آنچه اين مسافرت را از ساير سفر هاي عادي ديپلماتيک متمايز مي سازد ، شايعاتي است که در مورد اختلافات ميان دولت آقاي کرزي وبريتانيا بر زبانهاست . دولت بريتانيا نزديکترين متحد امريکا ست که بيشتر از هفت هزارنفر جنگنده در افغانستان دارد ومشخصاً سر پرستي نيروهاي خارجي در مبارزه عليه مواد مخدر را در افغانستان بر عهده گرفته است. با وجود آن اختلافاتي در مورد چگونگي مبارزه آن کشور باطالبان وتروريزم ونيز گروه هاي دست اند کار مواد مخدر ، از دير باز بدينسو وجود داشته است. اين اختلافات پس از مذاکراتي که منجر به تسليم دهي يکي از ولسوالي هاي ولايت هلمند به طالبان و نفوذ وسيع آنان در ساير مناطق تحت نفوذ طالبان گرديد شدت بيشتر يافت ودر سخنراني بي پرده وصريح و بي ملاحظه ي آقاي کرزي که به مناسبت روز جهاني مبارزه با مواد مخدر ايراد شد ،علني گرديد . درهمين محفل سفير بريتا نيا طي اظهاراتي ،کوشيد دولت متبوعش را تبرئه نموده ونارسايي ها را به گردن حکومت افغانستان بيا ندازد . موصوف در مصاحبه با برخي از رسانه ها نيزهمين کوشش را ادامه داد. در اين ترديدي نيست که وضعيت امنيتي هلمند پس از حضور نيروهاي بريتانيايي ، بدتر شده است وتوليد و قاچاق مواد مخدر رونق بيشتري گرفته است ،در حالي که ولايت قندهار با حضور نيرو هاي کانادايي و ولايت ارزگان با حضور نيرو هاي هلندي از امنيت بيشتر و بهتري بر خوردار شده اند .

آقاي حضرت مجددي رييس مشرانو جرگه که در عين حال سرپرستي کميسيون تحکيم صلح را بر عهده دارد ، ادعا مي کند که ولايت هلمند توسط طالبان اداره مي شود ودرگزارشي که آقاي خاکريز وال يکي از سناتوران به مشرانو جرگه ارائه کرده است، حضور و نفوذ طالبان ونبود تسلط اداره دولتي در بسياري از ولسوالي هاي هلمند مورد تصديق قرار گرفته است. گفته مي شود که بريتانيا بيشتر از آن که به امنيت در هلمند اهميت دهد ، به حفظ جان سربازان خودش ارزش قايل است و فراتر از آن مي کوشد ،امنيت ملي بريتانيا را با تهديد نيروهاي تروريست مواجه نسازد. در همين رابطه است که به طالبان وحاميان پاکستاني آنان امتياز مي دهد.

آقاي دز براون وزير دفاع بريتانيا طي مصاحبه اي که يک هفته قبل از سفر آقاي کرزي انجام داد با تشبيه طالبان به جنبش حماس ، اماکان شکست طالبان را ناممکن دانسته و ضرورت مصالحه با آنان را مورد تأکيد قرار داده واعلام کرد که بدون شرکت دادن طالبان تحقق صلح در افغانستان ناممکن است. با آن که افغانستان بار ها و بارها از نقش پاکستان در تحريک و تمويل طالبان سخن گفته است و دولت پاکستان را بخاطر جدي نبودن در مبارزه عليه تروريزم مورد انتقاد قرار داده است ، حکومت بريتانيا بصورت مستمر نقش پاکستان را درمبارزه با تروريزم ستوده واز آن به عنوان متحد مطمئن جامعه جهاني در مبارزه با القاعده ياد آور شده است . برعلاوه اينها زمزمه هايي در مورد رقابت ها و اختلافات ميان امريکا وانگليس يا لااقل تفاوت ديدگاه ميان آنان نيز بر سر زبانهاست ، در حالي که هر دو قدرت در افغانستان نقش اساسي دارند.

اينها موضوعاتي هستند که خواسته يا نخواسته طي سفر آقاي کرزي و در مذاکراتي که ميان وي ومقامات بريتانيايي مطرح خواهد شد ، اما هيچ معلوم نيست و نمي توان حدس زد که نتايج حاصله از اين مذاکرات، نزديک شدن آنان ، يا دور تر شدن آنان را موجب خواهد شد.

هر چند نمي توان توقع داشت که دولت بريتانيا به آساني وسادگي ، انتقادات وارده و اعتراضاتي را که متوجه وي اند بپذيرد ، زيرا در آنصورت بر بي ثمري حضور شش ساله اش در افغانستان وصرف بي مورد ميليون ها دالر و کشته شدن بي حاصل تعدادي از افراد نظامي اش مهر تأييد مي زند ، اما مي توان اميد وار بود که حکومت جديد آقاي گوردون براون ، در عمل وبا در نظر داشت اين که ادامه روشهاي قبلي ، در جامعه انگليس وساير مردم جهان ترديد ها و سوء ظن هاي زيادي را دامن خواهد زد وآبرو و اعتبار اورا لطمه خواهد زد عملاً به تجديد نظر وتجديد رفتارش بپردازد ودرهم آهنگي با دولت افغانستان وانتظارات جامعه جهاني ، سياستي تازه را در پيش گيرد. ولي نبايد ناگفته گذاشت که بسياري از مبصرين و تحليلگران اين امکان را بعيد مي دانند ومعتقد اندبادرنظر داشت روابط صميمانه اي که بريتانيا با پاکستان دارد و ترس ازالقاعده احتمال توافق وحتي نزديک شدن مواضع دوطرف را نمي شو د احتمال داد.