سینمای افغانستان در سال 1389؛ نه زیاد خوب و نه زیاد بد
۱۳۹۰ فروردین ۳, چهارشنبهما در این یادداشت سعی میکنیم، مهمترین حوادث سینمای افغانستان را در سالی که گذشت مرور کنیم.
سه نوع فلمساز
در افغانستان سینماگران سه گروه اند. گروه اول سینماگران بازاری که فلمهای اکشن و عشقی به شیوه فلمهای پشاوری و هندی میسازند. گروه دوم فلمسازان جوان و درسخواندهیی هستند که معمولاً فلمهای کوتاه و مستند میسازند و مشکل بزرگ شان نداشتن تجهیزات لازم برای کارهای شان است. گروه سوم فلمسازان تثبیت شده و با تجربهیی است که معمولاً در برخی فستیوالهای خارجی صاحب نام و نشان هستند.
فلمسازان بازاری پول و امکانات دارند ولی از نداشتن دانش و استعداد سینمایی در رنج اند. اما فلمسازان جوان که تازه از دانشگاهها فارغ شده اند، اکثراً صاحب ذوق و استعداد هستند ولی از نگاه مالی و تکنیکی در تنگنا قرار دارند. گروه سوم که فلمسازان صاحب نام باشند، فلمهای شان را فقط با حمایت مالی شرکتهای خارجی میتوانند بسازند. این گروه نیز همواره در یافتن تهیه کننده دچار مشکل هست. آخرین فلمهایی که فلمسازان این گروه ساخته اند، «جنگ تریاک» (صدیق برمک)، «سیبی از بهشت» (همایون مروت) و «بچه کابلی» (برمک اکرم) است که هر سه تولید سال 2008 هستند. پیش از آن نیز در سالهای 2002 و 2003 فلمهای «اسامه» (صدیق برمک) و «خاکستر و خاک» (عتیق رحیمی) ساخته شده بود. پرکارترین فرد این گروه صدیق برمک است که طی ده سال گذشته فقط دو فلم ساخته است.
سینمای بازاری افغانستان با وجود کمبودیهایش مثل همیشه پرکار بوده است. در کنار چندین فلم ویدیویی که این فلمسازان ساخته اند، مهمترین فلم بازاری سال گذشته «لاله سیاه» به کارگردانی سونیا ناصری کول بود. این فلم با وجود این که عوامل پشت صحنه آن اکثراً آمریکایی بودند و با بودجه چند میلیون دالری آن را ساختند، ولی باز هم در دسته فلمهای بازاری قرار میگیرد. خانم کول که یک افغان ساکن امریکا است، با آن که انتظار میرفت فلم خوبی بسازد ولی در عمل نشان داد که استعداد سینمایی او از فلمسازانی همچون صبا سحر و سلیم شاهین خیره کنندهتر نیست. یگانه نکته خوب فلم، فلمبرداری این اثر است که آن را یک امریکایی انجام داده است و بدترین نکته فلم، بازی خود او در نقش شخصیت اصلی داستان است.
در سال گذشته دو فلم از سوی هنرمندان افغان در خارج از مرزهای کشور ساخته شده اند. هرچند این فلمها تولید سینمای افغانستان نیستند، ولی توسط فلمسازان افغان ساخته شده اند. فلم بلند داستانی «صدایم کن» از رازی محبی، فلمساز افغان مقیم ایتالیا و فلم نیمه مستند «نسیمه؛ خاطرات یک دختر مهاجر» از صحرا کریمی که در اسلواکیا ساخته شده است. فلم آقای رازی محبی که کاملاً به زبان ایتالیایی است، نگاه شاعرانهای دارد به موضوع مهاجرت. این فلم با تصویربرداری و دیالوگهای ساده اما سمبولیک زندگی یک زن و مرد مهاجر را در گوشهای از یک شهر ایتالیایی روایت میکند که سعی دارند به تعریف جدیدی از هویت خود در کشور نوین برسند.
