آنها جنگ سرد را از قصه های پدر و مادرشان می شناسند. آنان بین نوستالوژی زندگی در آلمان شرقی و جستجو برای هویت شان زندگی می کنند. این "نسل وحدت مجدد" به روز اتحاد آلمان چه نگاهی دارد؟
اعلانات بازرگانی
تصور کنید که از روز اتحاد آلمان تجلیل می شود و همه در آن شرکت می کنند. از مفکوره اتحاد که بسیار بزرگ به نظر می رسد. یا که نه، حالا وضع فرق کرده؟
کلمنس هومر که در سال ۱۹۸۶ در برلین غربی به دنیا آمده می گوید: «سوم اکتوبر روزی مناسب برای رخصتی و جشن ملی است؛ مخصوصا حالا که صحبت از شکاف هاست». وی به این باور است که «روز وحدت مجدد یک مثال است که همه چیز نباید منفی گسترش یابد».
هومر که مدیر ورزشی است، از جمله نسل جوان آلمانی می باشد که جنگ سرد و آلمان شرقی را از روی قصه های والدین و درس های مکتب می شناسند. وی می تواند دیوار برلین را فقط در ذهنش تصور کند.
«هرگز به شرق نمی روم»
هومر می گوید: «با وجود اینکه من با تقسیمات سروکاری ندارم، اما به گونه مثال نمی خواهم هرگز به شرق برلین کوچ کنم. من دوستانی از شرق برلین دارم که اصلا به فکرشان خطور نمی کند که به ویلمرسدورف یا شارلوتنبرگ کوچ کنند».
حدود ۳۰ سال بعد از فروپاشی دیوار برلین هنوز هم تقسیمات در میان نسل جوانی آشکار است که در آلمان متحد به دنیا آمده اند. چرا نسل فروپاشی دیوار هنوز نتوانسته خودش را از طرح شرق و غرب رها کند؟
یک تحقیق مطالعات اجتماعی در دانشگاه مارتین لوتر هاله ویتنبرگ تلاش کرده برای این پرسش پاسخی پیدا کند. اورهارد هولتمن و برند مارتنس، نویسندگان این تحقیق به این نتیجه رسیده اند که "آلمان شرقی حتی در ذهن کسانی که آن را تجربه نکرده اند، همچنان وجود دارد".
چنین دیدگاهی فقط به آن جوانانی نیست که در ایالت های دیگر بزرگ شده اند اما والدین شان در آلمان شرقی سوسیالیستی زندگی کرده بودند. تاثیرات آلمان شرق بر خاطرات خانوادگی را می توان در غرب آلمان نیز شاهد بود.
اذیت در مرز
کلمنس هومر توضیح می دهد: «پدرم همواره در مورد اذیت در مرز بین دو آلمان صحبت می کند؛ از زمانی که او از آلمان غربی آن زمان از طریق آلمان شرقی به بایرن سفر کرد». نگهبانان مرزی بکس او را بسیار پالیده و مجبورش کردند که مدت زمان زیادی صبر کند.
در شرق خاطرات مثبتی هم وجود داشته اند که در مورد اتحاد مجدد آلمان از طریق کهنسالان به نسل نو منتقل شده اند. هولتمن به روزنامه "دی سایت" آلمان گفت: «در مقایسه با وضع روزمره امروزی، آلمان شرق آن زمان چشم انداز بهتری برای زندگی داشت».
در تحقیق جدید مشخص شده که پاسخ دهندگان به هر اندازه که جوانتر بوده اند، به همان اندازه دوری خود از آلمان شرق سابق را تبارز داده اند. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که جوانان تولد یافته بعد از وحدت مجدد آلمان، برخلاف والدین و اجداد شان، حاکمیت قانون دموکراتیک کنونی را بی بدیل می دانند.
خداحافظی با نوستالوژی آلمان شرقی
ناتالیا اویکوا که در سال ۱۹۹۵ در آلمان شرق به دنیا آمده، نوستالوژی والدینش را تحت نظر داشته است. پدرش در سال ۱۹۸۹ از بلغاریا به آلمان شرق آمده و به عنوان تخنیک کار دندان سازی کار می کرد. دو سال بعد نیز مادرش آمد.
ناتالیا می گوید: «پدر و مادرم برای مدت طولانی در مورد جامعه برادرانه ای مبهوت بودند که آن زمان در بلغاریا داشتند. چیز مثبتی که آنها به یاد دارند این است که چطور همه چیز در سیستم سوسیالیستی با هم کار می کرد». وی می افزاید: «بلغاریایی هایی که والدینم می شناختند خیلی وقت است که دیگر آنگونه نیست. مردم در ۳۰ سال گذشته شدیدا تغییر کرده اند».
