1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

قرارداد باطالبان ايجادفضا براي پرورش هراس افگني

۱۳۸۷ اسفند ۷, چهارشنبه

پيمان ديگرحکومت پاکستان باطالبان پاکستاني نگرانيهاي کشورهاي منطقه به ويژه افغانستان را برانگيخته است.امريکا که ازمتحدان وهمکاران افغانستان درمبارزه با دهشت افگني درمنطقه است،نيزازاين عملکرد پاکستان اظهارنگراني کرده است.

مولانافضل الرحمن رهبرطالبان تندروپاکستانی و اکرم درانی وزیراعظم ایالت صوبه سرحد
مولانافضل الرحمن رهبرطالبان تندروپاکستانی و اکرم درانی وزیراعظم ایالت صوبه سرحدعکس: AP

منتقدان دولت پاکستان به اين باورند که اجازه دادن به طالبان تندرو براي اجراي قوانين سختگيرانه اي شريعيت آنهم به تعبيرخودشان، مدارا با هراس افگني و دهشت افگنان است، چيزي که تجربه ي تلخ درآن درافغانستان صورت گرفته است وهنوز دامنه ي وحشت آن به شکل کامل برچيده نشده است.

حالا بارديگرپروردن طالبان ويا ايجاد فضابراي رشد آنها چه پيامدهاي براي افغانستان ويا براي منطقه مي تواند داشته باشد. اين موضوع را درگفتگويي با احمد ضياء رفعت استاد دانشگاه کابل و تحليلگر مسايل سياسي به بحث گرفته ايم:

دويچه وله: آقاي رفعت، حدود يک هفته مي شود که با قبول پيش شرط طالبان مبني بر جاري سازي قوانين شرعي در دره سوات پاکستان، اکنون آتس بس ميان طالبان و پاکستان برقرارشده است. آيا فکر نمي کنيد که پاکستان با اين برخورد عملأ تسليم نيرو هاي طالب گرديده باشد؟

احمد ضياء رفعت: تصور بيشتر براينست که به جاي آنکه بگوييم، دولت پاکستان تسليم خواست هاي طالبان شده باشد،بيشتر احتمال آن مي رود که پاکستان خواسته است تا تبانيي با مخالفان نظامي انجام بدهد. به اين معني که ناتو و نيرو هاي غربي و به ويژه نيروهاي ايالات متحده ي امريکا تصميم برآن دارند که احتمالأ دست به حمله قاطعانه بر منابع تروريزم در داخل پاکستان بزند. يعني امري که با خرسندي ارتش ونظاميان پاکستان مواجه نخواهد شد.

بنابراين تصور آن مي رود که به نوعي با طالبان گفتگو شده باشد که اينها را وادار به اين نمايند که مدتي دست از خشونت بردارند تا بتوانند به نوعي فشارسياسي بر نيروهاي ناتو و ايالات متحده وارد گردد که گويا طالبان گروهي اند که ازلحاظ سياسي هم مي شود با آنان کنارآمد.

به اين ترتيب فرصت سازي هاي شود براي نيرو هاي نظامي مخالف در داخل پاکستان تا به اين ترتيب بتوانند عمليات امريکايي ها را منحرف بسازند.

البته در فرصت هاي ديگر با استفاده از همين نيرو ها دولت پاکستان براي بحران زايي بازهم استفاده بتواند، يعني به نوعي مي خواهد طالبان را از تيررس ناتو و ايالات متحده ي امريکا درامان نگهدارد.

دويچه وله: اگر اين مسأله تاکتيک وروشي باشد ازجانب دولت پاکستان، شما فکر نمي کنيد که سبب دگرگوني روابط پاکستان با ايالات متحده ي امريکا و همراهان ديگر آن کشور گردد، يعني برخورد پاکستان در برابر طالبان؟

احمد ضياءرفعت: پاکستان در تلاش اين است که ازآخرين فرصت ها و روش ها براي منحرف ساختن نيرو هاي غربي ازعمليات به داخل پاکستان ومسير اين برنامه هاي نظامي جديد نظامي که انهدام قطعي پايگاه هاي تروريزم در داخل پاکستان است ، را تغيير بدهد.

اما اين که چگونه مؤفق خواهد شد، دولت پاکستان تا آنجا پيش خواهد رفت که برايش مقدورباشد.

ولي اگردر اين برنامه ريزي هايش احساس نمايد که امريکايي ها مصمم هستند که قطعأ دست به عمليات بزنند، در آنصورت فشار واشنگتن برروي اسلام آباد به حدي خواهد بود که هيچ روش وتاکتيکي نتواند سرراه نيروهاي غربي ايستادگي نمايد و آنها را وادار به اصراف از برنامه هاي نظامي ايشان بنمايد.

دويچه وله: آقاي رفعت به نظر شما چنين برخورد ها مثل پيمان آتش بس با طالبان و روش هاي ديگري که در اين قبال دارد، براي افغانستان کشور همسايه پاکستان چه پيامد هايي دارد و خواهد داشت؟

احمد ضياءرفعت: پاکستاني ها که وجود بنياد گرا ها را در داخل کشور ايشان از لحاظ منافع ملي به نفع خويش مي دانند، مايل هستند که همچنان اين نيرو ها را با خود داشته باشند.