فلم خانم کریمی نیز مهاجرت را البته از زوایه دیگر مورد بررسی قرار میدهد. این فلم نیمه مستند که بیشتر بازگویی یک تجربه شخصی است، سعی میکند مهاجرت را از نگاه یک زن جوان به تصویر بکشد. هر دو فلم از نگاه تکنیکی بسیار بیعیب ساخته شده اند و تا هنوز در چندین فستیوال بین المللی فلم به نمایش درآمده اند. از جمله فلم خانم کریمی از سوی اسلواکیا در بخش فلمهای دانشجویی جوایز اسکار نامزد شد.
جوانان جستجوگر
حالا ما نسلی از جوانان فلمساز داریم که همه طی سالهای پس از طالبان ظهور کرده اند. برخی از اینها مهاجران برگشته از خارج هستند و برخی هم فارغ التحصیلان دانشگاه کابل و دیگر موسسات آموزش هنری در پایتخت. اکثر این جوانان به شکل انفرادی سعی میکنند فلمنامههایی بنویسند که بتوانند بر اساس داستانهای آنها از موسسات خارجی کمک مالی دریافت کنند. برخی اما منسجمتر و گروهی کار میکنند. از آن جمله گروه کوچک «جامپ کت» است که طی دو سال فعالیتاش فلمهای خوبی ساخته و ثابت کرده است که از دانش و هنر سینما آگاهی دارد.
این گروه که اعضای آن اکثراً دانشجویان سابق دانشگاه کابل هستند، تا هنوز چندین فلم ساخته کوتاه ساخته است و آثارش در جشنوارههای داخلی و خارجی به نمایش درآمده است. علی حسین حسینی عضو این گروه، در سال 2009 جایزه بهترین فلم سال را از جشنواره فلمهای کوتاه و مستند کابل دریافت کرد و جلال حسینی دیگر عضو «جامپ کت»، امسال موفق شد که در برنامه «Talent Campus» جشنواره فلم برلین در آلمان شرکت کند.
فلمسازان جوان بزرگترین دستآورد شان را در آخرین روزهای سال 1389 نصیب شدند. الکا سادات و حسن فاضلی، دو فلمساز جوان که در جشنواره بین المللی فلمهای کوتاه زنان مسلمان در لوس آنجلس شرکت کرده بودند، موفقیتهای بزرگی به دست آوردند. این جشنواره جایزه بهترین مستند خود را به فلم «در دهکدهای که ناقص العقلم میخوانند» اثر الکا سادات داد و جایزه بهترین فلم کوتاه داستانی جشنواره به «دوباره زندگی» اثر حسن فاضلی تعلق گرفت.
فلم اولی که البته محصول سال 2008 است، درباره زندگی ماریا بشیر، نخستین سارنوال زن افغانستان است که طی چند سال گذشته در این پست بسیار مهم در شهر هرات اجرای وظیفه میکند. خانم بشیر که به طور مداوم مورد تهدید جانی قرار دارد، ولی از مبارزهاش در دفاع از حقوق زنان و اطفال دست برنمیدارد.
فلم خانم سادات به شکل درخشانی لحظات خطر و مبارزه این زن افغان را به تصویر کشیده است. خانم بشیر در روز هشت مارچ امسال، جایزه معتبر «زنان شجاع» را طی مراسم ویژهای از طرف هیلاری کلینتون، وزیر خارجه و میشل اوباما بانوی اول ایالات متحده به دست آورد.
«دوباره زندگی» داستان الهام بخش سارا، زن جوانی است که وقتی بر اثر برخورد با ماین پایش را از دست میدهد، شوهرش او را رها کرده و زن دیگری میگیرد. سارا اما، با وجود معلولیت از یک طرف درس میخواند و از سوی دیگر خیاطی میکند تا زندگی خود را به شکل مستقلانه بچرخاند. این فلم کوتاه و خوش ساخت که از سوی کمیسیون حقوق بشر افغانستان تولید شده است، سعی دارد روحیه خودباوری را در میان زنان زنده کند و نیز ساختار مردسالار خانواده افغانی را مورد انتقاد قرار بدهد.
