اين در حاليست که هيچ گروهي تا هنوز حاضر به پذيرش مسئوليت آن نشده است. طالبان که از به گردن گرفتن مسئوليت کشتار غير نظاميان ،سوختاندن مکاتب وکشتن دانش آموزان خرد سال ، اعدام زنان وگلو بريدن روزنامه نگاران هرگز پرهيز نکرده اند ، نه فقط مسئوليت اين انفجار را به گردن نگرفته اند بلکه بالاتراز آن آنرا تقبيح و محکوم نيز نموده اند. حزب اسلامي افغانستان نيز از اين عمليات بيزاري جسته و دست داشتن در آن را انکار نموده اند. از طرف ديگر مقامات حکومتي بغلان بصورت آشکاري در انجام و ظايف شان کوتاهي کرده اند وحد اقل فضاي امنيتي لازم رامساعد نساخته اند. والي بغلان و قوماندان امنيه ولايت اساساً در صحنه حاضر نبوده اند وتعداد افراد پليس اندکتر از حد معمول بوده است. هنوز دقيقاً معلوم نيست ، اين حادثه ازيک انفجار نشأت کرده است يا از يک عمل يا يک عمليه انتحاري؛ در عين حال گفته مي شود که نشانه هايي از اصابت چهار مرمي در سينه آقاي کاظمي مشاهده شده است. قبل براين برخي ازرسانه ها از وقوع دو انفجار همزمان سخن گفته بودند.

براين اساس مي توان گفت که امکان دارد طراحان فاجعه بخاطر اطمينان کامل ، از هرسه طريق ،انفجار وانتحا ر وگلوله باران بهره جسته باشند. ولايت بغلان از دير باز يکي از پايگاه هاي فعال حزب اسلامي بود. از همين سبب اعضاي نفوذي شناخته شده آن حزب در درون دولت پيوسته مي کوشيدند با انتصاب افرادي چون جمعه خان همدرد ، اين پايگاه را براي خود نگهدارند. بشير بعلاني نيز از همين جا به معامله گري با طالبان پرداخت.

متأسفانه آقاي کرزي به دلايلي که هنوز معلوم نيست تحت تأثيرالقاات اين نفوذي ها قرار دارد. از همين سبب نمي تواند جمعه خان همدرد را که توسط مردمان دو ولايت مطرود شده است ودر قوم پرستي وار تکاب ديگر جنايات هر گز کوتاهي نکرده است کنار بگذارد.

مصطفي کاظمي بر علاوه نمايندگي در ولسي جرگه عضو فعال جبهه ملي نيز بود ودر واقع امر با مصاحبه ها وسخنراني ها و ار تباطات و فعاليت هاي خويش جاي خالي کم کاري هاي ها و بيکارگي هاي جبهه ملي را پر مي نمود. وي در سفر سه روزه اي که به ولايت دايکندي داشت توانسته بود روابط گسسته اش را مجدداً بر قرار نموده وقصد داشت اين کار را در سايرمناطق نيز انجام دهد. کاري که احياناً در انتخابات آينده ، وزنه را به سود جبهه ملي سنگين تر مي ساخت. کاظمي تنها عضو فعال جبهه بود که مي توانست ساحه نفوذ جبهه ملي را در ميان شيعيان وهزاره ها گسترش دهد. در حالي که آقاي محمد اکبري به دليل پيوستن به طالبان در دوره تسلط آنها و نيز تأييد آن در مصاحبه هاي را ديويي، از چنين امتيازي بر خور دار نيست. اين همه را مي توان از عواملي به حساب آورد که کاطمي را آماج حمله تروريستي اخير ساخت. تر ديدي نيست که اگر مصطفي کاظمي در ميان وکلايي که به مقصد ديدار ازفابريکه قند رفته بودند نمي بود ؛ اين حادثه رخ نمي داد.

ازهمين رو مسأله احتمال اينرا که اين حادثه در ادامه جنگ قدرتي که از دير باز بدينسو درداخل وجود دارد ، بخشي از آن باشد قوي تر مي سازد.

عوامل حزب اسلامي در درون دولت ، طالبان ، حلقات نژاد پرست اطراف کرزي که از نفوذ قابل ملاحظه بر وي بر خوردار هستند ، از يکسو وبر خي از رهبران و فرماندهان جهادي که هر کدام ارتباطات ويژه شان را دارند درسمت ديگر، مصروف نبردي هستند که هيچ اصل و قاعده اي آن را ضابطه مند نمي سازد. قربانيان اين نبرد بي اصول مردم افغانستان است . در اين نبرد بي سر انجام که بازيگران اصلي آن پشت پرده هستند ، آقاي کرزي نيز جز يک قرباني بيشتر نيست . چنانچه هم اکنون نيز از اعتماد و باوري که در اغاز کار نسبت به وي وجود داشت چيزي بر جانمانده است.

کودتاي خزنده اي که عليه مردم و دولت افغانستان توسط پاکستان در چندين جبهه هدايت و رهبري مي گردد ، با ائتلاف خانم بوتو ومشرف ، که هردو از حاميان طالبان هستند ابعاد تازه اي بخود خواهد گرفت و اين ، آنگونه که بر خي مي پندارندخاتمه کار نخواهد بود. طالبان چندي قبل اعلام کرده بودند که فعاليت هاي شانرا در مناطق شمال گسترش مي دهند وکشتار بي رحمانه روز سه شنبه حتي اگر مستقيماً کار آنان نباشد تحقق قسمتي از برنامه آنان است که بدست متحدين و موافقين شان به انجام رسيده است.

اين ترور مسلماً تحرک تازه اي به پارلمان وموازي به آن به جبهه ملي خواهد بخشيد وافراد بي طرف را به دلسوزي براي آنان وا خواهد داشت.