ولي از طرف ديگر در درون اين همين گروه هاي تندرو جريان هايي اند که از کنترول "آي. اس. آي" وارتش پاکستان بيرون است و يک مقدار نفوذ کشور هاي ديگري برروي آنهااست.

با آن که ادامه اين وضع براي پاکستان هم سرنوشت خوشايندي را به دنبال نخواهد داشت، اما آنچه به افغانستان تعلق دارد بايد مسير به طرف انهدام قطعي پايگاه هاي تروريزم باز شود.

وپاکستان بايد درحمله برپايگاه هاي تروريزم در داخل پاکستان، تشريک مساعي با نيروهاي ناتو در داخل افغانستان بنمايد.

براي افغانستان نفع همين است که پاکستان براي عمليات نيرو هاي غربي راه را بازنمايد و بر مناطقي در پاکستان که پايگاه هاي تروريزم است.

دويچه وله: اين موضوع مي تواند به عنوان يک آرمان باقي بماند، ولي شما پيشترهم گفتيد که پاکستان از روش و تاکتيکي استفاده مي برد که با آن بتواند طالبان را به عنوان يک نيروي سياسي مطرح بسازد، به اين ترتيب يک وضعيت تناقض به وجود مي ايد. اگر اين گونه فکر نماييم، اما آيا پاکستان حاضر خواهد شد با امريکايي ها ونيروهاي ايساف در افغانستان مشترکأ در انهدام پايگاه هاي گروه هاي تروريستي در مرز کشورش عمل نمايد يا نه.

منظورمن ازسوال پيشتر اين بود که درصورت عملي شدن آتش بس که اکنون با طالبان بسته اند، اگر اين روند ادامه بيابد چه تأثيراتي مي گذارد برافغانستان و وضعيت افغانستان با توجه با اين که نا امني ها روز تا روز در افغانستان افزايش ميابد؟

احمد ضياءرفعت: اگر آتس بس ادامه پيدا نمايد، در اين صورت خواستي را که اسلام آباد دارد. يعني با چنين بهانه بتواند براي جامعه جهاني حالي نمايد که گويا طالبان گروه هاي اند که از لحاظ سياسي هم مي شود با آنها کنار آمد، به زيان افغانستان تمام خواهد شد. چون طالبان همچنان محفوظ مي مانند و در آينده پاکستان همچنان مي تواند از آنها استفاده ببرد.

اما اين موضوع همچنان بستگي به نيرو هاي غربي دارد که تازه روي اسراتيژي يا راهبرد جديد

نظامي کار مي کنند براي انهدام قطعي پايگاه تروريزم در داخل پاکستان، ولي اين نظريه هنوزدرعرصه عمل پياده نشده است.

بنابرين براي عملي ساختن اين تيوري غرب نيازبه وارد نمودن فشار لازم به اسلام آباد دارد. در ضمن بايد توجه نمود که کشور هاي منطقه و همسايه از اين برنامه هاي جديد نظامي چگونه استقبال خواهند کرد.

اگر غرب مشارکت کشورهاي همسايه و ديگر کشور هاي منطقه را با خود داشته باشد و با کشورهاي ديگرغربي نيز همدست و يکدست باشد، دربرنامه هاي انهدام قطعي پايگاه هاي تروريزم در داخل پاکستان، طبعيست که همه در مجموع مي توانند فشار هاي لازم سياسي را بر پاکستان وارد نمايند تا اسلام آباد را وادار به همکاري قطعي در مبارزه با ترورزيم نمايند.

در غير آن مشکلي که همچنان وجود دارد اينست که شايد بعضي از کشور هاي که در ظاهر با امريکايي ها متحد هستند، اينها هم از نفوذ معيني که برقبايل در داخل پاکستان دارند، همچنان خوشبين از اين نيستند که منابع تروريزم به کلي از بين برود. هستند هنوز قدرت هايي که با طالبان هم تباني هاي دارند.

دويچه وله: اگر مشخص بگوييد، منظورشما کدام قدرت هاست؟

احمد ضياء رفعت: درگذشته درچند مورد ديده شده است که نيرو هاي انگليسي آموزگاه هاي نظامي براي طالبان در افغانستان گشوده بودند، بعد روشن شد که از طريق هوا مواد لوژيستيکي يا تدارکاتي را براي فرماندهان طالبان مهيا مي نمودند وبازهم در هيمن دو سه روز آخر گزارش هاي در رسانه هاي غربي منتشر شده است که گويا سلاح هاي انگليسي به دست طالبان رسيده است. با توجه به اين که بريتانيا از دوره استعمارهند بريتانيوي هنوز هم نفوذ معيني برروي قبايل دارد، يعني نمي خواهد که با عملياتي که از سوي امريکايي ها در آن مناطق صورت مي گيرد و در پي اين عمليات نفوذ امريکايي ها جانشين نفوذ انگليسها گردد. بناءً اينها همه موانعي اند که بر سر راه عمليات انهدام قطعي پايگاه هاي تروريزم وجود دارد.

دويچه وله: آقاي رفعت يک جهان تشکرازشما.

عبور از قسمت گزارش روز دویچه وله

گزارش روز دویچه وله

عبور از قسمت مطالب بیشتر از دویچه وله

مطالب بیشتر از دویچه وله