1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

مناسبات آلمان و چین: مائو، بازار و حقوق بشر

۱۳۹۱ مهر ۲۰, پنجشنبه

آلمان یک کشور صنعتی نسبتاً کوچک در قلب اروپا است که پس از سال های فاشیسم هتلری و از میان رفتن جمهوری دموکراتیک آلمان، به دموکراسی و دولت قانونمدارش افتخار می کند.

عکس: picture-alliance/dpa/dapd

چین یک دیکتاتوری تک حزبی است، با بیش از یک میلیارد جمعیت و قلمروی که به بزرگی یک قاره است. کمتر شرکای نابرابری مانند آلمان و چین را می توان به خاطر آورد. با این هم، روابط این دو کشور به شکلی است که چهل سال پیش کسی تصور نیز نمی توانست.

آخرین بار نصف کابینه آلمان به پیکنگ سفر کرد. یک سال پیش از آن نخست وزیر چین با 13 وزیرش به برلین آمده بود. در سال 2004 این مناسبات ضمن اعلامیه ای در سطح «مشارکت استراتژیک در مسوولیت های جهانی» ارتقا یافت. 30 ملاقات کاری بین کارشناسان، وزرای بخش های مختلف، وزرای دولت و رییس های حکومت دو کشور صورت گرفته است. 500 پروژه همکاری بین دانشگاه های آلمان و دانشگاه های چین وجود جریان دارند. حتا هر دو کشور پنج بنیاد تحقیقاتی مشترک دارند. یک مجموعه کامل از توامیت بین شهرهای دوکشور وجود دارد. به طور فشرده کمتر کشوری در جهان است که آلمان با آن چنین تبادلات پیشرفته داشته باشد.

سال 2011 نخست وزیر چین با یازده وزیر کابینه به برلین آمده بود.عکس: picture alliance/dpa

اقتصاد در اولویت قرار دارد

بهتر است هسته مناسبات چین و آلمان را از نظر ارقام ببینیم. ارزش تبادله کالا بین دو کشور در سال 2011 به 140 میلیارد یورو می رسید. آلمان مهمترین شریک تجارتی چین در اروپا است. اروپا مهمترین شریک تجارتی چین در جهان است. چین پنجمین وارد کننده بزرگ تولیدات آلمانی است و دومین شریک تجارتی آلمان در خارج از اروپا می باشد.

به نظر سباستین هایلمان، چین شناس از شهر "تریر"، مناسبات اقتصادی بین دو کشور از بیشترین اولویت برخوردار است: «همه مسایل دیگر کم و بیش مناسبات اقتصادی را دنبال می کنند. در حال حاضر هر دو کشور در مقابل هم به شکل مکمل یک دیگر عمل می کنند. این بدان معناست که آلمان چیزهایی صادر می کند که چین بدان نیاز دارد و چین چیزهایی صادر می کند که آلمان به آنها ضرورت دارد».

اوتو ولف فان امیرونگن در سال 1957 نخستین قرارداد میان آلمان و چین را امضا کرد.عکس: picture-alliance/ dpa

آغاز نو در 1957

در سال 1957، یعنی پیش از برقراری روابط دیپلوماتیک، نخستین قرارداد بین جمهوری فدرالی آلمان و چین امضا شده بود. البته این قرارداد بین حکومت ها امضا نشده بود، زیرا آنها تماسی با همدیگر نداشتند، بلکه بین کمیسیون شرقی اقتصاد آلمان و اداره تجارت خارجی چین امضا شده بود. اوتو ولف فان امیرونگن، که از جانب صنایع آلمان این قرارداد را امضا کرد، در سال 2007 پیش از مرگ اش در این مورد به دویچه وله گفته بود: «ما در آن وقت نمی خواستیم مناسبات تجارتی را که زمانی وجود داشت و بنا بر تحولات سیاسی طبعاً کاملاً تغییر خورده بود، یکسره خالی رها کنیم».

بازدید غیرمنتظره نکسن

زمان، زمان جنگ سرد بود. اروپا و آلمان تقسیم شده بودند. ایالات متحده امریکا و اتحاد شوروی سابق به طور آشتی ناپدیری رویاروی همدیگر ایستاده بودند. در اوج این تقابل در سال 1972 ریچارد نکسن که آن وقت معاون رییس جمهور ایالات متحده امریکا بود، با هنری کسینجر، وزیر خارجه این کشور به طور غیرمنتظره ای به چین سفر کرد. آنها کارت چین را می خواستند به فحوای این ضرب المثل به بازی گیرند که «دشمن دشمن من، دوست من است». چین که توسط شخص مائو تسی تونگ هدایت می شد، از اتحاد شوروی، کشور برادر قدیمی کمونیستی اش بریده بود.