فلم آقای فاضلی به شکل زیبایی فلمبرداری شده است و از نگاه صدا و تدوین نیز بسیار روان و دارای ریتم متناسبی است. این فلم 14 دقیقهیی یکی از آثاری است که ما را به آینده فلمسازان نوظهور امیداوار میسازد. در فستیوال فلم زنان مسلمان البته فلم «عینک دودی» از مصطفی کیا، دیگر فلمساز افغان نیز موفق شد جایزه سوم بخش فلمهای داستانی را بگیرد که در میان دهها شرکت کننده دیگر از سراسر جهان موفقیت مهمی به حساب میآید. فلم عینک دودی داستان بسیار کوتاه و بامعنای زنی است که با آن که به خاطر شوهرش مجبور است برقع بپوشد، ولی روزی به بازار میرود و یک جفت عینک دودی میخرد.
خبرهای بد
طی سالهای اخیر جشنواره بین المللی فلم کابل همه ساله از سوی فلمسازان افغان و به کمک مالی «گویته انستیتوت» و مرکز فرهنگی فرانسه در کابل برگزار میشد. سال گذشته این فستیوال برگزار نشد. دلیل این امر هنوز واضح نیست، ولی به نظر میرسد که حامیان خارجی فستیوال نتوانسته اند شرکای قابل اعتمادی در برگزاری این رویداد بسیار مهم فرهنگی بیابند. این فستیوال طی سالهای گذشته محل نمایش دهها فلم افغانی و خارجی از کشورهای همسایه بود و فرصتی بود برای معرفی سینما و سینماگران افغان به دنیای بیرون و تشویق فلمسازان نوظهور سینمای کشور که بیش از همه به چنین فستیوالهایی ضرورت دارند. یکی از رویدادهای عمومی سال گذشته، نمایش فلمهایی بود که به حمایت دانشگاه آخن آلمان و با موضوعیت مواد مخدر ساخته شده بودند.
طی سال گذشته سینمای افغانستان هنرمندانی را نیز از دست داد که مشهورترین آنها انیسه وهاب بود. خانم وهاب که هنگام مرگ 53 سال داشت، یکی از چهرههای قدیمی تیاتر، تلویزیون و سینمای افغانستان به حساب میآمد که برای سالها در نقشهای کمدی و درام به روی صحنه آمده بود. در زمانی که شمار زنان هنرمند بسیار اندک است و سینمای کشور به شدت از کمبود بازیگر زن رنج میبرد، مرگ انیسه وهاب ضربه سختی به حساب میآید. خانم وهاب در روز 29 حمل سال گذشته بر اثر بیماری در کابل چشم از جهان فروبست.
در کنار خانم وهاب، سینمای افغانستان شخصیت دیگری را نیز از دست داد که بدون شک پر کردن جای او نیز بسیار سخت خواهد بود. در اوایل حوت سال گذشته، سیورن بلانشه مستندساز و آموزگار فرانسوی در جریان حمله انتحاری بر مهمانخانهیی در شهرنو کابل کشته شد. آقای بلانشه که از سال 2006 به این طرف بیش از سی بار به کابل سفر کرده بود، مسوول ورکشاپهای سینمایی «آتلیه وران» بود که در آنها جوانان مستعد افغان را با شیوههای جدید مستندسازی آشنا میکرد. این ورکشاپها برای اولین بار سبک «سینما وریته» را برای فلمسازان افغان معرفی کرد و برخی از فلمهای تولید شده در این ورکشاپ، در فستیوالهای کن و لایپزیگ و دیگر فستیوالهای جهانی به نمایش درآمدند. الکا سادات که چندی پیش در امریکا جایزه گرفت، یکی از شاگردان سابق این مرد فرانسوی است. تولیدات آخرین ورکشاپ آتلیه وران که پس از مرگ سیورن بلانشه توسط همکاران او ادامه یافت هنوز به نمایش عمومی گذاشته نشده است.
هرچند سال گذشته در افغانستان نه کدام فلم بزرگ سینمایی ساخته شد و نه هم جایزه مهمی به سینماگران ما تعلق گرفت، ولی سالی بود که جوانان جستجوگر و نوظهور به موفقیتهای خوبی دست یافتند. سالی که گذشت زیاد سال پرباری برای سینمای افغانستان نبود، ولی بیایید آرزو کنیم که امسال بهتر از سال گذشته باشد.
نویسنده: علی کریمی
ویراستار: عارف فرهمند