1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

روان آزرده و زخمی دانش آموزان افغان

۱۳۹۸ مرداد ۲۴, پنجشنبه

انفجارها و خشونت‌های روزمره در جنگ افغانستان مصیبت بزرگی را بر کودکان وارد کرده است. کودکانی که در این منازعه آسیب می‌بینند، شاید زخم‌های جسمی شان بهبود یابد، اما زخم های روانی آن‌ها به سادگی التیام نخواهند یافت.

Afghanistan Anschlag in Ghazni
تصویر آرشیف: دانش آموزان زخمی در انفجاری در غزنی عکس: picture-alliance/AP Photo/R. Nikzad

مدینۀ ۱۶ ساله هنوز کابوس آن روزی را می بیند که دو انفجار بزرگ مکتب او در کابل را تکان داد و شیشه های شکستۀ کلکین بر سر او و دیگر دانش آموزان فرو ریختند.

او از ناحیه بازوان و پاهایش زخم برداشته بود، اما زنده ماند. زخم های بدن او کم کم درمان می یابند اما زخم های روانی یا اضطراب ناشی از این حمله در ذهن و روان او باقی است.

مدینه مانند بسیاری از هم نسلانش در افغانستان، هرگز صلح را تجربه نکرده است و کارشناسان در مورد تأثیرات روانی زندگی در کشوری که در آن مکتب ها معمولاً خط نخست جنگ اند، هشدار می دهند، خصوصاَ با توجه به این که امکانات مشاوره روانی بسیار ناچیز است.

مدینه آن روز را به یاد می آورد: "روز وحشتناکی بود. هنوز در بارۀ آن روز خواب های بد می بینم، تمرکز کرده نمی توانم و گرفتن آمادگی برای آزمون ها بسیار مشکل بود."

او امتحان ریاضی خود را در دهلیز مکتب ویران خود سپری کرد، چون بسیاری از صنف های درسی غیر قابل استفاده شده اند.

ایالات متحده و طالبان ادعا می کنند که در گفتگو های جاری صلح پیشرفت هایی داشته اند، اما تغییرات برای مردم افغانستان اندک بوده اند. حملات اخیر برجسته ساخته اند که کودکان در این جنگ شدید، مثل همیشه آسیب پذیر باقی مانده اند.

آمار سازمان ملل متحد نشان می دهد که سال گذشته، با کشته شدن بیش از ۳۸۰۰ فرد ملکی، به شمول ۹۲۷ کودک در اثر جنگ، به عنوان مرگبارترین سال به ثبت رسیده است. در شش ماه نخست سال ۲۰۱۹ میلادی، کودکان یک سوم تلفات ملکی را تشکیل می دهند.

نعمت الله همدرد، آمر مکتبی که مدینه در آن درس می خواند، گفت: "در چند روز اول پس از حمله، ضربۀ روحی را بر چهرۀ شاگردان می توانستید ببینید. آنان هر دقیقه گریه می کردند."

به گفتۀ صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف)، شمار حملات بر مکتب ها در افغانستان در سال گذشته نسبت به سال ۲۰۱۷ میلادی سه برابر افزایش یافته بود. تا آخر سال ۲۰۱۸ میلادی بیش از یک هزار مکتب در افغانستان در اثر جنگ تخریب شدند و حدود ۵۰۰ هزار تن از کودکان افغانستان از دسترسی به آموزش بازماندند.

تصویرآرشیف: دختران دانش آموزن در زیر خیمه در افغانستانعکس: picture alliance/AP Photo/M. Anwar Danishyar

در ولسوالی ده بالای ولایت ننگرهار در شرق افغانستان، یک مکتب لیسه در اثر درگیری میان نیروهای دولتی و گروه «دولت اسلامی» یا داعش به مخروبه مبدل گشده است.

کودکانی که روی یک فرش در بیرون از صنف شان نشسته اند، وقتی می بینند که یک خبرنگار به آنان نزدیک می شود، اخم می کنند. برخی از آنان شاهد دیدن بریده شدن سر باشندگان محل از سوی جنگجویان داعش بوده اند.

محمد ولی، آمر این مکتب گفت: "وقتی دانش آموزان شب به خواب می روند، داعش را خواب می بینند. این قساوت ها ذهن آنها را رها نمی کند."

عمر غورزنگ، یکی از مسؤولان معارف این ولسوالی در مورد فشار روانی بر کودکان گفت: "آنان در خواب خود جیغ می زنند و وقتی این جا می آیند، بسیار زیاد زیر فشار روانی قرار دارند."

