به نظراين گروه ، پليس افغانستان درپسته هاي متعدد منزوي ودورافتاده ازهمديگر، تنها علامت حضوردولت افغانستان مي باشند. لاکن اينها دربرابرحملات شورشيان آسيب پذيراند.پليس افغانستان به خاطردوشيدن مردم عوام توسط رشوت خواري شهرت دارد.

گزارش حاکي است که دروزارت داخله افغانستان نيز رشوت معمول است وترفيعات رتبوي به اساس شايستگي نه ، بلکه با پرداخت رشوت صورت مي گيرد.

گزارش ادامه مي دهد:" تاکيد زياد براينکه پليسان بيشتردرجنگ عليه شورشگري به کارگماشته شوند تا براي مبارزه با جرايم ، فساد اداري وتقرروتعيينهايي که به اساس علايق سياسي صورت مي گيرند، کوششها براي حرفه اي ساختن پليس را منحرف مي گردانند". گزارش هرچند اذعان مي دارد که آمارقابل اعتمادي وجود ندارد تا برآن استناد گردد، لاکن ميزان بي قانوني درافغانستان درحال افزايش مي داند.

درسالهاي اخيربه صدهاتن ازافغانها جهت اخاذي وپول گرفتن، به گروگان گرفته شده اند، کم اند شماراين آدم ربايان که دستگيرشده ويا اينکه به محاکمه کشانده شده باشند.بسياري ازجنايتکاران قادراند با دادن رشوت، بدون آنکه محاکمه شوند، اززندان برآيند.

پيش ازآنکه نيروهاي افغان ونيروهاي تحت فرماندهي ايالات متحده امريکا، درسال 2001 رژيم طالبان را سرنگون سازند، درافغانستان کمترچيزي به نام نيروي پليس وجود داشت. آلمان اين وظيفه را بردوش گرفت که ازته ماندهء خرد وريز گذتشه دوباره نيروي پليس افغانستان را ايجاد نمايد.

اما از سال 2002-2007، آلمان که به مثابه کشوراصلي کمک کننده به احياي مجدد پليس افغانستان شناخته مي شد، صرف 80 مليون دالررا براي آوردن اصلاحات به پليس اختصاص داد. تا سال 2006 کمترازجمعاً 200 مليون دالربراي پليس مصرف شده است.درماه گذشته يک جنرال آلماني تلاشهاي کشورش رابراي آموزش دادن به پليس افغانستان " يک ناکامي نگبت بار" خوانده است.

پس ازآنکه ايالات متحده امريکا وظيفه آموزش دهنده اصلي نيروهاي پليس افغانستان را بردوش گرفته است، اين کشوربراي تربيه پليس ملي افغانستان بين سالهاي 2007 و2008 متعهد به دادن 3.8 مليارد دالر شد.

پليس آسيب پذير

درحاليکه توجه زياد برپليس ملي افغانستان صورت مي گيرد، نيروهاي نظامي امريکايي ، بيشتربه پليس افغانستان به مثابهء نيروي اضافي اي نگاه مي کند که وي را درجنگ عليه شورشيان طالب ياري رساند، تا اينکه يک نيرو جهت مبارزه با جرايم باشد. اين نکته اي است که موسسه تحقيقاتي "گروه بحرانات بين المللي " برآن تاکيد کرده است.

درگزارش " آي سي جي" آمده است که :"نيروهاي نظامي ايالات متحده امريکا که نقش پردازمسلط درافغانستان است، تاهنوزهم به پليس همچون نيروي امنيتي معاونش نگاه مي کند، تا اينکه آن را عامل تنفيذ نظم وامنيت بداند.تاهنوزهم پليس ملي افغانستان براي همين نقش تجهيزمي گردد... چنين رهيافتي جنايتهاي سازمانيافته وفقدان حاکميت قانون راکه موجب بي اعتمادي دردلهاي مردم وبي ثباتي مي گردد، ناديده مي گيرد".

پليس درمقايسه با ارتش افغانستان کمتر مسلح مي باشد، وغالباً درساحه کارايستا وبي ابتکارباقي مي ماند. ازاينرودرمقابل حملاتي که عليه اش صورت مي گيرد، آسيب پذيرمي باشد. شمارمرگ ومير درنزدپليس ملي افغانستان ، مطابق به يک تحقيق نظاميان امريکايي سه چند بيشترازميزان مرگ ومير درارتش ملي افغانستان مي باشد. درسال 2007 به تعداد 1700 پليس افغانستان کشته شده اند. اين رقم مي تواند درسال 2008 نيز عين چيزباشد.