این دختر ۲۲ ساله که چندین بار در مراسم تجلیل از روز اتحاد مجدد آلمان شرکت کرده، هنوز هم خودش را به عنوان برلینی می شناسد، نه به عنوان آلمانی و یا بلغاریایی. وقتی این دختر جوان بالاخره اعتراف می کند که برلینی بودن برایش مهم است چون از منطقه کاولسدورف است، دوباره دیوار برلین در ذهن انسان ترسیم می شود؛ چراکه این منطقه با ساختنمان ها و سبک زندگی مردمش به عنوان نمادی از آلمان شرق هنوز هم شناخته شده است.
آسترید پرانگه د اولیورا/ر.ش
آلبوم عکس: ایستگاه های یک انقلاب در آلمان
لحظه ای بزرگ در تاریخ آلمان: گونتر شوابوسکی در نهم نومبر سال 1989 تمام مردم را خوشحال کرد. تا قبل از آن برای اتباع آلمان شرق فقط یک طرح سفر موقت وجود داشت؛ اما او اعلام کرد که این محدودیت برداشته شده است.
عکس: ullstein bild-Succo
دیواری که دیگر کسی از آن هراس ندارد
48 ساعت بعد از اعلام فروپاشی دیوار برلین، این نوار مرگ دیگر ترسی به وجود نمی آورد. در بالا، عقب و پیش روی این دیوار کانگریتی در برلین مردم جشن گرفتند. آلمان شرق و غرب خود را به عنوان یک ملت احساس کردند.
عکس: picture-alliance/dpa
پیشینه تاریخی
در 2 می 1989 سربازان هنگری در چندین نقطه شروع به تخریب دیوار سیم خاردار میان هنگری و اطریش کردند. این نخسیتن سوراخ ها در امتداد خط مرزی ایدیولوژیکی بین اروپای شرقی و غربی پس از پایان جنگ دوم جهانی بود.
عکس: AP
تقلب انتخاباتی سازمان یافته
در 7 می 1989 شهروندان "جمهوری دموکراتیک آلمان" یا آلمان شرقی سابق، به پارلمان های محلی خود رای دادند. اما قسمی که انتظار می رفت، در نتایج آن تقلب شد. قدرتمندان می خواستند به این ترتیب 98 درصد آرا از آن خود بسازند. اپوزیسیون و مردم علیه این تقلب اعتراض کردند.
عکس: picture-alliance/dpa/Roland Holschneider
گورباچوف گاو مقدس را ذبح کرد
در جولای 1989 نشست پیمان وارسا در بخارست برگزار شد. گورباچف دکترین بریژینف را پایان یافته اعلام کرد. به این ترتیب حق مداخله شوروی سابق در کشورهای "برادر سوسیالیستی" لغو شد. این به معنای از میان رفتن یک تابو یا امری بود که کسی به خود حق نمی داد در مورد آن اظهار نظر کند.
عکس: picture-alliance/dpa
فرار با بار و بستره
رخصتی های معمول بهاری در هنگری در سال 1989، به صورت نقطه عطفی در زندگی برای بسیاری از شهروندان "جمهوری دموکراتیک آلمان" یا آلمان شرق تبدیل شد. آنها با بار و بستره و تمام اعضای خانواده با قدم های سریع از مرز اتریش به سوی آزادی راه افتادند.
عکس: AP
اردوگاه های مهاجرین در محوطه سفارت ها
تابستان سال 1989 برای شهروندان "جمهوری دموکراتیک آلمان" یا آلمان شرقی به طور خاصی دوست داشتنی بود. ساختمان های سفارت های جمهوری فدرالی آلمان در اروپای شرق از وجود آن ها پر شد و وضعیت حفظ الصحه قابل تحمل نبود. در اوج این رویداد در محوله سفارت آلمان در پراگ، یعنی در پلی لوبکویتس نزدیک به 5000 مسافر جا گرفته بودند.
عکس: picture-alliance/dpa
ظاهر شدن گِنشر
هنس دیتریش گِنشر وزیر خارجه آلمان آن زمان، از این حادثه به عنوان تکان دهنده ترین تجربه زندگی اش یاد کرد. او در 30 سپتمبر 1989 از بالکن سفارت، به هزاران شهروند "جمهوری دموکراتیک آلمان" یا آلمان شرقی، امکان سفر فوری شان به آلمان غرب را اعلام نمود. این یک لحظه اوج عاطفی پیش از سقوط واقعی دیوار بود.
