1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

چهل سالگی توافقات صلح اسرائیل و مصر

۱۳۹۷ شهریور ۲۶, دوشنبه

در سپتمبر ۱۹۷۸ در کمپ دیوید، اسرائیل و مصر، با میانجیگری رئیس جمهور آن زمان ایالات متحده امریکا روی یک پیمان صلح به توافق رسیدند. گرچه این توافق از محبوبیت چندانی برخوردار نبود، اما یک درایت سیاسی در آن نهفته بود.

Washington 1979 Sadat, Carter und Begin ägyptisch-israelischer Friedensvertrag in Washington 1979
عکس: picture-alliance/AP Photo/B. Daugherty

هرچند رود اردن آنقدر بزرگ و خروشان نیست، اما این رود در قصه های زیاد انجیل نقش داشته و برای جیمی کارتر عیسوی مذهب اهمیت خاصی داشت. کارتر در سال ۱۹۷۳، پیش از اینکه رئیس جمهور ایالات متحده امریکا شود، ضمن سفر اش به اسرائیل و کرانه غربی رود اردن با همسر خود در این رود شنا کرده بود. این امر با اجازه نامه خاصی از سوی حکومت اسرائیل، که در سال ۱۹۶۷ کرانه غربی رود اردن را اشغال کرد، ممکن گردیده بود.
شنا در رود اردن و سفر به سرزمین مقدس و غنی از افسانه ها، برای جیمی کارتر انگیزه ای بود تا در آرزوی صلح در این منطقه باشد. زمانی که او در سال ۱۹۷۷ به مقام ریاست جمهوری ایالات متحده امریکا رسید، به تحقق بخشیدن این آرزوی خود آغاز کرد.
لارنس رایت نویسنده در کتاب خود به نام "۱۳ روز در سپتمبر"، رویداد های باورنکردنی و تحقق یافته در جریان دو هفته را شرح داده و نوشت: «او (جیمی کارتر) متیقن بود که خداوند از او خواسته است تا صلح بیاورد و به گونه ای در این راستا راه بکشاید.»
همان بود که انورالسادات رئیس جمهور مصر و مناخم بگین نخست وزیر آن‌زمان اسرائیل، با میانجیگری رئیس جمهور ایالات متحده، به تاریخ ۱۷ سپتمبر ۱۹۷۸ روی یک پیمان صلح میان کشور های شان به توافق رسیدند. این پیمان بعداً به تاریخ ۲۶ مارچ ۱۹۷۹ رسماً به امضاء رسید.
جیمی کارتر گفت: «دو رئیس دولت بزرگمرد، بزرگ برای تاریخ کشور شان، رئیس جمهور انور السادات و نخست وزیر مناخم بگین، این جنگ را با شجاعت و پافشاری بیشتر و به گونه الهام بخش تری به پیش بردند، نسبت به جنرالی که انسان ها و ماشین آلات را به میدان جنگ می فرستد.»
هردو سیاستمدار، سادات و بیگن، قبلاً در زندگی خود خشونت از سوی نیرو های اشغالگر را تجربه کرده بودند. زمانی‌که سادات در سال ۱۹۱۸ به دنیا آمد، مصر هنوز تحت حاکمیت بریتانیایی ها قرار داشت و سادات خاطره های از خشونت سربازان بریتانیایی را حکایت می‌کرد.

