1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

ناتو از ماموریت در افغانستان چه به دست آورده می تواند؟

دومینگویس/رحیم۱۳۹۳ دی ۱۸, پنجشنبه

سال 2015 سال شروع یک مرحله جدید حمایت بین المللی از افغانستان است. اما آیا ناتو می تواند با ماموریت کوچکتر «آموزش دادن و حمایت» دو ساله اش کمکی به ثبات این کشور کند که هنوز در گیر شورشگری است؟

Afghanistan ISAF Truppe
پایان مآموریت رزمی نیروهای ایساف به رهبری ناتو در افغانستانعکس: picture-alliance/dpa

دویچه ویله با تحلیلی مرحله جدید مآموریت ناتو در فغانستان را به بحث کشانیده است.

« امروز پایان یک دوره و آغاز دوره جدید است. حمایت قاطع به مثابه سنگ بنای مشارکت پایدارمان با افغانستان خدمت می کند». این سخنان جنرال امریکایی جان کمپل قوماندان نیروهای آیساف به هنگام پایین آوردن پرچم در کابل در 28 دسمبر است که نشانه پایان ماموریت آیساف زیرفرماندهی ناتو در افغانستان می باشد. این ماموریت 13 سال پس از آن تهاجم نظامی زیر رهبری ایالات متحده امریکا در این کشور آسیای جنوبی ختم می شود که به دنبال حملات تروریستی یازدهم سپمتر موجب به کنار راندن رژیم طالبان گردید.

با پایان ماموریت آیساف، اردوی ملی و پولیس افغانستان کاملاً در رأس مسئولیت های امنیتی کشوری قرار گرفتند که درگیرمنازعه و شورشگری است. با توجه به چنین پس منظری است که ماموریت "حمایت قاطع" ناتو برای آموزش دادن وحمایت در اول جنوری آغاز گردید.

در مآموریت حمایت قاطع حدود 850سراباز آلمانی نیز حضور دارند.عکس: picture-alliance/dpa

اهداف کلیدی نیروی 13 هزار نفری باقیمانده عبارت است از مشورت دادن و آموزش دادن به نیروهای هنوز نوپای افغان وفراهم ساختن حمایت های محدود ضدتروریستی برای آن ها. جمعاً 28 کشور عضو و 14 کشور شریک ناتو به این ماموریت کمک می کنند که نزدیک به 11هزارسرباز آن از ایالات متحده امریکا می باشند. قرار است آلمان به این ماموریت با 850 سرباز کمک کند.

اما بیشتر این یک نیروی غیر جنگی است که در افغانستان برای جنگیدن نمی باشد. این نیرو برای آن در این کشور است تا به 350 هزار نیروی امنیتی افغانستان که اکنون مسئولیت کامل امنیتی کشور را دارند، در جنگ علیه شورشیان کمک کنند. یکی از اجزای آموزشی این ماموریت به طور مثال اینست تا به تحکیم قابلیت های نیروی های افغان برای جمع آوری اطلاعات استخباراتی کمک کند.

ماموریت شبیه چرخه های عراده های جنگی باستانی

جیسن کمپبل یک کارشناس بین المللی امور امنیتی در شرکت "رند" مقیم ایالات متحده امریکا توضیح می دهد که در این ماموریت جدید برعکس گذشته ها آموزش دادن و رهنمایی نیروهای امنیتی افغانستان، در سرتاسر کشور صورت نمی گیرد، بلکه متمرکز به کابل، به شمول چهار منطقه کلیدی مانند مزارشریف در شمال،هرات درغرب، قندهار درجنوب و بگرام درشق کشور می باشد.

مهم آنست که دیگر ائتلاف "مالک" کدام منطقه جنگی در سرتاسر کشور نیست. بلکه قوماندان های ائتلاف مسئول حفاظت پایگاه های مربوط به خود شان می باشند.بنا براین نیروهای ائتلاف در هیچ ماموریتی "خارج از پایگاه" با شرکای افغان شان شرکت نمی کنند، اما در جریان برنامه ریزی و بعد ازاجرای عملیات، در بخش تحلیل آن راهنمایی می کنند.

با اینهم نیروهای ائتلاف اجازه خواهند داشت در صورت مورد حمله قرارگرفتن توسط شورشیان به اقدامات تلافی جویانه دست بزنند و حمایت های محدودی به واحدهای نیروهای امنیتی ملی افغانستان در هنگامی فراهم سازند که این نیروها مورد حمله پیکارجویان قرار گرفته باشند.

تحلیلگران از افزایش تنش ها و قوتگیری مجدد طالبان اظهار نگرانی کرده اند.عکس: AP

این تحلیلگر می گوید که اگرچه از نگاه تعداد در سال 2016 شمار نیروهای باقیمانده آهسته آهسته کم می گردند تا اینکه با پایان آن سال، همه نیروها خارج گردند. درآن موقعیت زمانی، انتظار می رود که حضور امنیتی خارجی در افغانستان محدود به تامین امنیت سفارت های خارجی و ساختار های مشابه دیگر گردد.پس توجیه چنین ماموریت کوتاه مدتی چیست؟ حضور نظامی رسماً هنگامی ممکن گردید که اخیراً رئیس جمهور اشرف غنی موافقتنامه دو جانبه امنیتی را با ایالات متحده امریکا امضا کرد. اما تحلیلگران مدعی اند که دلیل این ماموریت جدید عمدتاً در این حقیقت نهفته است که آیساف صرف قسماً موفق بوده است.