عکس: ullstein bild-AP
"ما یک ملت هستیم"
مردم در چهلمین سال وجود "جمهوری دموکراتیک آلمان" جرئت کسب کردند. لایپسیگ به شهر اعتراضی این جهموری تبدیل شد. به اصطلاح تظاهرات روز دوشنبه به یک سنت اپوزیسیون تبدیل شد و در دل قدرتمندان برلین شرق ترس به وجود آورد. هزاران انسان در جاده ها به راه افتادند و در پایان ماه اکتبر 300 هزار تن علیه هونکر و همتایان او با شعار "ما یک ملت هستیم" اعتراض کردند.
عکس: picture-alliance/dpa
قطارهای ویژه در مسیر غرب
در آغاز اکتوبر، سفارت آلمان فدرال در پراگ بار دیگر پر از شهروندان "جمهوری دموکراتیک آلمان" یا آلمان شرق شد. در نمایندگی جمهوری آلمان فدرال در وارسا نیز مردم خواهان مسافرت به آلمان غرب شدند. در پایان، بیش از 6000 شهروند "جمهوری دموکراتیک آلمان" سفارت را به عزم آلمان غرب ترک کردند.
عکس: picture-alliance/dpa
پس ازچهل سال بازهم سرعقل نیامدند
فروپاشی درونی "جمهوری دموکراتیک آلمان " یا آلمان شرقی در چهلمین سال تاسیس اش بسیار افزایش یافت. در آغاز اعتراض، جنبش های مختلف اعتراض کننده خواهان اصلاحات بودند، اما در ماه اکتبر آنها خواهان انتخابات آزاد، مرزهای باز و رفاه همگانی شدند. اما هونکر انعطاف ناپذیر ماند.
عکس: picture-alliance/dpa
اِیگون خیلی دیر آمد
اریش هونکر، رئیس حزب و دولت، تا پایان کارسیاسی اش، انعطاف ناپذیر ماند. در 18 اکتوبر این مرد که تا آن زمان بدون رقیب بود، توسط حزب و شورای دولت مجبور به کناره گیری شد. اِیگون کرنتس مقام او را به عهده گرفت. تلاش های او برای بقای "جمهوری دموکراتیک آلمان" بی نتیجه ماند.
عکس: picture-alliance/dpa/Peter Kroh
مردم درکل به ستوه آمده بودند
در آغاز نوامبر جنبش اعتراضی به پایتخت رسید. صدها هزار انسان کارگر و دهقان برای اصلاحات علیه دولت مظاهره کردند. شعار آن ها این بود: از کاربرد قهر خودداری کنید. در طول آن چهل سال این بزرگترین تظاهرات بود.
عکس: picture-alliance/dpa
خواست های اپوزیسیون مشخص تر شد
جریان تظاهرات از میدان الکساندر برلین شرقی به صورت زنده پخش شد. این رویداد شگرف، درماندگی حکومت کرنتس را افزایش داد. خواسته های اپوزیسیون، جوهر اعتماد به نفس سوسیالیستی را هدف قرار داد. آن ها خواهان آزادی سفر، آزادی مطبوعات و آزادی تجمعات شدند. فکر می شد "شتازی" یا دستگاه جاسوسی به انتقام جویی بپردازد.
عکس: picture-alliance/dpa/Martti Kainulainen
شگرد تاریخ
حرفی که جهان را تغییر داد: گونتر شوابوسکی عضو کمیته مرکزی حزب سوسیالیست متحد، حزب حاکم آلمان شرقی، درحالی که بسیار خسته و بدون آمادگی بود، در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت: شهروندان جمهوری دموکراتیک آلمان می توانند به کشورهای غربی آزادانه سفر کنند و از نظر او این حکم ازهمین حالا «بدون تاخیر» نافذ است. ساعت 19:03 نهم نومبر 1989 خبرگزاری رویترز در مورد این حادثه فوق العاده تاریخی گزارش داد.
عکس: picture-alliance/dpa
موترهای ترابانت در جاده کودام
روزهای 9 و 10 نوامبر 1989 رویدادی را ساختند که می توان آن را با این کلمات بیان کرد: «آنگاه که رویاها واقعیت می یابند». درخلال فقط 48 ساعت صدها هزار شهروند "جمهوری دموکراتیک آلمان " یا آلمان شرق پیاده، با بایسکل و یا موتر های ترابانت شان به سوی برلین غربی در جمهوری آلمان فدرال شتافتند.
عکس: picture-alliance/dpa
آنها او را دوست نداشتند
سران رژیم "جمهوری دموکراتیک آلمان " یا آلمان شرقی یک باره آرام و رام شدند: اریش میلکه رئیس اشتازی یا سازمان استخبارات و سیاستمدار گذشت ناپذیر کمیته مرکزی حزب حاکم، خواهان تفاهم از اعضای پارلمان " جمهوری دموکراتیک آلمان" شد. این آخرین ظاهر شدن محقرانه سیاستمداری بود که دست هایش به خون آلوده بود.