1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله
منازعه

شهردار توبینگن: ما موفق به ادغام همه آوارگان نخواهیم شد

۱۳۹۶ شهریور ۲, پنجشنبه

بوریس پالمر، شهردار/ شاروال توبینگن وعضو حزب سبزهای آلمان در کتاب جدیدش خواهان بحث صادقانه درباره آوارگان و مهاجرت شده است. او در مصاحبه با دویچه وله خواهان این شد که نگرانی های شهروندان آلمانی جدی گرفته شود.

Deutschland Wegscheid Flüchtlinge nahe Grenze zu Österreich
عکس: picture-alliance/dpa/A. Weigel

دویچه وله: آقای پالمر، بسیاری از هم حزبی های تان از موضع شما در قبال پناهجویان و ادغام آن ها در جامعه انتقاد می کنند. شما در کتاب جدیدتان هم بر این موضع تاکید می کنید. چرا این موضوع اینقدر برای تان مهم است.  

بوریس پالمر: در دو سال گذشته مساله پناهندگی در شهرها و نواحی به مهمترین موضوع تبدیل شده است و کار روزمره (به شمول کار من به عنوان شهردار) را در شهرها و نواحی بسیار متاثر کرده است.  

من می خواهم در این کتاب راجع به دو مساله صحبت کنم. در مرحله اول می خواهم بگویم که واقعیت چیست...به نظر من واقعیت (راجع به مهاجرت و پناهندگی) از آنچه که در بسیاری جاها در موردش  نوشته شده، تفاوت دارد.

از سوی دیگر من می خواهم پاسخی برای این سوال پیدا کنیم: ما چگونه می توانیم با وجود نظرات بسیار متفاوت با یکدیگر عاقلانه صحبت کنیم، بدون این که فوراً به هم دشنام بدهیم.

بوریس پالمر، شهردار/ شاروال توبینگن عکس: picture-alliance/dpa/C. Schmidt

دویچه وله: چگونه می توان در زودترین فرصت فهمید که ادغام تازه واردان از توان جامعه خارج است؟

پالمر: در جامعه ای که با سیستم دموکراسی اداره می شود، این ناتوانی در وهله اول در نتیجه انتخابات نمایان می شود.

حدود دو سال پیش حزب «بدیل برای آلمان» تقریبا اهمیتش را از دست داده بود، چون بحران اروپا حل شده بود.

بعد (با سرازیری آوارگان) مساله پناهندگی مطرح شد و این حزب در پارلمان ایالتی بادن وورتمبرگ 15 درصد از کرسی ها را صاحب شد که خیلی زیاد است.

بسیاری از شهروندانی که به حزب «الترناتیو برای آلمان» رای داده اند، به هیچ وجه طرفدار این حزب نبوده و با مواضع راستگرایانه ای که این حزب در مورد اش تبلیغ می کند، موافق نیستند. بلکه فقط می خواهند این پیام را به سیاستمداران برسانند که:«من نگران مساله پناهندگی هستم.، لطفا سیاست تان را تغییر بدهید». و این نگرانی باید جدی گرفته شود.

در مورد تامین امنیت مرزها چه فکر می کنید؟

من دو سال پیش گفتم که آلمان نمی تواند به طور دائمی روزانه پذیرای ۱۰ هزار تن باشد و ما به این دلیل باید امنیت مرزها را تامین کنیم. این گفته من آغازگر درگیری با حزب سبزها بود که به شدت با آن مخالفت کرد.

این در حالی است که امروز مرزهای بیرونی اروپا کنترول می شود و به این خاطر شمار آوارگانی که روزانه به آلمان می رسند، به یک دهم یعنی به  یک هزار تن در روز کاهش یافته است...

چرا فکر می کنید که ما نمی توانیم همه (آوارگان) را در جامعه ادغام کنیم؟

از یک سو آمار این را نشان می دهد. ما چگونه می توانیم در مدت زمان کوتاه به اندازه کافی مکان زندگی ایجاد کنیم.

