رو آوردن اطفال و نوجوان به مراکز دینی و مساجد در افغانستان
۱۴۰۰ بهمن ۲۱, پنجشنبهمحمد امین ۱۷ ساله باشنده روستای زی محمود ولسوالی شبر ولایت بامیان است. او به دویچه وله می گوید که بخاطر مشکل اقتصادی، بسته شدن مراکز آموزشی و ترس ازگروه طالبان، کورس های زمستانی را ترک کرده و به مسجد میرود.
او می گوید که در زمستان های گذشته مضامین ساینسی و زبان انگلیسی را در مراکز آموزشی کابل فرامیگرفت؛ اما امسال به خاطر نبود پول و ترس از گروه طالبان مجبور شده است که به مسجد برود و در کنار ۴۵ طفل و نوجوان دختر و پسر مضامین دینی را آموزش ببیند.
این نوجوان گفت:« همه روزه از ساعت ۸ الی ۱۲ پیش از چاشت و از ساعت یک الی ۴ بعد از ظهر به مسجد میرویم و کتاب های دینی را میخوانیم. دراین مساجد پسران و دختران یکجا اند.»
در زمستانهای گذشته، هزاران طفل و نوجوان به کورس های زمستانی برای یاد گیری زبان های خارجی و مضامین مکاتب میرفتند. اما با به قدرت رسیدن گروه طالبان درنیمه ماهاگست پارسال، اکثر مردم افغانستان بیکار و با مشکل اقتصادی روبرواند و آنان به خاطر نبود پول نمیتوانند که فرزندان شان را به کورس های کوتاه مدت روان کنند.
مولوی صابر که مصروف تدریس مضامین دینی دریکی از مساجد ولسوالی سیاه گرد ولایت پروان می باشد، درحدود ۱۰۰ شاگرد پسر و دختر دارد. او برای این شاگردان در اوقات جداگانه مضامین اسلامی تدریس میکند.
مولوی صابر به دویچه وله گفت:« حدود ۶۰ پسر و ۳۰ الی ۴۰ دختر برای آموزش نزد من میآیند. آنان مضامین دینی مانند قرآن، حافظ، تجوید و پنج سوره را میاموزند، پسران پیش از چاشت و دختران بعد از ظهر به مسجد میآیند.»
به گفته باشنده های محل، تعداد جوانانی که در سال های گذشته از مدارس دینی و مساجد فارغ میشدند برای ادامه درس به مراکز دینی پاکستان میرفتند و دو الی ۴ سال در آن محلات درس میخواندند.
به اساس آمار وزارت حج و اوقاف، بیش از ۱۶۰ هزارمسجد و بیش از ۱۰۰ هزار مدارس دینی درقریه و قصبه های افغانستان وجود دارند که در اکثرآنان اطفال و نوجوانان مصروف آموزش اند.
به باور کارشناسان، نبود زمینه، فرصت، کمبود امکانات، فقرو بیکاری سبب شده اند که نوجوانان جبراً به سوی مدارس، مراکز دینی و مساجد بروند، آنچه که پیامد های ناگوار درپی خواهد داشت.
سید فاضل سانچارکی معین پشین وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان به دویچه وله گفت که رو آوردن نوجوانان به مراکزدینی برای کشور، بسیارمهلک، مسموم کننده و خطرناک می باشد و سبب شستشوی مغزی آنان می گردد.
سانچارکی افزود:« این وضعیت می تواند پیامد های خیلی مضر داشته باشد که زمینه را آهسته، آهسته برای سرباز گیری گروه های افراطی از میان همین جوانان مساعد میسازد، جوانانی که ذهن و فکر شان به گونه خاص عیار شده است.»
به گفته سانچارکی؛ استادانی که در اکثر مراکز دینی و مساجد تدریس می کنند ملا ها وعلمای پاکستانی اند ویا افرادی می باشند که در مدرسه های پاکستان آموزش دیده اند و برای تدریس به افغانستان برگشته اند.
ا.ا/ن.ف