آیا انتقاد از دولت اسرائیل جلوهای از یهودیستیزی است؟
۱۳۹۹ مرداد ۱۴, سهشنبهدو نامه سرگشاده خطاب به آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان. نامه سرگشاده اول را ۶۰ روشنفکر و استاد دانشگاههای ساکن آلمان و اسرائیل امضا کرده بودند و نامه دوم را یوزف شوستر، رئیس شورای مرکزی یهودیان آلمان به نمایندگی از نهادها و موسسات یهودی فعال در این کشور منتشر کردهاست.
نامه اول روز ۲۴ ژوئیه منتشر و رسانهای شد و نامه دوم، پنج روز پس از آن. دو نامه با دو مضمون متفاوت که حکایت از گرهی ناگشوده در سیاست و عملکرد آلمان پس از جنگ جهانی دوم دارد. این گره ناگشوده را میتوان در یک پرسش خلاصه کرد: «مرز یهودیستیزی کجاست؟»
محور اصلی نامه نخست ناظر بر ناروشن بودن مرز انتقاد از دولت اسرائیل است. به باور امضا کنندگان این نامه، در آلمان، هر انتقادی از دولت اسرائیل و عملکرد این دولت به سرعت میتواند برچسب یهودیستیزی در پی داشته باشد.
محور اصلی نامه دوم این است که حمله به دولت اسرائیل پوششی برای انگیزههای یهودیستیزانه است و بسیاری با اقدام به چنین کاری، هدف اصلی خود را که تقابل با یهودیان است، پنهان میکنند.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
به هر روی، میتوان گفت که انتشار این دو نامه با فاصله زمانی کوتاه بار دیگر بحث بر سر این گره ناگشوده را به رسانههای آلمان کشانده و یهودیستیزی و جلوههای پنهان و آشکار آن را به یکی از موضوعات داغ رسانههای آلمان در طول روزهای گذشته تبدیل کرده است.
لیزا هنل، خبرنگار دویچه وله نگاهی داشته است به مضمون این دو نامه و همچنین به بحثی که این دو نامه در رسانههای آلمان پیرامون این موضوع حساس برانگیختهاند.
مظهر یهودیستیزی
لیزا هنل در مقاله مبسوطی که برای سایت آلمانی دویچه وله نوشته است به پست یکی از کارمندان داوطلب اتحادیه سندیکاهای آلمان اشاره کرده است. این فرد در ماه نوامبر دولت اسرائیل را یک دولت "صهیونیستی و تروریستی" خوانده بود.
او در این پست فیسبوکی از اشغال مناطق فلسطینی توسط دولت اسرائیل سخن گفته بود و چنین امری را مغایر حقوق بینالملل دانسته بود. او حاکمیت یهودیان بر این منطقه را "سروری" نامیده بود که واژهای است برگرفته از ادبیات آلمان دوران حکومت ناسیونال سوسیالیستها. واژهای که مفهوم وابستگی به "نژاد برتر" را تداعی میکند.
همین فرد زیر این پست فیسبوکی نوشته بود: «لطفا توجه شود: من یهودستیز نیستم.» این جمله اما اتحادیه سندیکاهای آلمان را متقاعد نکرد. مسئولان این اتحادیه، این فرد را به اتهام باورها و تبلیغات یهودستیزانه از کار برکنار کردند.
به باور لیزا هنل، این پست فیسبوکی آشکارا عنصر یهودیستیزی نهفته در انتقاد از دولت اسرائیل را نشان میدهد. در چنین رویکردهایی چهرهای پلید از دولت اسرائیل به نمایش گذاشته میشود، همه بحران حاکم بر خاورمیانه به حساب عملکرد اسرائیل گذاشته میشود و حتی در مقابله با دولت اسرائيل از مفاهیم برگرفته از ادبیات ناسیونالسوسیالیستها استفاده میشود.
بحثی داغ
امضا کنندگان نامه نخست نسبت به استفاده بیش از حد از عنوان "یهودیستیزی" هشدار دادهاند. آنها عنوان کردهاند که هرگونه انتقاد صحیح و مشروعی از سیاست دولت اسرائیل در آلمان ناممکن شده است.
در این نامه تصریح شده است که باید تعریف دقیقی از مفهوم "یهودیستیزی" ارائه شود و به این ترتیب، امکان اظهار نظر آزاد درباره عملکرد دولت اسرائیل فراهم شود.
لیزا هنل در ادامه گزارش خود مینویسد که این نخستین نامهای نیست که ظرف سالهای اخیر درباره موضوع "یهودیستیزی" نوشته میشود.