ما از کجا اینقدر مربی کودکستان، مربی، معلم، معلم زبان آلمانی و امکانات یادگیری حرفه فراهم کنیم؟ 

ما برای رفع کمبودی ها در همه زمینه ها به منابع انسانی و زمان نیاز داریم و این منابع در هیچ کشوری نامحدود نیست.

و معلوم است که ما نمی توانیم همه تازه واردان را در جامعه ادغام کنیم. با توجه به سطح صلاحیت آوارگان و تجربیات گذشته، پس از گذشت ۱۰ سال هم، احتمالا۵۰ درصد از آن ها بیکار خواهند ماند. این یک ارزیابی واقع بینانه است.

تظاهرات مخالفان سیاست مهاجرت انگلا مرکل در شهر ارفورت آلمان عکس: picture-alliance/dpa/M. Schutt

چه کسانی باید اجازه ورود به آلمان را داشته باشند؟

در زمینه کنترول مرزی من خواهان این هستم که رسیدگی به درخواست های پناهندگی باید در مرزهای بیرونی اروپا آغاز شود و بعد مسئولان باید تصمیم بگیرد که چه کسی حق آمدن به آلمان را دارد.

هرکس که این حق را ندارد باید پس فرستاده شود. ... معمولا این مردان جوان هستند که موفق می شوند خود را به مرزهای بیرونی برسانند. در حالی که خانواده ها، اطفال و اشخاص سالمند (در مناطق جنگی) باقی می مانند. به نظر من این سیاست در قبال آوارگان اشتباه است.

ما باید در مناطق بحران زده جهان، امکان ارائه تقاضای پناهندگی را ایجاد کنیم و یا این که از سیستم سهمیه بندی استفاده کنیم. یعنی این که از همان اول مشخص کنیم که حاضر به پذیرش چه تعداد از آوارگان هستیم. 

اگر ما بگوییم که به طور مثال ۱۰۰ هزار آواره از سوریه می توانند مستقیما به نزد ما بیایند...آن ها دیگر مجبور نیستند خود را با تحمل مشقات بسیار به آلمان برسانند.

این گونه سیاست در قبال آوارگان دوستانه تر و عادلانه تر است و باعث از هم گسیختگی خانواده ها نیز نمی شود.

ما در شهر هایل برون از مکتبی دیدار کردیم که۸۰ درصد از شاگردان آن مهاجرتبار هستند. ... ما آن جا از یک گروه در صنف پرسیدیم: این جا کی آلمانی است؟ لطفا دستش را بلند کند. هیچکس دستش را بلند نکرد. و برخی از آن ها در آلمان متولد شده اند. آیا می توان گفت که در این زمینه مشکلاتی وجود دارد یا که جامعه می تواند با چنین مساله ای کنار بیاید؟

آلمان مانند امریکا کشور مهاجرپذیر نیست. ما همیشه به جای مهاجر از لغت مهمان استفاده کرده ایم. اگر ما بخواهیم این وضعیت را تغییر دهیم که به نظر من باید این کار بکنیم، باید بیشتر راجع به این مساله بحث کنیم که هسته هویت به اصطلاح آلمانی چیست و همه ما از چه فرهنگی باید پیروی کنیم.

ما از همان آغاز باید به این توجه کنیم که مهاجرت یک روند درازمدت است و هدف آن باید این باشد که هر دو طرف (آلمانی ها و مهاجران) به سوی یکدیگر قدم پیش بگذارند. این طرزفکر در آلمان تا به حال رایج نبوده است. ما مهمانان را تحمل می کردیم و به این خاطر این که بخشی از آن ها خود را جزو جامعه آلمان نمی دانند، عجیب نیست.

کتاب جدید بوریس پالمر: «ما نمی توانیم به همه کمک کنیم: (نظرات) یک عضو حزب سبز درباره ادغام و مرزهای فشارپذیری» در آغاز ماه اگست نشر شد.

این مصاحبه را نیل کینگ و گابریل بورود انجام داده اند.

me, af (Neil King, Gabriel Borrud)

 

عبور از قسمت بیشتر در این زمینه

بیشتر در این زمینه

عبور از قسمت گزارش روز دویچه وله

گزارش روز دویچه وله

عبور از قسمت مطالب بیشتر از دویچه وله