1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

عواقب حمله ده سال پیش کندز

۱۳۹۸ شهریور ۱۳, چهارشنبه

شب سوم سپتمبر ۲۰۰۹ در حمله هوایی نیرو های هوایی ناتو بالای کندز بیش از ۱۰۰ نفر جان باختند. توماس روتیگ، کارشناس امور افغانستان می گوید آلمان از این حمله نتیجه گیری نادرست کرده است.

Afghanistan bombardierte Tanklastzüge in Kundus
عکس: picture-alliance/dpa/J. Kargar

 دویچه وله: ۱۰ سال پیش در خونین ترین ماموریت نظامی آلمان بعد از زمان جنگ جهانی دوم، در نزدیکی کندز، بیش از ۱۰۰ نفر کشته شدند. در این زمان چه اشتباهی پیش آمده بود؟

توماس روتیگ: کمیته تحقیق بوندستاگ به این نتیجه رسیده است که در آن زمان فرمانده آلمانی تیم بازسازی محلی که دستور حمله را داده بود با تکیه بر تنها یک منبع افغانی، حمله هوایی بالای دو تانکر که توسط طالبان ربوده شده بودند، را داده است. این منبع گفته بود که این تانکر ها که در بستر یک رودخانه ای گیر مانده بودند، فقط توسط جنگجویان طالبان محاصره شده اند. جنرال گیرورگ کلاین سپس به دو جت جنگی امریکایی که از هوا حمایت می کردند دستور داد که بمبی را بر روی این افراد پرتاب کنند، اگرچه پیلوتان این جت ها مبنی بر اینکه تنها جنگجویان طالبان در اطراف این تانکر ها اند، تردید داشتند. فرمانده آلمانی علیرغم یک وضعیت بسیار نازک اطلاعاتی دستور حمله را داد و از این رو ده ها غیرنظامی کشته شدند.

دویچه وله: می توانیم بگویم که این حمله در آنزمان بدون چون و چرا، یک جنایت جنگی بود؟

توماس روتیگ: از جنایت جنگی زمانی صحبت می کنیم که عمداً غیرنظامیان مورد حمله قرار بگیرند یا اگر اقدامات احتیاطی برای اینکه غیر نظامیان آسیب نبینند، روی دست گرفته نشده باشد. نقطه جالب در مورد شرایط آن زمان این بود که فرمانده نیروهای امریکایی، که همچنین فرمانده نیروهای ناتو در افغانستان بود، تازه تبدیل شده بود. وی گفته بود که حتی اگر کوچکترین خطری وجود داشته باشد که ممکن است غیرنظامیان آسیب ببینند، باید تحت هر شرایطی از حملات هوایی خودداری کرد. این دستور توسط فرمانده آلمانی اجرا نشده است. جنرال کلاین در مورد توضیح داده بود که از این تانکر ها می توان به عنوان یک بمب متحرک علیه اردوگاه نیروهای آلمان استفاده کرد. واضح بود که آنها در بستر رودخانه گیر مانده بودند و دیگر نمی توانستند پیشروی کنند. شمار زیادی تلفات غیرنظامیان نیز به این دلیل بوده است که مردم قریه های اطراف تلاش می کردند، تیلی که در افغانستان گران است از تانکر ها برایشان بیرون کشند.

دویچه وله: ما در مورد رسوایی بمباران کندز صحبت کردیم اما بعد از آن رسوایی دیگری رخ داد. تلاش گردید که این قضیه پنهان نگداشته شود و صدا درآورده نشود.

توماس روتیگ: در آغاز، مقامات مسئول حکومت آلمان که در آن زمان فرانس جوزف یونگ وزیر دفاع آلمان بود، نمی خواستند بپذیرند که تلفات زیادی غیر نظامی را این حمله در پی داشته است. می توان این امر را درک کرد اما باید فورا این قضیه بررسی می شد. همچنین در محل نیز از اقرار تلفات غیر نظامی جلوگیری گردیده بود. مثلا یک خبرنگار خبرگزاری "آسو شیتدپرس" تلاش کرد که به محل سفر کند، اما جلو او نیز گرفته شده بود. حتی در داخل نیروهای آلمانی در کندز، نشانه های در سطح قومندان ها وجود داشت که باید تلفات غیر نظامی وجود داشته باشد. یک جنرال آلمانی گفته بود که  "اگر چنین حملاتی تلفات غیر نظامی نداشته باشد، بسیار شگفت انگیز خواهد بود." این همه تلاش گردید پنهان نگهداشته شود. اما بالاخره نتیجه یک پوشش رسانه ای گسترده باعث گردید که این قضیه آشکار گردد. بالاخره کمیته پارلمانی برای شفاف سازی این قضیه موظف گردید. متاسفانه این همه اصلا به سود قربانیان افغان تمام نشد. اگر چه جبران خساره به مقدار کمی پرداخت گردید، اما تقاضا های بیشتر برای جبران خسارت در برابر محاکم آلمان مورد بررسی قرار گرفتند و رد شدند.  در حال حاضر اقامه دعوای یکی از اعضای خانواده های قربانی در محکمه عالی اروپا در حال بررسی است.