موفقیت ها در معرض خطر اند؟

در حالیکه کشتن اسامه بن لادن رهبر القاعده و جلوگیری از اینکه افغانستان برای شبکه تروریستی اوپناهگاه محفوظی گردد، همراه با سرنگونی رژیم طالبان کافی است تا به حیث موفقیت این ماموریت شمرده شود، بسیاری از آن ترس دارند که موفقیت های اولیه ماموریت آیساف هنوز در معرض خطر عقبگرد وجود دارند و بدون ماموریت "حمایت قاطع" ناتو به سهولت می تواند موجب آن گردد که یک جنگ "در جازده" را به افغان ها سپرد.

فریدریک گریر، مدیر برنامه آسیای جنوبی در "بنیاد کارنگی برای صلح بین المللی" به دویچه وله گفت:« ماموریت جدید برای آنست تا به تحکیم اوضاعی کمک کند که بسیار نامطمئن است. این برای تامین یک مرحله انطباق وتناسب بین خارج شدن بخش عمده نیروهای خارجی، به ویژه نیروهای ایالات متحده امریکا و احتمال سقوط رژیم می باشد». ماموریت "حمایت قاطع" در یک مرحله بسیار مهم و حساس برای افغانستان شروع می شود، به نحوی که همین چند ماه پیش، پس از انتخابات، ادعاهای تقلبات انتخاباتی شایع شد و فقط هنگامی پایان یافت که دو نامزد عمده قبول کردند تا یک حکومت وحدت ملی تشکیل دهند.

علاوه براین، شروع این ماموریت مصادف است با یک موج خشونت که سرتاسر این کشور واقع در جنوب آسیا را در بر گرفته و موجب کشته شدن ده ها نفر گردیده است. مایکل کوگلمن، کارشناس افغانستان در "مرکز دانشمندان وودرو ویلسن" مقیم واشنگتن می گوید که « طالبان تهدید عمده را هم برای حکومت و مردم و هم ماموریت جدید ناتو تشکیل می دهد».

در حالیکه مطمئناً گروه های پیکارجو ضعیف تر از سال 2001 می باشند، اما توانسته اند یک محیط ناامنی متداوم را نگه دارند. افراطی ها در توانایی های شان برای راه اندازی حملات بر یک سلسله مناطق بسیار امن در کشور، نیرومند و مصم مانده اند. درحقیقت طبق گزارش یونما،اداره معاونت ملل متحد برای افغانستان، سال 2014 مرگبار ترین سال برای ملکی های افغانستان بوده است. تلفات ملکی ها در ماه یازدهم سال 2014 به تناسب تلفات شان در سال قبلی 19 درصد افزایش یافته است. در سال 2014 میلادی 3180 ملکی کشته شده و 6430 تن دیگر زخمی گردیده اند.

گیورگیته گگنون، مدیر حقوق بشر یونما به دویچه وله گفت که حملات عناصر ضد حکومتی شدت یافته است، عملیات های جدید نیروهای امنیتی ملی افغانستان و مواد انفجاریه ای که جا سازی می شوند، از سال 2009 به اینسو موجب بیشترین تلفات ملکی ها شده اند. گگنون در مصاحبه ای با دویچه وله افزود:« در سال 2014 بهای انسانی این منازعه مسلحانه در افغانستان با ادامه تحمیل ضربه جنگ و خشونت بر ملکی ها افزایش یافته است».

"اهداف مبهم"

در روشنایی این انکشافات است که بسیاری سوال ها در مورد اینکه واقعاً ماموریت " حمایت قاطع" چه دست آوردی می تواند داشته باشد، لاجواب می مانند. در مورد آموزش دادن و رهنمایی نیروهای امنیتی افغانستان، کمپبل می گوید که دستاورهای مهم در سال های اخیر به ترتیبی است که نیروهای امنیتی ملی افغانستان از بسیاری جهات در موقعیتی می باشند که مستقلانه دست به عملیات بزنند.

اما او همچنان می افزاید که برخی ساحات کلیدی اجرایی می باشند که ایجاب حمایت ائتلاف بین المللی را می نمایند. این ها شامل لوژستیک، مخابرات و مواصلات، استخبارات، مدیریت منابع و استفاده از آن وتکمیل و انکشاف یک نیروی هوایی در حال زایش می باشند. با توجه به این مسائل هدف اصلی ائتلاف حفاظت از سرمایه گذاری ای است که برای تشکیل نیروهای امنیتی ملی افغانستان نموده است و بنابراین از نظر کمپبل عرضه حمایت های غیر مستقیم محدود ضروری می باشد.

