رضا شریفی می تواند به خود افتخار کند. او که دو سال قبل به آلمان آمد، موفق گردیده با بهترین نمره در مکتب متوسطه هامبخ / مایکامر، صنف نهم را با موفقیت به اتمام برساند. رضا که از ترور طالبان بدون خانواده اش به آلمان پناه آورده است، اینک در رشته میکاترونیک آموزش های حرفه ای اش را آغاز کرده است.

رضا توانسته است که با سعی و شجاعت و به شکل رعدآسا به موفقیت دست یابد. او خود می گوید: «من زمانی می خواستم در زندگی بهترین باشم.» رضا از ولایت غزنی افغانستان است. او به حیث یک نوجوان بدون همراه به آلمان آمده و از زمان ورود تا حال از جانب شبکه روستای مسیحی که آموزش های حرفه ای برای جوانان آماده می سازد و در قسمت بود و باش شان نیز این جوانان را کمک می کند، حمایت بدست می آورد. او در حال حاضر در یک خانه با چند تن دیگر مشترکاً در شهر نویشتات زندگی می کند. بیش از ۳۰ مرد جوان بین سنین ۱۶ تا ۱۹ از کشورهای افغانستان، سوریه، سومالیا، ایران، اریتریا و دیگر کشورهای بحران زده، فعلاً از جانب این شبکه آموزش های حرفه ای در نویشتات و در اوستهوفن واقع در راینهسن حمایت بدست می آورند. یوتا بلنکنبورگ سخنگوی این شبکه گزارش داده است که از این جمله، ده جوان مکتب ابتدائیه را در ظرف یک سال به اتمام رسانده اند و دو تا سه نوجوان دیگر موفق گردیده اند مکتب متوسطه را به پایان برسانند.

بیش از ۴۲۳۰۰ پناهجوی خورد سال را در سال گذشته میلادی ادارات امور جوانان در آلمان ثبت کرده اند که یک رقم بی سابقه عنوان گردیده است.

رضا با اطمینان می گوید که سرپرست، معلمین و هم صنفی هایش "همه بسیار فوق العاده" اند. او در ادامه می گوید که نهایت خوشبخت است که چنین شانسی را در زندگی بدست آورده و می خواهد همه تلاش اش را برای استفاده از این شانس به خرج دهد.

برای رضا در جریان کار عملی در یک ورکشاپ موتر در شهر کییروایلر، پیشنهاد گردیده که می تواند یک دوره سه ساله آموزش های حرفه ای را در اینجا پیش ببرد. رضا می گوید که بخش نظری آن بسیار سخت است اما او می خواهد در این رشته در آینده ماستر شود. همه پناهجویان مانند رضا چنین یک داستان موفقیت آمیز ندارند.

رضا در افغانستان هفت سال به مکتب رفته بود و در پهلوی آن به خانواده اش در کشت و کار نیز کمک می کرد. او می گوید که بعضی از پناهجویان افغان که به آلمان آمده اند، حتی سواد ندارند و برایشان نهایت دشوار است در اینجا جای پا برای خود پیدا کنند.

رضا همچنین می گوید که آوارگان جوان تحت فشار شدید قرار می گیرند. شمار زیادی از آنها با مشکلات یادگیری زبان آلمانی دست و پنجه نرم می کنند و از این ناحیه رنج می برند. رضا با اشاره به یکی از دوستان اش که مشکلات روانی پیدا کرده است، می گوید که شمار زیادی از جوانان از ترس شکست و موفق نشدن مشکلات روانی پیدا می کنند. او به این باور است که مشکلات شخصی یک فرد می تواند او را به سوی اسلامگرایی بکشاند.

رضا به دلیل حملات تروریستی اخیر وحشت زده گردیده است. او می گوید که چنین اعمالی باعث بدنامی پناهجویان می گردد. رضا تاکید می کند: «تروریسم هیچ ربطی با پناهجویان ندارد.» او همچنین می گوید که اسلام از جانب تروریست ها مورد سوء استفاده قرار می گیرد، حتی در کشور خودش افغانستان نیز. رضا اضافه می کند که پدر او برای فرارش پول جمع آوری کرد تا او را به خارج بفرستد و حد اقل زندگی یکی از اعضای خانواده نجات پیدا کند. به باور او برای زنان و دختران راه فرار به اروپا بسیار خطرناک و حتی امکان ناپذیر است.

رضا می گوید شبانه وقتی همه این مهاجران در اقامتگاه جمع می شوند، تهدید تروریسم یک از موضوعات مورد بحث آنها است. رضا که در اصل می خواست پولیس شود، می گوید حاضر است که برای جلوگیری از یک حمله تروریستی حتی جان خود را به خطر اندازد.