1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

عکس هاي آراسته، بجاي برنامه

۱۳۸۸ تیر ۵, جمعه

يک هفته ازاعلام آغاز رسمي کمپاين انتخاباتي مي گذرد، ولي هيچ يک از نامزدهاي رياست جمهوري ضرورتي براي ارائه برنامه شان احساس نمي کنند.

عکس: DW

از آن عده اي که از قبل خود را آماده کرده بودند تا با بدست آوردن چيزکي ازيک نامزد ديگر از نامزدي خود صرفنظر نمايند که بگذريم ، کساني هم هستند که توان وعرضه ي اينکار را ندارند و چون مي دانند شانسي براي پيروزي ندارند وهمين کافيست که تصاوير زيباي شان زينت بخش دروديوار شهر گردد ونام واعتباري بدست آرند، نامزد هايي هم که از چهره هاي جدي اين رقابت هستند نيزپرداختن به اين مسأله را مهم وضروري نمي دانند.

تب عکس خيلي بالاگرفته است وحتي کساني از اکابر گردن فراز راهم که نامزد نيستند به شوق آورده است تا تصوير شان رادر معرض ديدهمگان قرار دهندوازديگران عقب نمانند. درواقع نامزد هاي محترم هم مي دانند وهم مي خواهند که مردم درنا آگاهي نگهداشته شده افغانستان ،بيشتر به ملاحظات قومي وسمتي ونژادي، پاي صندوقهاي رأي مي روند و به اشخاص رأي مي دهند تا به خط مشي و برنامه ي او، سخن گفتن از آنرا زايد و بي ثمر وشايد مضر مي دانند.

برخي از اين نامزد ها با توسل به شعار هاي پوپوليستي وعوام پسندانه مثلاً بر قراري ارزشهاي اسلامي، يا حکومت دلسوز و پاسخگو سعي درجلب افکار مردم دارند وبرخي ديگر فقط با انتقاد بر کرزي و طرزالعمل حکومت وي ودادن وعده هاي بلند بالا به مردم ، وظيفه شان را خاتمه داده فکر مي کنند وبرخي هم همه چيزرا موکول به پس از پيروزي مي نمايند. البته در تمامي اين سخن پراکني ها چاشني وحدت ملي ومصالح ومنافع ملي مشترک است. حتي آقاي اشرف غني احمد زي نيزبرنامه اي مدون خويش را عرضه نکرده است وداکتر عبدالله نيز بصورت خيلي کلي ونامشروح وآنهم دريک سخنراني از اهداف خود سخن گفته وعده کرده است که قدرت را به مجاهدين برخواهد گرداند. درحالي که مجاهدين هنوز در قدرت هستند وآقاي کرزي هم کوشش دارد آنانرا دوباره جمع کند و شريک بسازد . واضح است که چنين شعار هايي بخاطر جلب قوماندانها وفرماندهان نظامي مطرح مي شود وگرنه اکثريت مردم افغانستان در جهاد نقش داشته اند، بي آنکه از دستاورد هاي آن سهمي ببرند. .وانگهي نام مجاهدين براي مردم ما تداعيگر خاطرات شوم ودرد آور است. ظاهراً آنچه براي همه نامزد هاي انتخابات مهم است پيروي شان است وبس ونه حتي ابزار و وسايلي که براي رسيدن به قدرت وادامه ي او بکار مي گيرند.

درگفته هاي هيچ يک ازاين حضرات از نقش مردم و چگونگي مشارکت آنان سخني وجود ندارد وهمگي با باور به يک ولنتاريزم عاميانه وبدوي، معتقداند همه مشکلات را يک تنه و درنهايت با معاونين شان از ميان بر ميدارند. در فضاي آشفته ونا امني که وجود دارد واقعاً معلوم نيست مردم به چه چيزي بايد رآي بدهند. وقتي آگاهي وشعور وتعقل و سنجش در کار نباشد ونخبگان بکوشند آنرا از مردم دريغ دارند، فقط احساسات غريزي مي تواند ميداني براي جولان بيابد. غرايزنژادي ، قومي ،قبيلوي، سمتي وقبيلوي واين همان چيزيست که ظاهراً هم آقاي کرزي وهم بسياري از رقبايش نه فقط به آن دلبسته اند بلکه به تبليغ آن هم مي پردازند، زيرا در مراحل بعدي نيز به کار شان مي آيد. مثل اينست که همه از آگاهي مردم مي تر سند، زيرا اگر مردم آگاه باشند آنها نمي توانند بنام آنان سخنان خودشان را بگويند ويا بنام آنان وحقوق آنان ،به معامله بپردازند. آقاي کرزي با استفاده از همين وضعيت با برخي از روساي ازبيک وهزاره وارد معامله شد ودر عوض تعهد آنان مبني بر حمايت شان از نامزدي آقاي کرزي را بدست آورد. در اين موردبخصوص آقاي کرزي سهم خاصي دارد واوست که هميشه اين آتش هستي سوز را بر افروخته است ومشتعل نگاه ميدارد. اين نامزد ها مي دانند که در اوضاع کنوني مردم به اشخاص رأي ميدهند و نه بر نامه هايي که بدون هيچ تضميني ارائه مي شود. اشخاص نيز از طريق عکس شناخته مي شوند. خوب بياد دارم که در انتخابات قبلي وقتي خبر نگار بي بي سي از مردي در باميان پرسيد که به چه کسي رأي ميدهد، آن مرد گفت: هر کس به قوم خودش، من هم به قوم خودم.

وقتي از وي پرسيد: چه انتظاري از رئيس جمهور آينده داريد، پاسخ داد: هيچ انتظاري نداريم، ما فقط ازخداوند انتظار داريم. چنين چيزي در جامعه اي که بزرگترين رهبر مذهبي اش يعني حضرت مجددي با استخاره واشاراتي که ازعالم بالا به اوشده است مردم رابه رأي دادن به آقاي کرزي فرا مي خواند عجيب نيست.

قسیم اخگر

ویراستار: یاسر

عبور از قسمت گزارش روز دویچه وله

گزارش روز دویچه وله

عبور از قسمت مطالب بیشتر از دویچه وله

مطالب بیشتر از دویچه وله