رودخانه افسانوی اردنعکس: picture-alliance/akg-images/L. G. Linder

تجارب تلخ، انگیزه ای برای صلح

مناخم بگین‌ متولد سال ۱۹۳۷ نیز خشونت نازی ها را، که در سال ۱۹۴۱ شهر آبایی اش بریست لیتوفسک در روسیه سفید امروزی را تصرف کرده بودند، تجربه کرده بود. نازی ها در آن زمان یهودی ها را از شهر جمع کرده و به کشتارگاه می‌فرستادند. آنها از جمله مادر مناخم بگین را در بستر بیماری اش در شفاخانه به قتل رسانده و پدرش را در رودخانه باگ غرق کرده بودند.
این تجارب بیچارگی و بی دفاعی، هردو سیاستمدار را واداشت تا در راه امنیت کشور های شان مبارزه کنند - سادات در مصر و بگین در اسرائیل. آنها، با آغاز منازعه خاور میانه ناشی از تشکیل دولت اسرائیل، می دانستند که رفاه یک کشور موجب ضرر به کشور دیگر گردیده و با هرگام توسعه طلبانه اسرائیل، قلمرو عرب ها کوچک تر می‌شود.
خصومت میان مصر و اسرائیل در دوران حکومت های قبلی این دو کشور، یعنی از سال ۱۹۴۸ به بعد گام به گام آغاز شده بود. هردو کشور پیش از کنفرانس کمپ دیوید چهار بار در برابر هم جنگیده بودند: جنگ سالهای ۱۹۴۸ و ۱۹۴۹، که در پی آن بلافاصله دولت اسرائیل تشکیل شد، جنگ ۱۹۶۷ هنگام بحران سوئز، جنگ شش روزه سال ۱۹۶۷ و بالاخره جنگ اعراب و اسرائیل موسوم به "یوم کیپور" در سال ۱۹۷۳، سلسله خشونت های بودند که کارتر خواست به آن پایان ببخشد.
انورالسادات در نهم نوامبر ۱۹۷۷ در برابر پارلمان مصر اعلام کرد که "برای نجات جان یک سرباز، حاضر است تا آن سر دنیا و حتی به کنیسه برود". وقتی مناخم بگین او را بدین منظور دعوت کرد، سادات به تاریخ ۲۰ نوامبر به کنیسه رفت و این گامش سبب خشم بخشی از جهان عرب گردید. سوریه، عراق، لیبیا و الجزایر مناسبات دیپلوماتیک خود با مصر را قطع کردند و "سازمان آزادیبخش فلسطین" این گام سادات را محکوم ساخت.
سادات و بگین تقریباً یک سال بعد از آن در کمپ دیوید (استراحتگاه مقام ریاست جمهوری ایالات متحده امریکا) با هم ملاقات کردند و برای هردو واضح بود که در این مذاکرات، در پهلوی توافقات صلح، مسأله بر سر مناسبات نیک شان با ایالات متحده امریکاست.

از چپ به راست: انورالسادات، جیمی کارتر و مناخم بگینعکس: AP

دشواری ها در برابر سادات و بگین
پیمان صلح هردو کشور را متعهد می سازد که یکدیگر را به عنوان یک دولت به رسمیت بشناسند و وضعیت جنگی را که از سال ۱۹۴۸ آغاز شده بود پایان بدهند. اسرائیل همچنان آخرین بخش شبه جزیره سینای را که هنوز تحت کنترول خود داشت، باید به مصر پس می‌داد. در پیمان صلح همچنان این اصول تسجیل گردید که حق فلسطینی ها به رسمیت شناخته شود، شهرک های ناقلان یهودی، که اسرائیل در مناطق اشغالی و متعلق به فلسطینی ها ساخته بود، از بین برده شوند، و در عوض کشتی های اسرائیلی اجازه عبور از کانال سوئز را بدست بیاورند، و همچنان تنگه تیران و خلیج عقبه نیز از سوی جامعه بین المللی به عنوان راه های آبی برای اسرائیل قابل عبور شناخته شود.

قطعات مصری در جریان جنگ "یوم کیپور" در سال ۱۹۷۳ در کانال سوئزعکس: cc by sa Gammal Hammad

سادات و بگین، که در سال ۱۹۷۸ جایزه صلح نوبل را دریافت کردند، برای پیاده کردن آرمان های شان با دشواری های بزرگی در کشور های خود روبرو بودند. بگین در سفر اش در مارچ ۱۹۷۸ به واشنگتن به جیمی کارتر گفت: «سرنوشت ملت در حالت تعلیق است.» شمار زیادی از مصری ها، اولتر از همه تندروان، نیز همینگونه نظر داشتند. انورالسادات در اکتوبر ۱۹۸۱، در جریان یک رسم گذشت نظامی، از سوی اسلامگرایان به قتل رسید. یکی از دلایل آن این بود که سادات در برابر اسلامگرایان بسیار سختگیرانه برخورد می‌کرد.
هرچند میراث کمپ دیوید تا امروز حفظ شده است، اما اشتیاق چندانی به آن وجود ندارد. هردو جانب می دانند که یک جنگ دیگر به سود هیچکدام از طرفین نیست و پیامد‌های بسیار سنگینی می‌داشته باشد.
کرستین کنیپ / ص.ا

عبور از قسمت گزارش روز دویچه وله

گزارش روز دویچه وله

عبور از قسمت مطالب بیشتر از دویچه وله

مطالب بیشتر از دویچه وله