دویچه وله: در آلمان، شمار زیادی به این تصور بودند که اردوی آلمان می تواند در یک جنگ شرکت کند و در عین حال صلح طلب باشد. آیا با رویداد کندز این تصور به پایان رسید؟

توماس روتیک از مرکز پژوهش های غلمی افغانستان و یکی از تهدابگزران این مرکزعکس: picture-alliance/dpa/AAN

توماس روتیگ: من معتقدم که اردوی آلمان و هم حکومت آلمان به ایجاد چنین یک تصور که می تواند اردوی آلمان با وجود جنگ، صلح طلب باشد، کمک زیادی کرده است. سال هاست که از جنگ در افغانستان نیز انکار می شود و هم از این امر که اردوی آلمان نیز یکی از طرف های جنگ است. من شمار زیادی از دیپلومات ها در افغانستان را می شناسم که واژه "شرایط جنگی" را که در آلمان مورد استفاده قرار می گیرد، کاملا مسخره عنوان می کنند. با این حال، ماموریت اردوی آلمان این بود که با سربازان دیگر که تحت ماموریت ناتو در افغانستان فعال اند، ساختار های جدید دولتی در افغانستان را حفاظت کنند و واضح است که از نیروی مسلح نیز در این راستا استفاده کنند. بنابرین استدلال عمومی با واقعیتی که در افغانستان موجود است ارتباطی ندارد. البته این هم وظیفه اردوی آلمان نبوده است که وظایف انکشافی را در این کشور انجام دهد. همواره از از حفاری چاه ها یا "شبکه امداد رسانی تخنیکی با ینوفورم" گزارش می شد. این نوع فعالیت ها آرامش بخش اند. اگر چه اردوی آلمان باید پروژه های زیر ساختی ویژه ای را حمایت می کرد که البته حمایت هم کرده اند. اما همکاری های انکشافی و در بخش بازسازی فعالیت کردن، وظیفه سایر نهاد ها در آلمان و همچنین در سراسر اروپا است.

دویچه وله: می توانید امروز ۱۰ سال بعد از حادثه کندز بگوید که چنین یک رویدادی تکرار نخواهد شد؟

توماس روتیگ: من فکر می کنم بحث ها در مورد کندز به بعضی از فرماندهان کمک کرده است که قبل از دستور دادن در مورد یک ماموریت، بالای شرایط بیشتر فکر کنند. نمی توان انکار کرد که اردوی آلمان از اشتباهات می تواند بیاموزد. اما ما همچنین شاهد بوده ایم که سربازان آلمانی باعث تلفات غیرنظامیان شده اند؛ اگر چه به مقایسه سربازان امریکایی در افغانستان، در مقادیر بسیار کمتری بوده است. واقعه دیگر نیز رخ داده است عملیات به اصطلاح "الماسک" در سال ۲۰۱۰ که به مقایسه قضیه بمباران کندز کمتر توجه را به خود جلب کرد. در آنزمان یک وسیله نقلیه زرهی اردوی آلمان در کندز با ماین کنار جاده ای برخورد که در نتیجه سه سرباز آلمانی کشته شدند. در این حمله علیه حملات تهاجمی طالبان در کندز به احتمال قوی تلفات غیر نظامی وجود داشت. این امر در تحقیقاتی که بعد صورت گرفت، انکار گردید. اما تحقیقاتی موجود است که در جهت دیگر اشاره می کند. نتیجه گیری از ماموریت کندز و فرماندهی جنرال کلاین این است که عواقب آن به ویژه برای افغان ها نادیده گرفته شده است.

توماس روتیگ یکی از تهدابگزاران و معاون رئیس مرکز پژوهش های علمی افغانستان است.

nka, nf (Pieper)

 

عبور از قسمت بیشتر در این زمینه

بیشتر در این زمینه

عبور از قسمت گزارش روز دویچه وله

گزارش روز دویچه وله

عبور از قسمت مطالب بیشتر از دویچه وله