آتشبس میان اسرائیل و حماس
۱۳۸۷ خرداد ۲۹, چهارشنبه![](https://static.dw.com/image/2249980_800.webp)
روزنامه آلمانى ”وست دویچه تسایتونگ“ درباره آتشبس میان اسرائیل و حماس مىنویسد:
« پایاندادن به موج خشونت خونین دستاوردى بزرگ خواهد بود. این خشونت به طرز عجیبى از سوى حماس و اسرائیل به عنوان عملى انتقامجویانه توجیه مىشود. حال باید دید که آیا حماس مىتواند واقعاً کنترلى بر گروههاى کوچک افراطى داشته باشد. این گروهها روزانه با پرتاپ موشکهاى قسام به شهرکهاى اسرائیلى به جنگ مقدس خود ادامه مىدهند. تنها این واقعیت را که اسرائیل حاضر به گفتوگو با حماس شده است نباید دست کم گرفت. این گفتوگوها نشانه جدیت دولت اولمرت براى یافتن مصالحهاى با فلسطینىها است.»
روزنامه ”زود دویچه تسایتونگ“، چاپ آلمان در تفسیر خود توصیه میکند که گره کور خاورمیانه به تدریج گشوده شود:
«سالهاست که تنها خبرهاى ناگوار از نوار غزه به گوش مىرسد. از زمان قدرتگیرى حماس در ژوئیه سال ۲۰۰۷ ، مردم غزه مجبور هستند که رنج محاصره اسرائیل را تحمل کنند و در عوض نیروهاى اسلامگرا نیز دست به موشکباران مناطق اسرائیلى مىزنند. حال اولین پیام مثبت در رابطه با نوار غزه از سوى مصر به گوش مىرسد. در هفته گذشته تلاشهایى براى برقرارى آتشبس میان اسرائیل و حماس با میانجیگرى مصر صورت گرفت. ظاهراً این تلاشها به موفقیت انجامیده است. از روز پنچشنبه توافق آتشبس در مراحل مختلف و به طور تدریجى به اجرا گذاشته خواهد شد. این آتشبس به معناى صلح نیست، اما همچون بارقهى امید پس از دورانى تاریک است. در حال حاضر هر دو طرف نیازمند آرامش و تنفس هستند. اولمرت، نخست وزیر اسرائیل دست به گریبان آینده سیاسى خود است. آزادى جیلاد شالیت، سرباز اسرائیلى که در ۲۵ ژوئن سال ۲۰۰۶ توسط نیروهاى شبهنظامى فلسطینى به اسارت گرفته شده، مىتواند مسلماً به اعتبار اولمرت یارى رساند. اما حماس نیز خواستار سهم خود در این میان است. مرزهاى غزه باید دوباره قابل تردد باشند. حماس نیاز به موفقیت دارد، زیرا طرفداران این گروه صبر و تحمل خود را به تدریج از دست مىدهند.(...) در حال حاضر بسیارى خواهان گشودن گره کور خاورمیانه هستند، اما این گره را تنها از طریق گامهاى کوچک عملی مىتوان گشود.»
تغییر ساختار ارتش فرانسه
روزنامه فرانسوى ”لوموند“ درباره هدف فرانسه مبنى بر ادغام کامل ارتش این کشور در پیمان ناتو مىنویسد:
«ادغام و جذب مجدد فرانسه در ساختار نظامى ناتو بدون هیچ پیششرطى عملاً به معناى پایان تردیدناپذیر استقلال این کشور است. استقلالى که ژنرال دوگل در سالهاى ۶۰ آنرا متحقق ساخته بود. در تخالف با خط ومشى بنیادین و جاافتاده کنونى، "کتابچه سفید" سیاست امنیتى، دربرگیرنده دست کشیدن فرانسه از مساعى و آرزوى گذشته خود است. فرانسه تاکنون خواستار نقشى مهم و مستقل براى اروپا در زمینه دفاعى بوده است. روساى جمهور گذشته فرانسه، یعنى فرانسوا میتران و ژاک شیراک با اعتقاد به این آرزو در دو دههی ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ با تلاشهاى خود کمابیش آن را به اجرا درآوردند. پرسش کنونى این است که آیا سیاست جدید نشانهاى از واقعگرایى و یا چشم پوشى از آن خواهدبود؟»
روزنامه ”نویه تسوریشه تسایتونگ“، چاپ سویس نیز به ورود فرانسه به پیمان نظامى ناتو پرداخته است:
«سارکوزى در دفاعیه خود، بازگشت فرانسه در ساختار نظامى ناتو و همزمان تلاشهایى به نفع بنیه دفاعى اروپا را امور مکمل یکدیگر دانست. فرانسه در برنامهریزى جمعى ناتو در رابطه با تسلیحات اتمى شرکت نخواهد جست؛ این امر ناشى از اصرار فرانسه در زمینه استقلال نیروى اتمى خود در گذشته است. در عوض فرانسه خواستار تقسیم بهتر مسئولیتها در پیمان ناتو میان اروپا و امریکا است. فرانسه همانند گذشته خواهان تقویت ظرفیتهاى اروپا به منظور برنامهریزى و اجراى مستقل عملیات نظامى است. ظاهراً خواست و آرزوى تشکیل سرفرماندهى دائمى براى نیروهاى نظامى اتحادیه اروپا کمرنگتر گشته است.»