مجمع موسسان تدوين قانون اساسي شانس ديگري براي دموکراسي درنيپال
۱۳۸۷ فروردین ۲۳, جمعهدموکراسي پارلماني درنيم قاره آسياي جنوبي ودرمرکزهمه هند، به تناسب مناطق همجوارش بهترريشه دوانيده است. بنابرين پس ازطي مراحل حکومت نظامي وجنگ داخلي ، کشورهايي مانند پاکستان واخيراً نيپال با انتخاباتي که درآن کشور صورت گرفت، دوباره به روزپنجشنبه دموکراسي رو مي آورند.
در مقابل آن احزاب سياسي درواقعيت امر درهردو کشور سلب اعتماد شده بودند. ازاين رو دردهه نود قرن گذشته به دليل حکومتداري خراب ، فساد اداري ورقابتهای کشنده ؛ آنها ازامکاناتي که مي توانستند درحکومت داشته باشند، استفاده نتوانستند وخود دموکراسي پارلماني را بدنام ساختند.
بنابر اين تعجبي نيست هرگاه مردم به وعده هاي نجات ديگري دل مي بستند. دراين ميان اين جنبشهاي شورشي پيکارجو و فرمانروايان اقتدارگرا مورد حمايت ارتش بودند که به سهولت راه حل همه مشکلات را وعده مي دادند.
نيپال مانند پاکستان نشان داد که اين راهها اشتباه بوده اند. رژيمهاي اقتدارگرا به مردم مجال ابرازنظرنمي دهند وبرخي ازآنها را کاملاً گم ونيست مي کنند ومعضلات مبرم را فقط به صورت سطحي حل وفصل مي کنند.
درجنگهاي داخلي که توسط گروههاي پيکارجو به راه انداخته مي شوند، بيشترمردم غيرنظامي آسيب مي بينند.خشونت استقرار مي يابد وجامعه مورد بيرحمي قرارمي گيرد. قاعدتاً راه حل نظامي براي معضلات سياسي واجتماعي موثرنمي باشد.
اکنون دموکراسي درآسياي جنوبي ازيک شانس تازه برخوردارشده است. اما نبايستي همچون گذشته به مسئله به سادگي برخورد نمود. زيرا انتخابات وپارلمان به صورت خود کار همه معضلات را حل نمي کنند.
دموکراسي ازفرهنگ سياسي مبتني بر مدارا ، گفتگو و سازش ومصالحه جدايي ناپذير است .درآسياي جنوبي نيز آن زمانه پايان يافته است که سياستمداران فاسد بدون آنکه مجازات گردند، با حکومت مانند يک دکان شخصي خود رفتارمي کردند. ازجانب ديگر سازوکارهاي تصحيح کننده کارحکومت وبه ويژه رسانه ها قوي ترگرديده اند.
قبل ازهمه دردموکراسي يک احساس همبستگي وبرابري وجود مي داشته . اين درحالي است که درجنوب آسيا بخش بزرگ مردم مورد تبعيض واقع شده وخود را به حاشيه رانده شده مي دانند. همين امرموجب بي اعتبارشدن دموکراسي مي گردد.احتمالاً نيپال درآسياي جنوبي کشوري است که درآنجا تضاد هاي اجتماعي بسيارشديداند. بين قشربالايي جمعيت درکتمندو و روستاهاي اين کشور يک جهان تفاوت وجود دارد. يکي ازچالشهايي که مجمع جديد پارلماني باآن روبرو مي باشد، تلاش براي ايجاد تعادل اجتماعي است.
نيپال براي اين منظور با تشکيل مجمع موسسان براي تدوين قانون اساسي اين کشور ازشانس خاصي برخوردار مي گردد. اين يک فرصت است تا به تجاربي که تاکنون به دست آمده اند ازطريق دموکراسي مجال داده شود، ازاشتباهات آموخته شودو آغازتازه اي فرا راه قرار داده شود. چنين شانسي هرروز به دست نمي آيد.