ولفگنگ رونگه، مورخ و قنسول پیشین آلمان در گوانگ ژوعکس: DW

از نظر ولفگنگ رونگه، مورخ و قنسول پیشین آلمان در "گوانگ ژو"، بازدید نکسن از چین عصر انقلاب فرهنگی در سال 1972، یک حادثه سرنوشت ساز در سیاست جهانی بود که پیامدهایی برای سیاست آلمان غرب نیز داشت. او می افزاید: «دریک زمانی که مسابقه جهانی در مورد پیکنگ شروع، پس از آن که جمهوری خلق در سال 1971 کرسی چین را در شورای امنیت دوباره گرفت، بن نمی توانست بدون خطر در این پروسه عقب بماند».

آدم مورد اعتماد مائو در بن

مائو در سال 1972 وانگ شو، ژورنالیستی را که در آن زمان رسماً درشهر بن برای خبرگزاری شینهوا گزارش تهیه می کرد، به پایتخت آلمان فرستاد. وانگ می بایست به طور غیررسمی برقراری مناسبات دیپلوماتیک را به میان می کشید. وانگ به خاطر می آورد که اصولاً توافق روی برقراری مناسبات به سرعت صورت گرفت. او خاطرات مذاکرات اش با والتر شیل، وزیر خارجه آن وقت آلمان را چنین به یاد می آورد: «من به زودی با شیل ملاقات کردم. فقط ده دقیقه مذاکره روی برقراری مناسبات صورت گرفت. بعداً همه چیز فراهم بود».

اما چهل روز مذاکرات دشواری روی شرح قرارداد دوجانبه صورت گرفت. به طور خاص موقعیت برلین غربی دردسر زیادی به وجود آورد. به تاریخ 11 اکتوبر 1972 سرانجام رسماً مناسبات دیپلوماتیک برقرار شد. در همین سال یک قرارداد تجارتی انعقاد یافت. البته در آغاز حجم مناسبات تجارتی کوچک بود. در سال 1973، یعنی یک سال پس از برقراری مناسبات دیپلوماتیک، کالایی به ارزش یک میلیون مارک آلمانی تبادله شد.

والتر شیل، وزیر خارجه اسبق آلمان با یی پینگفی همتای چینی خود در سال 1972 در پیکنگعکس: picture-alliance/dpa

قتل عام در تیانانمین

نخستین اصلاحات سیاسی دین شیاوپنگ از سال 1978 به بعد پویایی در اقتصاد چین و همچنان در مناسبات با آلمان به وجود آورد. اما نخستین انقطاع در سال 1989 به وجود آمد. زیرا سرکوب جنبش دموکراسی به تاریخ چهارم ماه جون، سبب یک حالت رکود در مناسبات دو کشور شد، اما دیری نپایید.

ولفگنگ رونگه در این مورد می گوید: «مساله جالب این است که فقط یک انقطاع محدود بود. به هیچ صورت یک تحریم تجارتی کامل نبود. در سال 1990 درست تبادلات تجارتی دوباره در سطح سال پیشین رسیده بود. چون که از سال 1988 به بعد به نظر می رسید که در سال های 90 در چین یک توسعه بلند اقتصادی به وجود می آید».

«طرح آسیایی» کوهل

در سال 1993، هلموت کوهل صدر اعظم وقت جمهوری فدرالی آلمان یک «طرح آسیایی» نو را ارایه داد. در این طرح آسیا به مثابه منطقه ای دانسته شد که دارای امکانات متنابهی برای آینده می باشد. اقتصاد آلمان به سرمایه گذاری در آنجا، همچنان در چین تشجیع گردید. سیاست آلمان در قبال چین بیشتر از گذشته به مثابه ابزاری برای اقتضاهای تجارتی مدنظر گرفته شد. صدراعظم آلمان فدرال همواره در سفرهایش به چین با یک هیات بزرگ صاحبان تصدی ها همراهی می شد. موفقیت این بازدیدهای دولتی غالباً با شمار قراردادهای تجارتی و حجم مورد توافق سرمایه گذاری ها پیمایش می شدند. این سیاست تا امروز با وجود مذاکرات روی دولت قانونمدار و حقوق بشر ادامه دارد، ولو آن که هر دو جانب با ارزش های متفاوتی همدیگر را تنبیه می کنند.

هلموت کوهل، صدر اعظم اسبق آلمان در پیکنگعکس: picture-alliance/dpa

ماتیاس فون هاین/ رسول رحیم

ویراستار: عارف فرهمند

عبور از قسمت بیشتر در این زمینه
عبور از قسمت گزارش روز دویچه وله

گزارش روز دویچه وله

عبور از قسمت مطالب بیشتر از دویچه وله