ داخلی بیرحمانه افغانستان در دهه ۱۹۹۰، آنها بیرحمانه قربانی جنگهای جناحی شدند و بعدها نیز طی تسخیر این کشور توسط طالبان، هزاران تن از آنها قتل عام شدند.
با وجود این، کمتر گروهی مانند هزارهها از نظام جدیدی که بعد از حاکمیت طالبان ایجاد شد، نفع برده اند. شمار بسیار زیادی از مردم هزاره برای نام نویسی فرزندانشان به مکاتب اقدام کردند و تعداد بیسابقهای از آن ها وارد صحنه سیاسی افغانستان شدند. اما این موفقیتها شکننده است.
بمبگذاریهای انتحاری داعش، حملات به مسجدها، مکتبها، گردهماییها و شفاخانهها در منطقه هزاره نشین دشت برچی در غرب کابل جان صدها تن را گرفته است.
طالبان نیز تقریبا با مصونیت مسافران هزاره را در جریان سفر در جادههای ناامن این کشور ربوده و به قتل رسانده اند.
سیما سمر، یک فعال پیشتاز و رئیس پیشین کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان گفت: «حتی با حضور نیروهای امریکایی یا نیروهای ناتو نیز آنها همیشه آسیب پذیر بوده اند.»
برخی از مردم هزاره از پایتخت به ولایات فرار کرده اند، از جمله به بامیان که مدت زیادی به عنوان یکی از امنترین مناطق افغانستان شناخته میشد.
مراد علی حیدری امیدوار بود که بتواند با کوچکشی به بامیان، از خانوادهاش در برابر خشونت محافظت کند. اما در ماه نوامبر، در یکی از دو بمبگذاری که در این منطقه رخ داد، او پسرش را از دست داد.
حالا در سراسر بامیان پستههای بازرسی ایجاد شده است. نیروهای امنیتی موترها را تفتیش میکنند و از مسافران تحقیق میکنند.
حیدری گفت: «ما از کابل به بامیان کوچکشی کردیم تا وضعیت امنیتی ما بهبود یابد و در مکانی آرام زندگی کنیم». او ادامه داد: «حالا وقتی که خانه را ترک میکنیم، تصور این که زنده به خانه بازمیگردیم، مشکل است.»
حتی امنیت آنهایی هم که کشور را ترک میکنند، تضمین نیست و آنها نیز از خطر حملات در امان نیستند. یک گروه از معدنچیان هزاره که بسیاری شان شهروندان افغانستان بودند، ماه گذشته در حملهای در پاکستان که داعش مسئولیت آن را به عهده رفت، به صورت بیرحمانه کشته شدند.
هزاران تن از مردم هزاره که به ایران رفته بودند، توسط این کشور آموزش نظامی داده شده و به عنوان ملیشههای شیعه به سوریه فرستاده شدند.
وزیر خارجه ایران ماه گذشته این جنگجویان را «بهترین نیروها با پس زمینه نظامی» خواند و گفت که میشود از آن ها برعلیه داعش در افغانستان استفاده کرد.
با وجود این، شمار دیگری از مردم هزاره از گرفتن اسلحه ابا میورزند، دست کم در حال حاضر.
پس از این که راحله، خواهر حمیدالله رفیع، در سال ۲۰۱۸ طی یک بمبگذاری انتحاری در یک مرکز آموزشی در کابل جانش را از دست داد، او به یاد خواهرش مرکز جدیدی را تاسیس کرد.
رفیع گفت: «این (ایجاد مرکز) نوعی مبارزه علیه نادانی و اشخاصی است که دانشجویان را میکشند و با علم و توانمندسازی جوانان مخالف هستند».
او که از ناتوانی حکومت در حفظ امنیت منطقه یاد میکند، مانند بسیاری دیگر از مردم در دشت برچی چند محافظ شخصی برای این مرکز دارد و هزینههای آنها را از جیب خود پرداخت میکند.
اما رفیع از این می،ترسد که وقتی نیروهای امریکایی از افغانستان بیرون شوند، مجبور شود دست به اسلحه ببرد. او گفت: «آیا من مجبور خواهم شد که دست به اسلحه ببرم تا آن هایی را به قتل برسانم که مخالف من هستند؟ شاید».
شاه ولی نظام پور، ملیشه هزاره در این زمینه بیشتر اطمینان دارد و میگوید که مردم هزاره باید برای دفاع از خود آماده شوند.
نظام پور گفت: «در طول تاریخ با مردم هزاره پیوسته بدرفتاری شده است». او که پس از ترک نیروهای امنیتی رسمی به ملیشههای علی پور پیوسته، گفت: «ما باید آماده باشیم.»
me/af (AFP)