مسیر بالقان بهشتی برای قاچاقچبران است
۱۳۹۶ آذر ۳, جمعهزمانی که محمد در ماه سپتمبر وارد خیوس گردید، می دانست که دسترسی به غرب اروپا آسان نیست. اما این جوان ۲۷ ساله امیدوار بود که به رویای خود در یونان نزدیک می شود. قاچاقچبران این را به او قول داده بودند. اما واقعیت بسیار متفاوت بود.
خبرنگاران دویچه وله، محمد را برای اولین بار در تابستان در جزیره خیوس ملاقات کردند و با او تماس شانرا نگهداشتند. او بالاخره در ماه سپتمبر به آتن آمد. محمد یک بیدون از کویت است، او به عنوان فردی بدون تابعیت محسوب می شود. به علت تبعیض این اقلیت در کشورهای خلیج فارس، او میهن اش را ترک کرده است. برای محمد بدست آوردن اجازه اقامت محافظتی در جزیره خیوس احتمالاً ممکن بوده است.
اما درخواست پناهندگی دادن در اینجا نیز به معنای ماه ها، شاید حتی سال ها ماندن در این جزیره است. بر اساس توافقنامه بین ترکیه و اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۵ در قبال پناهجویان، پناهجویان باید در این جزیره تا زمانی بمانند که درخواست پناهندگی آن ها مورد بررسی قرار می گیرد. فقط کسانی که پناهندگی دریافت می کنند اجازه خروج از جزیره را به دیگر مناطق یونان دارند.
بنابراین، محمد تصمیم گرفت که درخواست پناهندگی اش را در جزیره خیوس ندهد. زمانی که وقت مناسب به دست اش آمد، او به یک سوریایی که شباهت زیاد با او داشت و قبلا پناهندگی اش قبول شده بود، ۸۰۰ یورو پرداخت و با اسناد هویت او توانست تکت قطار بخرد و به آتن خود را برساند.
عبور با لاری از مرز
در آتن انتظار ادامه داشت. در یک آپارتمان کوچک در نزدیکی بندر پیرئوس، او برای دستورالعمل های بعدی منتظر است. شش هفته دوام کرد تا محمد از یک قاچاقبر، عراقی که در ترکیه زندگی می کند، پیامی بدست آورد. محمد فکر کرد که اینک سفر اش ادامه می یابد. در واقع، او فکر کرده بود که از طریق بندر پاتراس در غرب یونان به ایتالیا سفر می کند. اما قاچاقبر به او دستور می دهد تا با قطار خود را به تسالونیکیا برساند. او آخرین شب اش را در یونان در یک هوتل ارزان می گذارند و ناگهان کار ها خیلی سریع پیش می روند.
محمد به گزارشگر دویچه وله می گوید: "او به من همین حالا تلفون کرد، من باید بروم، او به من گفت که ما امروز بعد از ظهر سفر را شروع می کنیم، نمی دانم چه اتفاقی افتاده است، اما من باید به پارک بروم." محمد می گوید قاچاقچبران وی شبکه بزرگی در مسیر بالقان دارند: مردم محلی، مقامات دولتی، پناهجویان و مهاجران برای او کار می کنند." او دو ساعت با دیگر پناهجویان پیاده به یک منطقه خلوت می رود، جایی که آنها در یک لاری پنهان می شوند. با این لاری آنها از مرز با مقدونیه عبور می کنند.
او بعدا به یاد می آورد: "من خیلی ترسیده بودم" او در ادامه می گوید که "لاری کاملا از مردان، زنان و کودکان پر بود." در مقدونیه، او دو روز در نزدیکی مرز صربستان خود را پنهان کرده بود و منتظر دستورات جدید بود: "در این خانه شمار زیادی از مردم زندگی می کردند که از همین طریقی آمده بودند که من آمده بودم. تمام وقتی را که ما در این خانه بودیم، غذا نداشتیم." او می گوید که یک زن از مقدونیه نیز در این مساله درگیر بود، او می گوید: "او احتمالا صاحب خانه بود." سپس آن ها راه بلگراد را در پیش گرفتند.
