1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

روزگار سخت اعضای تیم ملی تکواندوی بانوان افغانستان در ایران

۱۴۰۲ آبان ۱۱, پنجشنبه

شماری از اعضای تیم ملی تکواندوی بانوان افغانستان که به ایران مهاجرت کرده اند، از وضعیت زندگی خود شکایت دارند. این مدال‌آوران افغان می‌گویند نمی‌توانند به صورت رسمی در این کشور در این رشته ورزش کنند.

ییکی از اعضای تیم ملی تکواندوی افغانستان در ایران
ییکی از اعضای تیم ملی تکواندوی افغانستان در ایران عکس: B.M

در هفته‌های پیش از سقوط نظام جمهوریت و تصرف قدرت توسط طالبان، رقیه علی‌زاده همراه با هم‌تیمی‌های خود در تیم ملی تکواندوی افغانستان به شدت تمرین می‌کردند تا در مسابقاتی که در کوریا برگزار می‌شد شرکت کنند.

او با حسرت آن روزها را به یاد می‌آورد و می‌گوید: «قبل از آمدن طالبان، سه ماه تمام شب و روز تمرین کردیم. زحمت کشیدیم که در مسابقات کوریا شرکت کنیم. بتوانیم برای افغانستان الگو و قهرمان باشیم. متاسفانه با آمدن طالبان این آرزوی ما برآورده نشد.»

تیم ملی تکواندوی بانوان افغانستان در عمر ۱۰ ساله خود موفقیت‌های خوبی داشت. این تیم در مسابقاتی که در هند و ایران برگزار شده بود، برنده مدال طلا شد و توانست مقام نایب قهرمانی را به‌دست آورد.

ورزش مخفی

با تغییر نظام، رقیه علی‌زاده نه تنها از مسابقات کوریا، بلکه به کلی از ورزش محروم شد. او با تعداد محدودی از هم‌تیمی‌های خود که باقی مانده بودند به سادگی تسلیم اوضاع نشدند و به صورت پنهانی به ورزش ادامه دادند. 

سمیه محمدی، هم‌تیمی علی‌زاده توضیح می‌دهد: «بعد از آمدن طالبان، دو هفته در خانه بودم. اصلاَ بیرون نشدم. خانه برایم زندان شده بود. تحمل نتوانستم و بیرون شدم. با دختران کلب را شروع کردیم و تمرین می‌کردیم. کلپ سر سرک بود. بعد از چهار جلسه، طالبان کلب ما را تهدید کردند.»

با مسدود شدن کلب مخفی، آن‌ها مبجور شدند راه مهاجرت را در پیش بگیرند و چون شامل هیچ برنامه تخلیه کشورهای غربی نبودند، به ایران مهاجرت کردند. به استثنای چهار تن، دیگر اعضای این تیم توانسته بودند به کشورهای غربی مهاجرت کنند.

سرنوشت ستاره ورزشی؛ از افغانستان تا مهاجرت به آلمان

04:00

This browser does not support the video element.

مهاجرت به ایران

رقیه علی‌زاده که امیدوار ادامه ورزش در مهاجرت بود، به زودی به این نتیجه رسید که پیش بردن ورزش در ایران کار ساده‌ای نیست: «ایران جایی نیست که ما به آرزوهای خود برسیم، به خواست خود از طریق ورزش برسیم. ما نمی‌توانیم از طریق ایران نام کشور خود را بلند کنیم.»

رقیه که در تیم ملی تکواندوی افغانستان رتبه «داندوی» را گرفته بود، حالا نمی‌تواند در ایران به صورت رسمی در کلب‌ها ورزش کند: «دردآورترین مشکل این است که اینجا ناامیدتر شدم. اینجا اجازه ورزش ندارم و نمی‌توانم ورزش را ادامه بدهم. فقط روزهای جمعه در فضای آزاد مثل پارک ورزش می‌کنیم.»

هم‌تیمی او سمیه محمدی که در افغانستان عضو تیم تکواندوی وزارت داخله نیز بود، عین شکایت را دارد. او در هفته‌های پیش از ورود طالبان به کابل توانسته بود مدرک داوری را از فدراسیون ملی تکواندوی افغانستان به‌دست بیاورد و رویایش این بود که روزی در سطح بین‌المللی داور باشد.

رقیه علی‌زادهعکس: B.M

این دو تکواندوکار افغان در کنار ورزش تحصیلات دیگر هم دارند. علی‌زاده در رشته قابلگی و معاینات اولتراسوند و سمیه محمدی در رشته پرستاری تحصیل کرده اند، اما فعلاَ در هیچ کدام از این بخش‌ها نمی‌توانند در ایران کار کنند.

یکی از مربیان تکواندوی افغانستان که به ایران مهاجر شده و خواست با نام مستعار رسولی معرفی شود، حالا تنها در روزهای جمعه این دختران تکواندوکار را در یک پارک در شهر تهران تمرین می‌دهد. او که در کنار مربی‌گری، کلب شخصی در کابل نیز داشت، می‌گوید: «طالبان به ما گفتند که کلب تان را بسته کنید و اجازه فعالیت ندارید. ما از جان خود ترسیدیم و بخش بانوان را به صورت کلی توقف دادیم و با یک تعداد دختر ان به ایران آمدیم.»

رسولی می‌گوید که این تکواندوکاران افغان زمینه‌ای برای ورزش رسمی در این کشور ندارند: «از یک‌طرف دختران ورزشکار ما تازه وارد هستند. از طرف دیگر اگر اینجا در مسابقات اشتراک کنند، باید کد ملی داشته باشند. آنها باید یک نوع کد داشته باشند که ثبت و راجستر فدارسیون تکواندوی ایران است.»

درآمد کم و هزینه‌های هنگفت زندگی

رقیه علی‌زاده مجبور شده برای تامین نیازمندی‌های اساسی زندگی‌اش در یک مغازه لوازم تحریر در شهر ری کار کند: «از روز شنبه تا پنجشنبه سر کار هستیم. فقط روزهای جمعه ورزش می‌کنیم. برخی از دخترها (هم تیمی‌های) ما خیاطی می‌کنند و برخی‌ها فروشندگی می‌کنند. برای ما افغان‌های که مدرک تحصیلی و ورزشی داریم، اینجا اصلاَ اهمیت نمی‌دهند.»

تورم بالا در ایران مهاجران افغان را بیشتر زیر فشار قرار داده است، چون آنها به بسیاری محصولاتی که با سبسایدی دولتی ارائه می‌شوند دسترسی ندارند. او می‌گوید: «فعلاَ ما کار می‌کنیم و همین قدر سرگرم می‌شویم که فقط خرج و مصرف روزانه ما برآید. وگرنه، دو تومان (دو میلیون) یا سه (میلیون) تومان اینجا هیچ پولی نیست.»

سمیه محمدی مجبور شده است در یک کارگاه خیاطی کار کند: «ما از نظر اقتصادی در وضعیت بدی هستیم. خانواده ما نمی‌تواند ما را حمایت مالی کند. به این خاطر در یک کارگاه خیاطی کار می‌کنم.»

برنامه "فضایی برای آزادی" از سوی آکادمی دویچه وله برای خبرنگاران در تبعید

 

عبور از قسمت بیشتر در این زمینه

بیشتر در این زمینه

نمایش مطالب بیشتر
عبور از قسمت گزارش روز دویچه وله

گزارش روز دویچه وله

عبور از قسمت مطالب بیشتر از دویچه وله