پاکستان نو؟ یک سال بعد از کشتار در یک مکتب در پیشاور
۱۳۹۴ آذر ۲۲, یکشنبهبه هر اندازۀ که شانزدهم دسمبر نزدیک تر می شود، به همان پیمانه خاطرۀ دردناک این روز در پاکستان نیز تازه تر می گردد. الطاف حسین، معلم زبان انگلیسی در مکتب نظامی پشاور، می گوید با فرا رسیدن سالروز حملۀ تروریستی بر مکتب اش درد و الم اش نیز به تدریج دوباره اوج می گیرد. او به یاد می آورد که چگونه تلاش میکرد مانع ورود طالبان به صنف درسی شود که دختر اش خولا در آن درس می خواند. او به یاد می آورد که با تضرع به ریش حمله کنندگان دست می برد و با فریاد بلند به آنها می گفت "ببینید من هم یک مسلمان هستم، لطفاً بالای کودکان شلیک نکنید". الطاف حسین ۴۲ ساله می افزاید که پس از اصابت گلوله بر شکم اش تنها شنیده بود که چگونه صنف دختر اش هدف گلوله باری قرار گرفت و بعد از آن او از هوش رفته بود.
در آن روز هفت حمله کننده مسلح با ماشیندار از یک صنف به صنف دیگری می رفتند و گلوله باری می کردند. در آن حمله جمعاً ۱۵۰ نفر، از جمله ۱۳۶ شاگرد مکتب کشته شدند. خولا دختر شش سالۀ الطاف حسین خوردسال ترین شاگرد مقتول بود.
این قتل عام ضربۀ بزرگ روانی در سراسر پاکستان بود. این رویداد اما همزمان نقطۀ آغاز عملیات غیر معمولی نظامی علیه اسلامگران مسلح پاکستان نیز شمرده می شود. جنگجویان اسلامگرا مدت طولانی کمک کنندگان مطلوب برای این کشور در بیرون کشیدن نیرو های شوروی پیشین از افغانستان و همچنان در منازعۀ کشمیر با هندوستان، به شمار می رفتند. منصور مهسود از مرکز تحقیقاتی "فاتا"، که بر تندروان پاکستان نظارت می کند، می گوید: «پاکستان چند دهه از آنها حمایت می کرد». اما بعداً خشونت های اسلامگرایان پیوسته در کشور خود شان (پاکستان) افزایش یافت.
به اساس آمار ارایه شده از سوی "ادارۀ استخباراتی بررسی میزان قربانیان" از سال ۲۰۰۳ به اینطرف حدود ۶۰ هزار نفر در حملات تروریستی در پاکستان جان باخته اند. بیشتر از ۲۰ هزار و ۸۰۰ تن آنها افراد ملکی بوده اند. به گفتۀ مهسود، تحلیلگر این اداره، مدت زیادی در عملیات نظامی علیه تندروان تعلل صورت می گرفت، زیرا برخی از سردمدارن حکومت میان "افراد نیک" (یعنی کسانی که برای پاکستان سودمند اند) و افراد "بد و زشت" (یعنی طالبان) تفاوت قایل می شدند. از سوی دیگر ترس از حملات انتقام جویانه وجود داشت.
اما پس از قتل عام در مکتب نظامی پیشاور، که در آن کودکان نظامیان کشته شدند، دیگر تأمل ظاهراً به مرز خود رسید. یک هفته پس از این حمله یک طرح ملی ضد تروریستی روی دست گرفته شد. اردوی پاکستان با عملیات موسوم به "ضرب عضب"، به متواری ساختن طالبان از اکثر پایگاه های اصلی شان پرداخت. بسیاری از تندروان به افغانستان فرار کردند.
امیر رانا از انستیوت تحقیقات صلح پاکستان می گوید که از آن زمان به بعد دو مسأله رخ داد: یکی امنیت بهتر شد و دیگر اینکه تحمل در برابر خشونت کمتر گردید. واقعاً هم شمار حملات تروریستی در سال ۲۰۱۵، به تناسب سال قبلی، ۵۰ درصد کاهش یافت. هرچند در سال روان میلادی تا کنون بیشتر از ۳۵۰۰ نفر در همچو حملات کشته شده اند، اما این رقم در سال گذشته به ۱۱۷۰۰ تن می رسید. در ماه نوامبر امسال جمع ۱۷۴ تن در سوء قصد ها کشته شده اند، که این پایین ترین رقم از سال ۲۰۰۷ به این طرف است.
اما رانا می افزاید که کاهش تحمل خشونت در پاکستان به معنای تحمل ناپذیری افکار اسلامیستی نیست. به قول وی "جامعۀ پاکستان به سرعت مذهبی تر و محافظه کار تر می شود". رانا یکی از دلایل آن را ظهور شماری از نخبگان مذهبی می داند که با پول خود از مکاتب، احزاب و مؤسسات خیریۀ اسلامی حمایت می کنند.
در پاکستان ده ها هزار تبلیغ گران دینی دروازه به دروازه می روند و مردم را به رفتن به مسجد فرا می خوانند. حدود بیش ۲۰ هزار مکتب دینی که در این کشور وجود دارند، باید رسماً در پاکستان ثبت شوند. گفته می شود که شمار زیادی از تندروان در همین مکاتب آموزش می بینند. تاشفین ملک، زنی که به تازگی در ایالات متحدۀ امریکا به یک قتل گروهی دست زد، به قول استخبارات پاکستان، در یکی از مکاتب دینی در پاکستان آموزش دیده بود و در آنجا افراطی شده بود.