کاهش محبوبیت طالبان در مناطق قبايلي پاکستان
۱۳۸۹ دی ۲۱, سهشنبهسيد جميل الرحمان، يکي از باشندگان وزيرستان جنوبي و دانشجو در پيشاور در اين مورد مي گويد: "بسيار تعجب آور نيست که گراف محبوبيت طالبان در حال افول است. آن ها نمي توانند بيش از اين از حمايت مردمي برخوردار باشند، آن گونه که در زمان حمله به افغانستان برخوردار بودند».
رحمان اميدوار است که طالبان به زودي محو شوند. به گفته او آن ها به سرعت حمايت محلي خود را از دست مي دهند. در کنار ترس از شقاوت آن ها، کشتن کودکان و زنان ديگر دلايل افزاش نفرت نسبت به اين گروه مي باشد.
در گذشته، هزاران نفر از مردم به دليل احساسات مذهبي به طالبان کمک کردند و بعد از سال 2001 هزاران جوان پاکستاني به افغانستان سرازير شدند تا در کنار طالبان بر ضد نيروهاي خارجي بجنگند. ميليون ها روپيه توسط احزاب اسلامي به نام حمايت از طالبان جمع آوري شد. هزاران جوان هنوز در زندان هاي افغانستان هستند، در حالي که صدها نفر ديگر ناپديد شدند.
معناي لفظي واژه «طالب»، محصل مکتب مذهبي مي باشد؛ اما اکنون اين واژه مترادف است با جنگجويي، خشونت و تروريزم.
طالبان در سال 1994 ظهور کردند که تا سال 2001 تقريبا بر 95 درصد خاک افغانستان کنترول داشتند. بيشتر مردم منطقه نيمه خودمختار قبايلي پاکستان که حدود پنج ميليون نفوس دارد، به طالبان خوش آمد گفتند و براي آن ها پناه گاه هايي ساختند که بعدها طالبان از همين پناهگاهها به ارتش پاکستان حمله کردند. آنها از حمايت بيسابقه يي برخوردار شدند که در واقع زمان انتخابات 2001 در خيبر پشتونخواه و بلوچستان کاملا ثابت شد. در آن زمان حزب "متحده مجلس عمل" که يک حزب سياسي حامي طالبان مي باشد، به پيروزي مطلق دست يافت.
رهبران حزب "متحده مجلس عمل" وفادارنه به مقابله با کمپاين ضدتروريزم در افغانستان برخاستند. کمپايني که در واقع طالبان را از قدرت به زير کشيد. اين گروه به اين باور بود که پرويز مشرف، رييس جمهور وقت پاکستان وسيله يي شده بود براي اعمال سياست هاي خارجي و به تنفيذ قوانين اسلامي و خروج نيروهاي طالبان از پاکستان وعده داده بود.
در آن زمان يعني سال 2001، مردم مناطق قبايلي نيز طرفدار طالبان بودند و حزب "متحد مجلس عمل" توانست با سه ميليون و 340 هزار راي، 11 درصد از کل آرا را به دست آورد، اما در انتخابات 2008 تنها توانست 6 کرسي را با 770 هزار راي در مجلس ملي به دست آورد.
مجيد شاه، استاد علوم سياسي دانشگاه «جمل» دير اسماعيل خان ميگويد: «کشتن علماي مذهبي مورد احترام مردم، مانند محمد فاروق خان، مولانا حسن جان، و مفتي فاروق نعميي، نگاه مردم به طالبان را عوض کرد. مردمي که به طالبان عزت و احترام داشتند، حالا آن ها را به خاطر اعمال ناشايست شان نفرين مي کنند».
در دير اسماعيل خان هشتاد هزار آواره اي که از وزيرستان جنوبي و شمالي توسط طالبان بيجا شده اند، زندگي مي کنند. سيد جمال اکبر که زماني يکي از قدرتمندترين حاميان طالبان بود، مي گويد: «اطفال ما به دليل حکوت نظامي طالبان نمي توانند از خانه بيرون شوند و بازي کنند. طالبان اطفال ما را اجازه نمي دهند که بازي کنند و به مکتب بروند. چگونه ما مي توانيم آن ها را حمايت کنيم؟".
اکبر، يک دکاندار در وزيرستان جنوبي مي گويد که مردم به خاطر فعاليت هاي طالبان، روز به روز فقيرتر مي شوند.
سيد واجد علي، 25 ساله، معلم يک مدرسه ديني در خيبراجنسي مي گويد: "حمله به مساجد و مکتب ها احساسات مردم را خدشه دار کرده است؛ در حالي که طالبان به هر دوي آن ها حمله مي کنند». او ادامه مي دهد: «طالبان تا هنوز 54 نفر را که در دادگاه شريعت محکوم شده بودند، اعدام کرده اند. حتا زن ها بخشوده نشدند، بلکه جسد يک زن رقاص از پايه برق آويزان شد، پس از آن که او را سلاخي کرده بودند».
واجد علي مي گويد: «دو شنبه هفته پيش، دست يک نفر بيگناه را که با يکي از فرماندهان طالبان مشکل فاميلي داشت، قطعه قطعه کردند». پيش از سال 2004 هر از گاهي که ناتو يا نيروهاي پاکستاني يک جنگجوي طالبان را مي کشتند، در مناطق قبايلي تظاهرات اعتراضي برپا مي شد، اما پس از 2005 هيچ تظاهراتي راه اندازي نمي شود، هرچند که هر هفته تقريبا 50 جنگجوي طالبان توسط هواپيماهاي بدون سرنشين کشته مي شوند.
گلرحيم، يکي از افسران سابق نيروهاي امنيتي افغانستان مي گويد: «جنگجويان با حملات خود هر روز مساجد و کتاب هاي مقدس مي سوزانند».
سيد سجاد شاه، يک افسر پوليس در دير اسماعيل خان مي گويد: «سال گذشته در 52 حمله طالبان، 1224 نفر بيگناه کشته و 2100 تن ديگر زخمي شدند. همين کافي است تا مردم از طالبان نفرت داشته باشند». قانون اسلامي به هيچ کس اجازه نمي دهد تا فردي را بدون يک دادگاه عادلانه بکشد، زخمي کند يا اعضاي بدنش را قطع کند، اما طالبان به سادگي دست به چنين کاري ميزنند.
آي پي اس/ عاصف حسيني
ويراستار: عارف فرهمند