غورزنگ افزود: "وقتی معلمان با آنان سخن می زنند، کودکان با یکدیگر خود حرف می زنند و کارهای عجیب و غریب انجام می دهند. آنان نمی توانند تمرکز کنند."

امیرگل که حدود ۱۵ سال سن دارد، گفت که او و همصنفی های مکتبش دایم اضطراب دارند. او گفت: "ما همیشه می ترسیم که کدام بمب انفجار نکند. همگی می ترسند و هیچ کدام ما نمی توانیم درس بخوانیم."

بیتان مک ایوی، روان درمانی که به حیث مشاور آموزشی در دفتر «شورای مهاجرین ناروی» در کابل کار می کند، گفت که درمان بیماری های مروج روانی و آسیب های روانی ناشی از حملات بر مکتب ها، کار سختی خواهد بود. به خاطری که علایم آسیب های روانی معمولاً پس از فروکش شدن شوک، بروز می کند و در افغانستان، مردم سال ها چنان زندگی می کنند که پس از یک حادثۀ غم انگیز، حادثۀ دیگر اتفاق می افتد.

او گفت: "وقتی ما یک واقعۀ پر از فشار روانی را تجربه می کنیم، بدن ما در برابر آن یک واکنش طبیعی انجام می دهد که به شکل یک واکنش باقی می ماند. وقتی افراد در حالت ترس دوامدار قرار داشته باشند، این بسیار مشکل است تا آن واکنش را متوقف کنیم."

این که چطور مردم در درازمدت متأثر می شوند، به عوامل بسیاری ارتباط می گیرد، از جمله به سابقه، روابط خانوادگی و شبکۀ ارتباطات شان.

خانم مک ایوی گفت، "اگر مکتب ها چیزی در اختیار داشته باشند تا کمک (روان درمانی) را برای کودکان فراهم سازند، در این صورت می تواند بسیار ممد واقع شود." او اضافه کرد که کارهای زیادی باید در این بخش در افغانستان انجام شود.

در مکتب کابل، بیشتر آثار انفجار پاک شده اند، اما در منطقۀ دورتر از جایی که کودکان بازی می کنند، آثار آن در فلز پیچ خوردۀ آویزان از یک بام ویران و پارچه های شیشه های شکسته در زیر پا، هنوز دیده می شوند. 

روزها پس از حملۀ کابل، یک موتر بمب گذاری شدۀ طالبان، یک مرکز امنیت ملی در شهر غزنی را هدف قرار داد. این انفجار، یک مکتب را که در نزدیکی محل قرار داشت نیز آسیب رساند که باعث زخمی شدن ده ها کودک گردید.

به ندرت اتفاق می افتد که روزی از کشته و یا زخمی شدن کودکان و خانواده ها گزارش نشود.

تنها گروه های شورشی نیستند که این کشتار را انجام می دهند.

یک گزارش اخیر وزارت دفاع امریکا نشان می دهد که نیروهای نظامی ایالات متحده در افغانستان مرتکب تلفات ۱۳۴ فرد ملکی در سال ۲۰۱۸ شده اند. از ۷۶ تنی که کشته شده اند، ۳۱ تن شان کودک بوده اند.

دفتر معاونت سازمان ملل متحد برای افغانستان یا یوناما گفته است که مواد منفجرۀ جنگی مسبب ۸۴ درصد از تلفات تمامی کودکان در افغانستان اند.

اونو وان مانن، رئیس سازمان «سف دِ چیلدرین» در افغانستان، پس از حملۀ غزنی، گفت: "زخم های فزیکی می تواند درمان شوند اما کودکان اثرات روانی این حوادث را سال ها با خود حمل خواهند کرد."

ولی، آمر یک مکتب در ننگرهار گفت که خطرات امنیتی کار عرضۀ مشاوره به شاگردان او از سوی سازمان های کمک رسان را مشکل ساخته اند.

اما وزارت صحت عامه، پس از حمله در کابل، برای چند روزی اقداماتی انجام داد. مدینه می گوید که روند تداوی به او کمک کرده است. او علاوه کرد: "این روند مفید اما بسیار کوتاه مدت بود."

ss/af (AFP)

عبور از قسمت بیشتر در این زمینه
عبور از قسمت گزارش روز دویچه وله

گزارش روز دویچه وله

عبور از قسمت مطالب بیشتر از دویچه وله