رئیس جمهور چین با عباراتی صریح و غیرعادی، آمریکا و غرب را به "مهار، محاصره و فشار" بر کشورش متهم کرد. مقامات واشنگتن این اتهام را رد کردند و میگویند، آمریکا به دنبال رقابت با چین است و نه یک درگیری.
تبلیغات
مناقشه اقتصادی بین آمریکا و چین از مدتها پیش حاد شده است. در حال حاضر رفتار پکن در رابطه با جنگ اوکراین، به عامل مضاعفی بدل شده که بر روابط دو کشور سنگینی میکند. دولت آمریکا اکنون آخرین اتهام جمهوری خلق مبنی بر "اعمال فشار" آمریکا بر چین را رد کرده است.
جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا روز سهشنبه ۷ مارس با اشاره به چین گفت: «هیچ چیزی در رویکردهای مرتبط با این مناسبات بسیار مهم وجود ندارد که کسی بتواند این تعبیر را کند که ما خواهان درگیری هستیم.»
کربی تصریح کرد که نباید رقابت را با درگیری یکی دانست. او گفت: «ما میخواهیم رقابت کنیم و میخواهیم در این رقابت با چین پیروز شویم، اما میخواهیم آن را مطلقا در همان سطح نگه داریم.»
به گزارش خبرگزاری شینهوا، شی جینپینگ، رئیس دولت چین روز سهشنبه ۷ مارس (۱۶ اسفند) در حاشیه چهاردهمین کنگره ملی خلق چین که کار خود را روز یکشنبه آغاز کرد گفت، کشورهای غربی به رهبری ایالات متحده در پی "مهار، محاصره و تحت فشار قرار دادن همه جانبه چین هستند که چالشهای بیسابقهای در مسیر پیشرفت کشور ایجاد میکند".
کین گانگ، وزیر خارجه چین نیز در مورد "عواقب فاجعه بار"، در صورتی که آمریکا تهاجم علیه چین را "ترمز نکند"، هشدار داده است.
بیان پکن صریحتر از گذشته
این انتقاد علنی شی متفاوت از اظهارات پیشین است که در آن رهبران چین عمدتاً به طور مبهم از "کشورهای خاص" بدون نام بردن مستقیم از آمریکا یا غرب صحبت میکردند.
این اظهارات رهبر چین در خلال بحث و گفتگو با نمایندگان کنفرانس مشورتی، که یک نهاد مشورتی به موازات کنگره خلق و متشکل از چهرههای برجسته است، بیان شد. کنگره خلق چین از چند روز پیش نشست خود را آغاز کرده است.
دولت آمریکا در ماههای اخیر محدودیتهای صادراتی، از جمله برای تراشههای رایانهای را بر چین اعمال کرده است. دو اقتصاد بزرگ جهان برای تولید نیمه هادیها رقابت شدیدی با یکدیگر دارند. آمریکا میخواهد با توقف صادرات این نوع کالاها به این جمهوری خلق، مانع از استفاده چین از فناوری ایالات متحده برای مقاصد نظامی خود شود.
پکن در آخر هفته گذشته، بر امیدواری خود نسبت به برقراری روابط نزدیکتر با اروپاییها تأکید کرده بود. به گفته مقامات چین، با وجود اختلافنظر با اتحادیه اروپا، چین "هیچ اختلاف و درگیری استراتژیک اساسی" میان طرفین نمیبیند.
رد پای اژدهای سرخ در اقتصاد جهان به روایت تصویر
امضای توافقنامه راهبردی ایران و چین واکنشهای بسیاری برانگیخت. ایران در عین حال بخش بسیار کوچکی از سرمایهگذاری هنگفت چین در دو دهه اخیر را جذب کرده است. حجم سرمایهگذاری چین چقدر و در کدام کشورها بوده است؟
چین بر اساس دادههای "موسسه امریکن اینترپرایز"، فقط ظرف ۱۵ سال گذشته، ۲ تریلیون و ۱۰۰ میلیارد دلار در همه کشورها سرمایه گذاری کرده است؛ از کشورهای ثروتمند مثل سوئیس و آمریکا گرفته تا کشورهای آفریقایی مانند کنگو.
عکس: picture-alliance/dpa/K.-J. Hildenbrand
سهم ایران از این حجم سرمایهگذاری چین فقط ۵۶/ ۲۶ میلیارد دلار بوده که میزان آن در هر دوره پنج ساله تغییر نکرده است؛ یعنی تحریم بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۲۰ تاثیر چندانی بر کاهش یا افزایش سرمایهگذاری چین در ایران نداشته است. (عکس: کارگران چینی در پروژه آزادراه تهران-شمال)
عکس: farsnews.com
بحران اقتصادی جهانی که سال ۲۰۰۸ شروع شد، فرصت مناسبی برای چین بود تا با عرضه وامهای کلان، جای پایی در کشورهای جهان، حتی در کشورهای اروپایی باز کند.
عکس: picture-alliance/dpa
چین در سال ۲۰۱۳ طرح بلندپروازانه خود یعنی "راه ابریشم جدید" را کلید زد. این پروژه دو هدف اساسی دارد: ۱) افزایش تولید با مواد خام ارزان و انرژی ارزان ۲) انتقال مواد خام و فروش کالای چینی از طریق گسترش راهها، بندرها، فرودگاهها و خطوط راه آهن.