گریر، کارشناس آسیای جنوبی معتقد است که ماموریت "حمایت قاطع" می تواند پیشرفت شورشگری را بطی گرداند و به تحکیم رژیم کمک کند. این ماموریت نقش اش را ایفا می کند،قطع نظر از اینکه که بعداً چه اتفاق می افتد، زیرا این مسئولیت حکومت افغانستان است. برعکس، یک سقوط زود رس رژیم تاکید بر ناکامی ماموریت 13 ساله می نماید.

اما آیا واقعاً این ماموریت افغانستان را با ثبات می سازد؟ کوگلمن اذعان می دارد که مشکل است با توجه به اهداف نسبتاً مبهم این ماموریت در مورد موفقیت آن کدام ارزیابی نمود. او می گوید، از آنجایی که این ماموریت جدید محققاً برای نیروهای افغان ازجانب متحدان خارجی شان مجدداً اطمینان می دهد که آن ها را تنها نمی گذارند، اساس آن هوشیارانه است. او می گوید « ماموریت جدید به معنای کمک به ثبات افغانستان است و درحالیکه یک نیروی 130 هزار نفری در جریان 13 سال قادر به چنین کاری نگردید، دلیلی وجود ندارد که باور نماییم که یک نیروی نسبتاً اندک غیر جنگی 13 هزار نفری بتواند این وظیفه را به خصوص در خلال یک سال و یا مشابه آن انجام دهد».

"فصل جنگ های سخت در پیش رو"

با توجه به این چشم اندازها، بسیاری از این متعجب نیستند که اخیراً اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان در مصاحبه ای گفت که ایالات متحده امریکا شاید نیاز به « بازبینی» جدول زمانی برای خارج ساختن نیروهای باقیمانده ائتلاف زیر رهبری ایالات متحده امریکا در پایان سال 2016 داشته باشد. غنی به برنامه " 60 دقیقه" سی بی اس گفت:« ضرب الاجل ها ذهن را متمرکز می سازد. اما ضرب الاجل ها نباید جزم و متحجر باشند».

غنی که در ماه سپتمبر به حیث رئیس جمهور افغانستان انتخاب شده است، گفت:« هرگاه هردو جانب، و یا در این مورد، چندین شریک، همه آنچه را در توان داشته اند برای نیل به اهداف به خرج داده باشند، در آن صورت باید اراده برای باز بینی ضرب الاجل وجود داشته باشد».

تحلیلگران می گویند که این اظهارات غنی بیانگر آنست که نه نیروهای افغانستان و نه حکومت در کابل هیچ یک احساس نمی کنند که در صورت تنها گذاشتن شان، برای مدت زیادی بتوانند خود شان در برابر شورشگری مقابله نمایند. کارشناسان انتظار دارند که با افزایش حملات در سرتاسر کشور، امکان آن وجود دارد که یک مقدار کم اراضی در عمل دو باره زیر کنترول طالبان در آید.

امضای توافقنامه امنیتی با ایالات متحده، زمینه ای برای حضور نیروهای بین المللی تحت نام حمایت قاطع گردید.عکس: Shah Marai/AFP/Getty Images

بنا براین، باید نیروهای خارجی در این کشور بعد از سال 2016 نیز باقی بماند؟ کوگلمن معتقد است که بهترین آرزو برای جلوگیری از سقوط افغانستان در بی ثباتی بعد از سال 2016، این خواهد بود که نیروهای جنگی خارجی دوباره به افغانستان آورده شوند و یا اینکه داخل مذاکرات صلح شد که طالبان علاقه مندی اندکی به شرکت در آن نشان داده اند.

ازجانب دیگر کمپبل مدعی است که درحالیکه اداره اوباما گزینه صفر را برای پایان سال 2016 اعلام نموده است، تجاربی که از گروه افراطی سنی "دولت اسلامی" یا داعش در عراق و سوریه وجود دارد، شاید منجر به آن شود که برخی مقامات ارشد ایالات متحده امریکا دست کم تمدید حضور در افغانستان را مورد غور قرار دهند. او می افزاید:« این احتمال افزایش خواهد یافت هرگاه برخی یا همه متحدانی که باقی مانده اند، همچنان تصمیم به باقی ماندن داشته باشند».

کمپبل می گوید که رئیس جمهور غنی نیز باید مواظب باشد که چنین بازبینی ازجانب امریکا، بدون یک حکومت جا افتاد و کارآ، غیرمحتمل خواهد بود. او علاوه می نماید که « امید است که به مثابه یک انگیزه مناسب، تکمیل پروسه معرفی کابینه و ایجاد یک رهبری در خور، در آستانه فصل جنگ هایی که مطمئناً بسیار سخت اند و فقط چند ماه تا آن زمان فاصله است، بتواند به این امر خدمت کند».

عبور از قسمت بیشتر در این زمینه
عبور از قسمت گزارش روز دویچه وله

گزارش روز دویچه وله

عبور از قسمت مطالب بیشتر از دویچه وله