آخرين فرصتها براى حل بحران اتمى ايران
۱۳۸۵ اسفند ۲۴, پنجشنبهاعضاى دائمى شوراى امنيت به اضافه آلمان بر سر پيشنويس قطعنامهى دوم عليه ايران به توافق رسيدند. اصول اوليه پيشنويس اين قطعنامه بايد ابتدا به تصويب دولتهاى گروه ۵+۱ برسد. سپس در صورت تأييد دولتها متن نهايى دومين قطعنامه عليه ايران تا هفته آينده به تصويب شوراى امنيت سازمان ملل خواهد رسيد.
قطعنامه جديد در صورت تصويب منجر به مسدود كردن دارايىهاى تعدادى از شركتهاى ايرانى در خارج از كشور خواهد شد. همچنين مؤسسات مالى و اعتبارى بينالمللى از پرداخت اعتبار به ايران بر حذر داشته مىشوند.
ايران سومين شريك تجارى آلمان در منطقه است. حجم مبادلات تجارى دو کشور در سال ۲۰۰۶ بالغ بر ۹۰۰ ميليون يورو تخمين زده شد كه اين رقم نسبت به سالهاى قبل كاهش داشتهاست. به همين دليل دولت آلمان خيلى بيشتر از دولت آمريكا از تحريم ايران متضرر خواهد شد. با اين حال وزير دارايى آلمان در آخرين ساعات روز چهارشنبه در نيويورك اظهار داشت: «ما به اطلاع آمريكا مىرسانيم كه خواهان تحريم (عليه ايران) هستيم».
از سوى ديگر سفير دولت روسيه در سازمان ملل، تأكيد كرد كه اين توافق تنها در بين اعضاى دائمى شوراى امنيت صورت گرفته و بايد به تأييد دولتهاى آنها نيز برسد با اين حال وى اظهار داشت كه روسيه در حال حاضر از نتيجه مذاكرات اعضاى اين شورا راضى است.
محمود احمدی نژاد رئيس جمهور ايران كه در حال بازديد از استان يزد است در واكنش به توافق اعضاى دايمى شوراى امنيت بر سر قطعنامه دوم عليه ايران، اين شورا را فاقد مشروعيت خواند و اظهار داشت: «شما دور هم جمع شدهايد قانون مىنويسيد، شورا برپا مىكنيد، جلسات مىگذاريد و به ملت ايران مىگوييد بياييد با جامعه جهانى همكارى كنيد و از جامعه جهانى تبعيت كنيد؛ ما به شما مىگوييم شما را ملتهاى خودتان نيز قبول ندارند، حال چگونه خود را جامعه جهانى معرفى مىكنيد». اين در حالى است كه احمدىنژاد قصد دارد در جلسه شوراى امنيت سازمان ملل شركت كرده و در زمينه دفاع از سياستهاى هستهاى دولتش به ايراد سخنرانى بپردازد.
به گزارش خبرگزارى رسمى جمهورى اسلامى ايران، احمدىنژاد خطاب به اعضاى شوراى امنيت اظهار داشت: «ما مىدانيم كه شما از روى استيصال اين تصميمات را مىگيريد، شما فكر مىكرديد كه ملت ايران از حق خود عقبنشينى مىكند. شما اشتباه كرديد ما از جلسات داخلى شما خبر داريم، شما تصور ميكرديد كه اگر ايران را تهديد جدى بكنيد و با تبليغات اين تهديد را برجسته و بزرگ كنيد، ملت ايران از حق خود عقبنشينى مىكند ولى ديديد كه اين امر محقق نشد و ملت ايران محكمتر در صحنه ايستاده است.»
در آستانه تصويب دومين قطعنامه شوراى امنيت سازمان ملل عليه ايران، واكنشهاى مختلفى از طرف گروههاى سياسى داخل ايران ابراز شده است. يكى از آخرين عكسالعملها، صدور «فراخوان صلحخواهى ملت ايران» است كه از سوى بيش از ۳۰۰ فعال سياسى در داخل ايران انتشار يافته است. در اين فراخوان بر ضرورت جلوگيرى از صدور قطعنامههاى زنجيرهاى از سوى شوراى امنيت سازمان ملل تأكيده شده و از مسئولين حكومت ايران درخواست شده است كه با پذيرش راهحل محمد البرادعى، رئييس آژانس بينالمللى انرژى اتمى، مبنى بر تعليق همزمان غنىسازى توسط ايران و تحريمها از سوى شوراى امنيت و يا هر پيشنهاد سازنده ديگرى از صدور قطعنامههاى بعدى عليه ايران جلوگيرى شود.
در شرايط فعلى اين بهترين راهحل به نظر مىرسد هرچند كه احمد زيدآبادى، تحليلگر مسائل سياسى معتقد است ديگر بهترينى وجود ندارد: «راستش ديگر بهترينى وجود ندارد. در واقع ايران فرصتهايى را كه در اختيار داشته كم كم از دست داده. قاعدتا هرچه از اين قطعنامهها بيشتر تصويب بشود شرايط هم بدتر مىشود. به دليل اينكه اين قطعنامهها لازمالاجراست و تحت فصل هفتم منشور به تصويب مىرسد، تنها چيزى كه مىشود الان انجام داد، پذيرش همين قطعنامهى ۱۷۳۷ و يا آن بستهى اروپايى است و هرچه در اين پذيرش تاخير كند، به نظر من انبوه مشكلات بيشتر مىشود و تصميمگيرى هم هزينههاى بيشترى دربر خواهد داشت».
