1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

نمایش انیمیشین «بز چینی» در کابل

۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۶, سه‌شنبه

فلم «بز چینی» این هفته در کابل برای اولین بار به نمایش عمومی درآمد. این فلم 20 دقیقه یی، طولانی ترین انیمیشن سینمای افغانستان تا کنون است و درباره بز سفید و زیبایی است که همراه با سه طفلش در دره بامیان زندگی می کند.

عکس: Abbas Ali

روزی بز از خانه بیرون می شود و به اطفالش می گوید تا خودش برنگشته است به روی هیچ کسی دروازه را باز نکند. گرگ مکار که از  قضیه باخبر شده است پشت دروازه آمده و صدایش را مثل مادر بزغاله ها ساخته و از آنها می خواهد که دروازه را باز کنند. اول آنها قبول نمی کنند ولی بعد از اصرار زیاد، یکی از بزغاله ها که کوچک تر است دروازه را باز می کند و گرگ داخل خانه می شود. گرگ تمام اطفال بز چینی را می خورد مگر یکی از آنها را که در تنور پنهان شده است. وقتی بز چینی پس به خانه می آید خانه را خالی می بیند و ماجرا را از زبان بزغاله یی که در تنور بود می شنود.

او نزد آهنگر رفته و شاخ هایش را تیز می کند و می رود با گرگ بجنگد. او پس از یک جنگ تن به تن گرگ را مجبور می کند تا دو بزغاله او را از دهن بیرون کرده و پس به او بدهد. بزچینی با کودکانش پس از آن با خوشحالی به سوی خانه می روند.

در فلم عباس علی، یک پیرمرد ریش سفیدی وجود دارد که  راوی فلم است و تمام قصه را به صورت نظم روایت می کند. صدای پیرمرد را نوای دمبوره هزاره گی همراهی می کند، چیزی که به حس عامیانه بودن فلم می افزاید. این فلم هرچند پس از تخریب مجسمه های بودا توسط طالبان ساخته شده است، ولی عباس علی در فلمش مجسمه های «صلصال» و «شمامه» را  به صورت کامل و بی عیب در دل دره بامیان قرار داده است. 

پوستر فلم بز چینیعکس: Abbas Ali

باید یادآور شد که در پس پند مادرانه ی این داستان ساده و کودکانه، معانی سیاسی واضحی نیز نهفته است که بیننده ی آشنا با تاریخ افغانستان آن را به سهولت درک خواهد کرد. ولی عباس علی چیزی را  بر داستان فولکلوریک نیفزوده است و هیچ گاه تلاش نکرده است به فلمش رنگ و روی سیاسی بدهد.  

داستان «بزچینی» برگرفته از یک قصه ی فولکلور کودکانه است. این داستان به خصوص در مناطق مرکزی افغانستان بسیار مشهور است و تقریباً هر کسی آن را از زبان والدین اش شنیده است. عباس علی، انیماتور افغان براساس این داستان فلمی ساخته است که از بسیاری جهات حادثه یی در سینمای افغانستان به حساب می آید.

ادبیات کودک

ادبیات کودک به اشعار و داستان هایی گفته می شود که برای استفاده کودکان تولید می شوند. این ژانر ادبی هرچند تاریخ طویلی دارد ولی از قرن 17 میلادی به بعد به صورت منظم تری در ادبیات اروپا رواج یافت. در قرن 19 میلادی هانس کریستین اندرسن، نویسنده ی دنمارکی که به عنوان پدر ادبیات کودک شناخته می شود، با نوشتن داستان های بسیار موفق کودکانه از جمله «دختر گوگرد فروش» به رشد و جهانی شدن این ژانر ادبی بسیار کمک کرد.

در افغانستان نخستین توجه جدی به ادبیات کودک در زمان امیر حبیب الله خان در اوایل قرن 20 وقتی اتفاق افتاد که روزنامه سراج الاخبار نشریه یی را به نام «سراج الاطفال» به عنوان ضمیمه برای کودکان منتشر کرد. بعدها در دهه 1330 خورشیدی روزنامه انیس ضمیمه «انیس اطفال» را نشر کرد که نشانگر اهمیت موضوع برای اصحاب مطبوعات آن زمان است. پس از آن، نشریات دیگری هم بخشی از صفحات شان را به مطالب مخصوص اطفال اختصاص دادند.

در افغانستان کمتر کسی است که قصه بز چینی را نشنیده باشد.عکس: Abbas Ali

ولی باید یادآور شد که کتاب های درسی ابتدایی که برای نخستین بار به صورت جدی در زمان حکومت امیر امان الله خان تالیف می شدند هم می توانند بخشی از ادبیات کودک به شمار بیایند. چون در این کتاب ها مضامینی چاپ می شد که مطابق درک و سلیقه اطفال بود و نوشتن چنین مضامینی به مهارت خاصی نیاز داشت.

در دهه شصت خورشیدی ادبیات کودک هم در داخل افغانستان و هم در میان جمعیت های بزرگ مهاجرین در خارج از کشور رواج بیشتری یافت. به خصوص که در سال 1358 خورشیدی در زمان نورمحمد تره کی برای اولین بار تلویزیون در افغانستان افتتاح شد و بخشی از برنامه های آن را سرگرم کردن کودکان تشکیل می داد. تلویزیون و دیگر مطبوعات دولتی تعداد زیادی از نقاشان، آهنگسازان، قصه پردازان و شاعران را برای تولید برنامه های کودکانه به استخدام خود درآورد.

