1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

«چرا دولت به داد هندوها و سیکهـ ها نمی رسد؟»

۱۳۹۰ آبان ۱۶, دوشنبه

هندوها و سیکهـ های افغانستان شکایت دارند که حقوق شان نقض شده است و نهادهای مسوول حکومتی برای اعاده حقوق آنها اقدامی نکرده اند. ملکیت آنها غصب شده و در مراسم مذهبی «شمشان» یا مرده سوزان نیز با مشکل رو به رو اند.

هندوها مجبور می شوند که مراسم مرده سوزان شان را در معبد انجام دهند
هندوها مجبور می شوند که مراسم مرده سوزان شان را در معبد انجام دهندعکس: DW

در این زمینه، گفتگویی با ایشور داس داریم. او یکی از هندوهای مقیم آلمان است و گرداننده یک صفحه انترنتی می باشد که اخیراً فراخوان «چرا دولت افغانستان به داد شهروندان هندو و سیکهـ افغانستان نمی رسد؟» را منتشر کرده است.

دویچه وله: آقای ایشورداس،شما از چند روز به این طرف در سایت کابل ناتهـ فراخوانی را منتشر کرده اید که در آن از نقض حقوق هندوها و سیکهـ های افغانستان شکایت شده است و از هموطنان تان خواهش کرده اید تا این فراخوان را امضا کنند. شما که با همکیش های تان در تماس هستید، آنها در چه مواردی بیشتر از نقض حقوق شان شکایت دارند؟

ایشور داس:طوری که شما در متن فراخوان متوجه شده اید، دو مشکل در آن تذکر یافته است، یکی این که محل های به آتش سپاری هندوها و سیکهـ های افغانستان، چه در کابل و چه در ولایات دیگری که هندوها در آنجا شهروند هستند، توسط زورمندان به تصرف در آمده است که باید این مشکل حل گردد و دوم مشکل امنیت کودکان هندو و سیکهـ است. دولت بهانه می کند که امنیت آنها را گرفته نمی تواند و آنها از مدت زمانی به این سو به مکتب نمی روند.

باید جامعۀ روشنفکر افغانستان، مسوولین امور و مسوولین دولتی متوجۀ عواقب ناگوار این مساله شده و در پی راه حل آن برآیند تا حق به حقدار آن برسد.

دویچه وله:در مورد کودکان هندو و سیکهـ که استدلال میکنند امنیت شان را گرفته نمیتوانند، آیا کدام راهحل دیگری وجود دارد؟

کودکان هندو و سیکهـ در رفتن به مکاتب نیز با مشکلاتی رو به رو هستندعکس: DW

ایشور داس:اول خود همین مساله که در موجودیت قوای ناتو و قوای جهانی در افغانستان، دولت قادر به این نیست که امنیت چند کودک بسیار محدودی را که شاید شمار شان به بیست نفر برسد، بگیرد تا آنها به مکتب بروند، قابل افسوس است.

باری پیشنهاد شده بود که برای کودکان هندو و سیکهـ مکتب علیحده ای بسازند تا آنها در آنجا درس بخوانند، من در همان زمان که از این مساله آگاه شدم با آن مخالفت کردم و همچنان برادران ما که در افغانستان زندگی می کنند با این پیشنهاد مخالفت کردند زیرا مکتب علیحده این معنا را میدهد که ما از جامعۀ افغانستان خود دور هستیم. حالا اگر مکتب علیحده شود محل کار که نمی تواند علیحده گردد. پس بهتر است که مانند گذشته های دور و گذشته های نیک امنیت گرفته شود و مکتب مشترک باشد.

اگر دولت در این رابطه بسیار مشکل دارد، می شود که تمام کودکان هندو و سیکهـ در یک مکتب، مثلآ لیسۀ نادریه در کارتۀ پروان شامل شوند و از صنف اول تا دوازده را بخوانند و همچنان در ساعات درسی علوم دینی، برای آنها هم معلمی مقرر شود تا علوم دینی و زبان های اردو و پنجابی را بیاموزند، اما متباقی تمام مضامین یکسان باشد و این کار سبب خواهد شد که آنها هم در کانکور شمولیت به دانشگاه چانسی داشته باشند.

فعلاً یکی دو نفری هم که تا کانکور رسیده اند، نتوانسته اند که به فاکولتۀ دلخواه خود شامل شوند زیرا سطح سوال های علوم دینی را در کانکور بلند برده اند که یک هندو یا سیکهـ به آن سوال ها پاسخ داده نمی تواند و اگر باقی همه سوال ها را هم جواب بگویند، جمع نمراتش نظر به یک مسلمان پایین آمده و در فاکولتۀ مورد نظر شان شامل نمی شوند.

این نشان می دهد که یک تبعیض و تجرید در جامعه به وجود خواهد آمد.

دویچه وله:آیا مردم عام افغانستان هم با هندو باوران مشکلی دارند؟

ایشور داس:در گذشته ها این مشکل اصلاً وجود نداشت و فعلاً یک مساله است که در کابل از دیگر ولایات مهاجرت خیلی زیاد صورت گرفته است و یک تعدادی از این افراد با افغان های هندو و سیکهـ هیچ آشنایی ندارند که ممکن بعضاً اذیت و آزاری را به وجود بیاورند و مسوولیت آن باز هم به دوش وزارت معارف و وزارت اطلاعات و فرهنگ است تا از طریق رسانه های گروهی و از طریق وسایل ارتباط عامه برنامه هایی را نشر کنند تا مردم بدانند که ما با این ها فرقی نداریم و قرن ها پیش اگر این ها هم مسلمان می شدند عیناً مانند ما بودند. ما از یک جامعه هستیم و پیش از حملۀ اعراب ما همه یک باور داشتیم و امروز باور این ها همان باور قدیمی شان است و ما باور جدید اسلام را پذیرفتیم. فرق بین ما چیزی نیست. این گونه مشکلات حل می شوند.