اتهام "یهودستیز" بودن و "یهودیستیزی" در آلمان پس از جنگ جهانی دوم و شکست حکومت فاشیستی ناسیونال سوسیالیستها به اتهامی سنگین تبدیل شده است.
نهادها و مراکز مذهبی یهودیان در مقابل به انتقادهای تند مطرح شده علیه دولت اسرائیل اشاره کرده و میپرسند که چرا نحوه برخورد با دیگر کشورهای جهان با نحوه و راهکار برخورد با دولت اسرائیل همسان نیست.
به باور آنها، بخش زیادی از تفکر "یهودیستیزانه" در پوشش انتقاد از دولت اسرائیل پنهان شده است.
امضا کنندگان نامه نخست حتی عملکرد فلیکس کلاین، مسئول مقابله با یهودیستیزی در دولت آلمان را مورد انتقاد قرار داده و گفتهاند که کلاین تحت فشار دولت اسرائيل به گرایشهای "راستگرایانه و پوپولیستی اسرائیل" میدان عمل داده است.
موضوع بر سر حمایت مالی فلیکس کلاین از نویسنده کتاب "یهودستیز جدید آلمانی"، آریا شهروز شالیکار است.
شالیکار یک شهروند آلمانی ایرانیتبار است که به شهروندی اسرائیل درآمده است. او در کتاب جدید خود عنوان کرده است که یهودستیزی معاصر در آلمان عملا در پوشش انتقاد از اسرائیل و دولت این کشور خود را بروز میدهد.
لیزا هنل، در مقاله خود مینویسد که امضاکنندگان نامه نخست اما دلیل و مدرکی برای این موضوع ارائه نکردهاند که چرا باورهای شالیکار را "پوپولیستی و راستگرایانه" میدانند.
رئوس تعریف یهودیستیزی
تعاریفی درباره چگونگی انتقاد از عملکرد دولت اسرائیل وجود دارند که میتوانند در تشخیص پدیده یهودیستیزی کمک کنند. هرگاه در انتقاد از عملکرد دولت اسرائیل، تصویری اهریمنی از این دولت داده شود، هرگاه مشروعیت دولت اسرائیل انکار شود و هرگاه در انتقاد از دولت اسرائیل در قیاس با سایر دولتهای جهان برخوردی ناهمسان صورت گیرد، میتوان از "یهودیستیزی پنهان" در این انتقادها سخن گفت.
مونیکا شوارتس فریزل، یکی از پژوهشگران پدیده یهودیستیزی در آلمان در گفتوگو با فرستنده رادیویی "دویچلندفونک" گفته است، کسی که از فهم و شعور برخوردار باشد، نمیتواند مدعی شود که در آلمان انتقاد مشروع از دولت اسرائیل ممنوع است. خطاب او به روشنفکران و استادانی است که نامه به آنگلا مرکل را نوشتهاند.
دو نفر از امضا کنندگان نامه روشنفکران و استادان به آنگلا مرکل، ولفگانگ بنتز و آلایدا آسمان هستند که معتقدند خطر اصلی ناشی از یهودیستیزی در آلمان به گروهها و جریانات راستگرا در آلمان برمیگردد.
گرچه عمده موارد ثبت شده از اقدامات یهودیستیزانه در آلمان از سوی نیروهای راستافراطی و گروههای نئونازی صورت میگیرد، اما گرایشهای یهودیستیزانه در بین مسلمانان ساکن آلمان و همچنین در بین گروههای چپگرا نیز دیده میشود.
لیزا هنل بر این باور است که بسیاری از انگیزههای یهودیستیزانه نیروهای چپگرا و مسلمانان در لفافه صهیونیسمستیزی مطرح میشود.
به کانال اینستاگرام دویچه وله فارسی بپیوندید
به عنوان نمونه، شماری از پژوهشگران پدیده یهودیستیزی در آلمان نسبت به خطرات پنهان در جنبش "بایکوت، عدم سرمایهگذاری و تحریم اسرائیل" (BDS) هشدار میدهند. به باور آنها، این جریان از طریق طرح تحریم اسرائیل، عملا مشروعیت دولت آن کشور را به زیر علامت سئوال میکشد و خواستار پایان عمر اسرائیل است.
نویسنده مقاله دویچه وله آلمانی در انتهای گزارش خود به این نتیجه میرسد که دو نامه سرگشاده اخیر حکایت از آن دارد که گره برخاسته از عدم تمایز دقیق بین "حق انتقاد مشروع از دولت اسرائیل" و پدیده یهودیستیزی، در تاریخ آلمان پس از جنگ هنوز ناگشوده مانده است. او میگوید مادام آنکه این گره گشوده نشود، انتشار چنین نامههایی نیز ادامه خواهد یافت.