پس از سقوط طالبان برنامه های رادیویی و تلویزیونی در افغانستان با گسترش رسانه های غیردولتی زیاد شد. ده ها نشریه مخصوص کودکان در افغانستان نشر شدند و تمام تلویزیون ها بخشی از برنامه های صبحگاهی و عصرانه ی خود را به اطفال اختصاص داده اند. حتا تلویزیون «آریا» که در کابل جدیداً تاسیس شده است تمام برنامه هایش برای کودکان تولید و نشر می شود. امروز چندین برنامه کارتونی تلویزیون های آمریکا به زبان دری دوبله شده و از تلویزیون ها به نشر می رسند.

«مکتب گریز»

عباس علی، 35 ساله که اصلاً از ولایت غزنی است هنر انیمیشن را در پاکستان در مدرسه هنر و معماری کراچی فرا گرفت و بسیار زود به کار حرفه یی شروع کرد. او از زمانی که در سال 2003 از مدرسه هنر فارغ شد تا اواخر 2011 در شرکت های فلمسازی پاکستانی کار کرد و سر از سال 2012 پس به وطن بازگشته است و فعلاً مدیر هنری یک شرکت تبلیغاتی است.

او درباره علاقه اش به هنر انیمیشن می گوید: «از زمانی که کودک بودم عشق عجیبی به فلم های کارتونی داشتم که از تلویزیون پخش می شد. بسیار وقت ها از مکتب می گریختم تا برنامه کارتونی دلخواهم را در تلویزیون تماشا کنم و گاهی به خاطر این کار لت هم می خوردم. این علاقه باعث شد که از بسیار خردسالی به طراحی و نقاشی شروع کنم و در نهایت به مدرسه هنر راه بیابم».

به عنوان یک مهاجر افغان در شهر کویته پاکستان، عباس علی به فکر انجام کاری بود تا رابطه او را با فرهنگ کشور اجدادی اش برقرار کند. در سال 2003 ایده ی این فلم به ذهنش رسید و از حسین علی یوسفی، یکی از نویسندگان مشهور افغان در کویته خواست تا فلمنامه آن را بنویسد. آقای یوسفی فلمنامه را به زبان فارسی و به لهجه هزاره گی نوشت. عباس علی سپس در خانه اش به ساخت فلم به صورت انیمیشن سه بعدی شروع کرد. او به همکاری چند تن دیگر تقریباً 80 درصد کار را در خانه انجام دادند ولی برای تدوین نهایی آن به کامپیوترهای پیشرفته یی نیاز داشتند که حتا کرایه کردن آنها از توان او بیرون بود. در سال 2008 پس از بحران اقتصادی جهانی، شرکت های انیمیشن پاکستانی نیز که اکثراً مشتری های غربی داشتند با بیکاری رو به رو شدند. همین بود که با استفاده از فرصت پیش آمده عباس علی توانست شرکت «پست آمازر» را که در آنجا کار می کرد قانع کند که کار تدوین و صداگذاری فلم را انجام بدهند.  در ماه مارچ 2011 بالاخره کار تولید «بزچینی» پس از چندین سال تلاش به پایان رسید.

«بز چینی» قصه عامیانه ای است که برای نسل ها سینه به سینه انتقال یافته است.عکس: Abbas Ali

کویته

شهر کویته که این روزها به خاطر کشتار هدفمندانه هزاره ها توسط مهاجمان مسلح در سرخط اخبار جهان قرار گرفته است، از قدیم محل زنده گی جمعیت کلانی از مهاجرین افغان بوده است. اگر در ایران، شهر مشهد مکانی برای رشد ده ها شاعر و داستان نویس افغان بوده است، در پاکستان شهر کویته جایی بوده که از آنجا چندین نقاش و انیماتور بسیار خوب افغان برخاسته اند.

در کویته اما کشتارهای چند ماه اخیر زندگی را بر مهاجرین افغان بسیار تنگ کرده است. در سال 2009 حسین علی یوسفی، نویسنده ی «بز چینی» در یکی از این حملات هدفمندانه توسط افراد ناشناس کشته شد. وقتی جسد او در کنار سرک افتاده بود کسی تیلفون موبایل او را برداشته و به اولین کسی که در لیست شماره های او بود زنگ زد تا جسد او را شناسایی کند. اتفاقاً این شخص کسی نبود جز عباس علی که در آن روز به کراچی رفته بود. عباس مجبور شد به کویته به دوستانش زنگ بزند تا جسد نویسنده ی مقتول را از سرک بردارند.

فلم «بز چینی» هرچند شاید از نگاه تدوین و صداگذاری اشکالاتی داشته باشد، ولی تا هنوز، بهترین فلم انیمیشنی است که یک سینماگر افغان آن را ساخته است. اهمیت این فلم در اینجاست که نشان می دهد هنرمندان افغان به مرحله یی رسیده اند که می توانند کودکان کشور را با قصه های افغانی سرگرم کنند. بدون شک، پس از سال ها تماشای «تام و جری» آمریکایی، دیدن «بز چینی» بامیانی برای هر طفل افغان تجربه ی لذت بخشی است که هیچ گاه فراموش نخواهند کرد.

نویسنده: م. علی کریمی

ویراستار: عارف فرهمند

عبور از قسمت بیشتر در این زمینه
عبور از قسمت گزارش روز دویچه وله

گزارش روز دویچه وله

عبور از قسمت مطالب بیشتر از دویچه وله

مطالب بیشتر از دویچه وله