بنا بر دادههای "مرکز مطالعات استراتژیک بینالمللی" (CSIS) چین تنها طی شش سال (۲۰۱۳ تا ۲۰۱۹) حدود ۶۲ میلیارد دلار در بخش راه آهن ۳۴ کشور سرمایهگذاری کرده است. حضور فعال اقتصادی چین در واقع به معنای گسترش نفوذ سیاسی این کشور هم هست. (عکس: شی جین پینگ، رئیس جمهور چین در سال ۲۰۱۴ در کنار همتای ونزوئلایی خود، نیکلاس مادورو در کاراکاس)
عکس: AFP/Getty Images/L. Ramirez
تصویری از خط آهن باری-مسافری بنگوئلا در آنگولا. این خط از شهر لبیتو در آنگولا شروع و در شهر تنکه در جمهوری دموکراتیک کنگو به پایان میرسد. این خط آهن در آنگولا با سرمایهگذاری چین احیا شد.
عکس: DW/N. Sul D'Angola
آفریقا با گسترش سریع شهرنشینی روبرو است. حتی کارشناسان میگویند که انقلاب چهارم صنعتی در آفریقا رخ میدهد. این در حالی است که زیرساختهای کافی برای تحقق این تحول هنوز وجود ندارد. چین و هند از این خلا استفاده میکنند. (عکس: سرمایهگذاری چین در بخش شیلات موزامبیک)
عکس: DW/S. Lutxeque
به نوشته مجله فوربس، چین بزرگترین شریک تجاری آفریقا است و حجم سالانه تبادلات دو طرف به ۲۰۰ میلیارد دلار میرسد. بر این اساس، بیش از ۱۰۰ هزار شرکت چینی در آفریقا فعالند. بنا بر دادههای بخش تحقیقات تجارت چین – آفریقا در دانشگاه جان هاپکینز، بیشترین صادارات از آفریقا به چین در سال ۲۰۱۹ به ترتیب از کشورهای آنگولا، آفریقای جنوبی و جمهوری کنگو صورت گرفته است.
عکس: picture-alliance/Photoshot/Zhang Gaiping
مجله فوربس نوشته است که آفریقا ۲۰ درصد کتان مورد نیاز چین را تامین میکند. آفریقا نصف ذخایر منیزیم جهان را هم دارد که در صنعت فولاد به کار میرود و جمهوری دموکراتیک کنگو به تنهایی نصف ذخایر تلق جهان را در اختیار دارد. آفریقا همچنان ذخایر قابل توجه کولتان دارد که مورد نیاز صنعت الکترونیک است. چین به همه این منابع نیاز دارد. (عکس: معدن کبالت در جمهوری دموکراتیک کنگو)
عکس: Getty Images/AFP/F. Scoppa
دَن روخِفِن، پژوهشگر هلندی و بنیانگذار مؤسسه معماری "MORE" است. او تألیفات متعددی از جمله در زمینه گسترش شهرنشینی در آفریقا دارد. به گفته او، «در آفریقا هیچ پروژه ساختمانی بلندتر از ۳ طبقه و هیچ راهی طولانی تر از ۳ کیلومتر وجود ندارد که در دست چینیها نباشد.» (عکس: کارگر چینی و محلی در کارگاه ساخت یک اتوبان در اوگاندا)
عکس: Imago
اما در ایران چه اتفاقی خواهد افتاد؟
جزئیات توافق راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین منتشر نشده است. روزنامه "نیویورک تایمز" پیش از این نوشته بود که طرح این توافقنامه را رئیسجمهور چین پنج سال پیش (۲۰۱۶) پیشنهاد کرده بوده است. پیشنویس این توافقنامه ۴ تیرماه ۱۳۹۹ در پکن به امضا رسید. دو هفته بعد، روزنامه نیویورک تایمز به جزئیات این پیشنویس ۱۸ صفحهای دست یافت و آن را منتشر کرد.
عکس: ana.press
"نفت در برابر سرمایهگذاری"
به نوشته وبسایت اقتصادی "بلومبرگ"، چین در چارچوب این توافق «۴۰۰ میلیارد دلار در ایران سرمایهگذاری میکند و در مقابل از ایران با تخفیف زیاد و بهطور مداوم نفت میخرد». چین دقیقا مشابه همین استراتژی را در قاره آفریقا در پیش گرفته است. چین در مقابل بازسازی زیرساختها، حدود یکسوم نفت مورد نیاز خود را از کشورهای آفریقایی وارد میکند.
عکس: Mana Neystani
اگر موضوع "سرمایهگذاری در برابر نفت ارزانقیمت" درست باشد، پکن بخشی از سرمایهگذاری خود را از طریق اختلاف قیمت نفت ارزان جبران میکند. سود حاصل از سرمایهگذاری نیز بخش دیگری از هزینهها را تأمین میکند. گسترش حوزه نفوذ چین در منطقه را هم میتوان به سود اقتصادی افزود. توافقنامه ۲۵ ساله با چین کدام منافع ایران را تأمین میکند و چقدر برای ایران از نظر اقتصادی به صرفه است؟