اما آيا حاكميت فعلى ايران از آن اندازه آيندهنگرى و خردورزى برخوردار است كه پاى ميز مذاكره بازگردد و جلوى وقوع يك بحران و فاجعه منطقهاى يا حتا جهانى را بگيرد؟
عيسی سحرخيز در اين مورد خيلى خوشبين نيست. وى كه از امضاكنندگان فراخوان «صلحخواهى ملت ايران» است، به نگرانى فعالان سياسى از تصميمات حاكميت اشاره مىكند: «من بعيد مىدانم كه اينكار را بكند و در واقع آنچيزى را هم كه در اين فراخوان مطرح بود با اين نگرانى مطرح شد كه تصميمى كه گروهى از حاكميت اتخاذ كرده به گونهاى نيست كه مسيرى را برود كه تعليق در برابر تعليق و يا راهكارهاى مفيدى را بپذيرد و زمانى حاضر مىشود تصميم بگيرد كه فردايى است بسيار دور و دير و هزينهى سنگينى را به مردم ايران تحميل مىكند».
الهه كولايى نماينده دوره ششم مجلس شوراى اسلامى معتقد است كه اين آيندهنگرى و خردورزى بايد دوسويه باشد و نه تنها دولت ايران كه طرفهاى مذاكره نيز بايد بخشى از شرايط ايران را بپذيرند: «ببينيد اين يك بحث متقابل هست، يعنى در واقع ايجاد اين اعتماد نيازمند تحرك متقابل هست. از ميان رفتنش هم به دليل مسايل دوطرفه بوده، يعنى بحث كاملا يكطرفه نمىتواند ديده بشود. و من فكر مىكنم با توجه به تجربياتى كه در سالهاى اخير در منطقهى ما وجود داشته، بخصوص شرايط خونبار و پرخسارتى كه در عراق بوجود آمده، همه بايد تلاش كنند تا از فرصتى كه پيش روى ما هست براى جلوگيرى از يك فاجعهى ديگر استفاده بكنند. لذا من تصورم اين است كه در ايران اين تمايل كاملا وجود دارد و اميدوار هم هستم كه دولت جمهورى اسلامى پاسخ مناسبى را هم دريافت بكند كه در اين زمينه ما شاهد پيشرفت در مسير حل و فصل مسالمتآميز اين اختلافات باشيم».
اما نگاهى به پيشينه دولت جمهورى اسلامى ايران در مواجهه با بحرانهاى حاد نشان مىدهد كه در ميان حاكميت ايران هميشه جناحهايى وجود داشتهاند كه در آخرين لحظه و البته در زمانى كه ديگر هيچ برگ برندهاى در دست ايران نيست، قادرند جلوى بحران را بگيرند. احمد زيدآبادى در اين زمينه به پذيرش ديرهنگام قطعنامه ۵۹۸ شوراى امنيت از سوى ايران اشاره مىكند: «اصولا ديگر فصل پيشنهادها گذشته و ايران با قطعنامهى الزامآور روبهروست و چارهاى جز تن دادن به همين نيست. اما مجموعهى حكومت فعلا اصرار دارد كه برنامهى هستهاى را ادامه بدهد و آقاى رييس جمهور هم كه بارها اعلام كرده كه اين قطعنامهها ورقپارهاى هستند كه اهميت ندارد از نظر او. ولى واقعيت اين است كه اينها دارد در داخل كشور اثر مىگذارد، وضعيت اقتصاد دارد روز به روز خرابتر مىشود و فرار سرمايه، تورم، گرانى، فرار مغزها و همين اينها قاعدتا در ساخت قدرت يك اختلاف نظرها را پديد مىآورد خواه ناخواه مثل قطعنامهى ۵۹۸ كم كم در آن پشت صحنه كسانى ممكن است پيدا بشوند و اعلام كنند چارهاى جز پذيرفتن اين قطعنامهها نيست و بالاخره از اين راهها ممكن است راه حلى برايش پيدا بشود. ولى در حال حاضر مجموعهى نظام ظاهرا و خصوصا دولت حس می كنند كه توان تحمل اين هزينههايى را كه قطعنامهها بر دوش ايران مىگذارد را دارند. اما هرچه زمان مىگذارد به نظر مىآيد كه اين هزينهها خيلى سنگين است و مردم هم كم كم دارند احساس مىكنند كه كار به آن سادگى كه بعضى دولتمردان مىگويند نيست».
اما برخى تحليلگران سياسى در غرب معتقدند كه ايران با در پيش گرفتن سياست وقتكشى دنيا را بازى داده و در نهايت به آنچه كه مىخواهد دست پيدا مىكند اما د رداحل ایران بسیاری نظرى خلاف اين دارند و معتقدند هر روزى كه مىگذرد، كشور به مرحله بحران نزديكتر مىشود. آقای سحرخيز در اين زمينه مىگوید: «اكثريت قريب به اتفاق تحليلگرهاى سياسى نگاهشان اين هست كه هر زمان و هر روزى را كه ايران از دست مىدهد، به قول معروف به گوشهى رينگ نزديكتر مىشود و در محاصره و انزواى شديدترى قرار مىگيرد و اگر ما اين فرصت را از دست بدهيم، در زمانى ما به توافق مىرسيم كه تمام امتيازهايى را كه پيش از اين دنيا حاضر بود به ما بدهد از دست مىدهيم».
هفته آينده سال جديد در ايران آغاز مىشود. سال ۱۳۸۶. آيا ملت ايران در نوروز امسال جشن هستهاى برگزار مىكنند يا آغاز دورى جديد از حاكميت خرد و تدبير را پاس مىدارند؟