هزاران نفر در مسیر بالقان
به گفته فرونتکس یا گارد مرزی اتحادیه اروپا، بسیاری از مردم با وجود بسته شدن مسیر بالقان برای رسیدن به اروپای غربی از طریق قاچاقبران از مسیر بالقان استفاده می کنند. از ماه جنوری تا اکتبر سال ۲۰۱۷میلادی به اینسو ۹ هزارو ۹۶۴ نفر در آنجا دستگیر شده اند، بیشتر آن ها از افغانستان، پاکستان و عراق بودند. طبق داده های سازمان ملل متحد، در صربستان تنها در دو هفته اول ماه نوامبر ۳۰۷ پناهجو یا از مسیر ترکیه- یونان، از طریق مقدونیه و یا از طریق بلغاریا وارد شده اند.
یک پناهجوی ۲۲ ساله افغان و یک پناهجو ۱۹ ساله از پاکستان تقریبا از دو سال به این طرف در شهر کوچک سید در مرز صربستان و کرواسیا گیر مانده اند. آنها راه های زیادی را برای رسیدن به اتحادیه اروپا امتحان کرده اند ولی همه بدون موفقیت بوده است.
پناهجوی پاکستانی می گوید که "من سه ماه در ترکیه، سه ماه در بلغاریا بودم. چند بار من از سلوونیا و کرواسیا اخراج شدم، من در سه اردوگاه مختلف پناهندگان در صربستان بودم. من به تنهایی تلاش برای عبور از مرز می کنم چون برای قاچاقچیان پول ندارم."
سرنوشت پناهجوی ۲۲ افغان نیز مانند این پناهجو پاکستانی است. وی همچنین خود را به مجارستان رساند، اما پس از شش ماه بازداشت اخراج گردیده و دوباره به صربستان فرستاده شده است.
در سیده، پناهجویان و مهاجرین روز و شب تلاش می کنند تا از طریق پنهان شدن در لاری ها و یا قطار ها از مرز عبور کنند. اما پولیس به طور منظم لاری ها را بازرسی می کند و شرکت های امنیتی خصوصی ایستگاه ها را گشت می زنند. طبق گفته های پناهجویان، قاچاقبران ۳۰۰ تا ۱۰۰۰ یورو برای گذراندن از مرز تقاضای می کنند. کسانی که توانایی پرداخت هزاران یورو را برای یک راننده تاکسی دارند، می پردازند تا از مرز عبور کنند.این قیمت شامل قیمت رشوه برای مقامات نیز است.
در حال انتظار برای دریافت دستور
محمد در حال حاضر در صربستان گیر مانده است. او در بلگراد منتظر تماس از جانب قاچاقبر اش است. در نهایت، او مجبور خواهد شد ۴ هزار یورو را به مردی که او هرگز شخصا ملاقات نکرده است پرداخت کند. او عصبانی است که به او اعتماد باید کند، همانطور که قاچاقچی باید اعتماد کند که او پول خود را در پایان سفر به دست می آورد.
محمد روزهای اش را در یک کافی خانه بنام "میزوپوتامیه"، در بین بسیاری از پناهجویان دیگر می گذراند. در اینجا چلم کشیدن است، بسیاری از آن ها به زبان عربی صحبت می کنند، یک گوشه ای از خاورمیانه در بلگراد ساخته شده است. به نظر می رسد که همه مهمانان منتظر تماس تلفونی هستند که بگوید سفر به سمت اتحادیه اروپا ادامه پیدا می کند. محمد خوش بینانه برخورد می کند: "هر روز به خودم می گویم: هیچ کس من را متوقف نخواهد کرد و من به اسپانیا می روم که هدف من است. من تنها پاسپورتی می خواهم که دارای حق مشابه با دیگران باشم."
یاداشت: نام ها تغییر داده شده اند
این مقاله توسط اداره جایزه رسانه های مهاجرت حمایت به دست آورده است، که توسط اتحادیه اروپا تامین می شود. این مقاله بازتاب نظر نویسندگان است و نه از اتحادیه اروپا. نهادهای اتحادیه اروپا و افرادی که این اتحادیه را نمایندگی می کنند مسئول استفاده از اطلاعات در این مقاله نیستند.
nka. rr (Marianna Karakoulaki, Dimitris Tosidis)