در گذشته های دور اصلاً این مشکلات نبود. یک هندو و یک مسلمان یکجا با هم درس می خواندند، چه در مکتب و چه در فاکولته و سطح دانش در بین جامعۀ هندو باور بلند بود زیرا به علاقه مندی درس می خواندند و به نتایج نیک می رسیدند.

دویچه وله:یک تعدادی از هندو باوران در آلمان هم زندگی می کنند و آلمان یکی از کشورهایی است که دولت افغانستان را حمایت می کند. آیا این مشکل هندو باوران افغانستان را با مراجع رسمی آلمان هم در میان گذاشته اید؟

ایشور داس:فکر می کنم که همین فراخوان کابل ناتهـ اولین اقدام است. من که در اینجا با برادران خود صحبت کردم و با اتحادیه های فرهنگی افغان های هندو و سیکهـ باور مقیم اروپا تماس گرفتم، این اولین اقدام در این زمینه است، البته در رابطه با مسایل پناهندگی کارهایی شده بود اما در رابطه با محل به آتش سپاری میت هندوها و مشکل مکتب کودکان هندوی افغانستان این قدم اول است.

در رابطه با محل های به آتش سپاری باید عرض کنم که اسناد آن محل ها نزد هندوها و شاروالی های کابل و سایر ولایت های افغانستان موجود است زیرا تکت صفایی و تکت برق بود که از طرف هندوها پول مصرف برق و صفایی آنها تادیه شده است که نشان می دهد که این ملکیت از هندوها بوده است. حالا مساله بالای این است که یک تعداد از زورمندان در هر جایی که یک قطعه زمین نسبتاً خوب را یافته اند آن را به تصرف خود در آورده و بهانه های مختلفی را تراشیده و نمی گذارند که هندوها دیگر این مراسم شان را انجام بدهند.

دویچه وله:این محل های به آتش سپاری هندو باوران که حالا در تصرف زورمندان در آمده است، پس در صورتی که یک فرد هندو باور فوت کند، میت آن را کجا می برند و چه می کنند؟

به دلیل تعبیض و مشکلات، بسیاری هندو و سیکهـ ها افغانستان را ترک کرده اندعکس: DW

ایشور داس: با یک مشکل فوق العاده عمده رو به رو هستند. بعضاً در درمسال کارتۀ پروان و بعضاً در معبد آسمایی این مراسم را انجام می دهند و یکی دو موردی هم پیش آمده که میت را به جلال آباد برده و به آتش سپرده اند و اگر زورمندان جلال آباد مانع شده اند حتا میت را تا پاکستان جهت به آتش سپاری برده اند زیرا در پاکستان هم یک اقلیت مذهبی هندو باور وجود دارد.

اما دولت باری پیشنهاد کرده بود که در منطقۀ هود خیل یک قطعه زمین را در اختیار شما می گذاریم تا این مراسم تان را در آنجا انجام دهید.

شما قضاوت کنید که در موجودیت قوای ناتو امنیت کودکان هندو را گرفته نمی توانند که مکتب بروند، آیا در هود خیل این مردم خواهند توانست که مراسم مذهبی خود را انجام بدهند؟ من فکر نکنم که حتا والی کابل هم به موتر خود نشسته و تا هود خیل برود زیرا هود خیل منطقه یی نیست که دولت در آنجا حاکمیت داشته باشد، پس چگونه ممکن است که چهار نفر هندو و سیکهـ میت را آنجا برده و به آتش بسپارند؟ هیچ کسی امنیت اینها را گرفته نمی تواند.

بهتر آن است که زمین هندوها که در قلعه چه در پانزده کیلومتری مرکز شهر کابل قرار دارد از چنگ زورمندان رها شده و منحیث دارایی عامه در قید دولت دراید و معادل همان ساحه در پانزده یا بیست کیلومتری شهر کابل از طرف دولت به هندوها زمین داده شود و مجهز با وسایل عصری ای که امروز در اروپا است و می توانند که آن را از دولت های اروپایی کمک بخواهند، آتشکده یی ساخته و در اختیار هندوها قرار دهند. این پیشهاد ناممکن نبوده و قسمی که من مطالعه کرده ام با مسایل حقوقی افغانستان هم در تضاد نیست.

همچنان با بعضی از وکلای حقوقی هم که صحبت کردیم، این موضوع نه با اسلام مخالفت دارد و نه با قانون اساسی افغانستان. صرف یک احساس مسوولیت در کار است. هرگاه همین صدا از طریق رسانه های گروهی به گوش دولت افغانستان نرسد، من حاضرم که بخش تماس با مقامات آلمانی را سازماندهی کنم تا دولت آلمان را متوجۀ این نکته بسازیم که از میلیاردها یورویی که به افغانستان کمک شده است به این مشکل هم توجهی صورت بگیرد.

دست کم در ماه دسامبر که رییس جمهور افغانستان و دیگر مسوولین امور برای اشتراک در کنفرانس دوم بن به آلمان می آیند، در این زمینه هم با آنها صحبت شود که این اقلیتی که در آنجا زندگی می کنند از مردم اصلی سرزمین افغانستان هستند و باید این دو مشکل حیاتی آنها حل گردد. این کار چندان مصرفی هم ندارد که فکر شود میلیون ها یورو مصرف آن خواهد بود، هرگز.

گفتگو کننده: نادیه فضل

ویراستار: عارف فرهمند

عبور از قسمت بیشتر در این زمینه

بیشتر در این زمینه

عبور از قسمت گزارش روز دویچه وله

گزارش روز دویچه وله

عبور از قسمت مطالب بیشتر از دویچه وله