1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

اتهام ترور دست آمریکا را برای چه اقداماتی علیه ایران باز می‌کند؟

۱۳۹۰ مهر ۲۰, چهارشنبه

اگر این اتهام درست باشد که ایران قصد ترور سفیر عربستان سعودی در واشنگتن را داشته ، پیامدهای آن برای این کشور چیست؟ از این فضا آمریکا چه بهره‌برداری می‌تواند بکند؟ آیا ایران مجبور می‌شود برای کاهش هزینه‌ها امتیاز دهد؟

وزیر دادگستری و رئیس پلیس داخلی آمریکا ایران را به طراحی نقشه ترور متهم کردندعکس: dapd

بر سر درستی یا نادرستی این اتهام که ایران طرح ترور عادل الجبیر، سفیر عربستان سعودی در آمریکا را ریخته بود، هنوز بحث‌های زیادی در جریان است. بحث‌هایی که دررسانه‌های جهان به موضوعی داغ تبدیل شده است. مطبوعات آمریکایی مشغول سبک و سنگین کردن توان ایران برای انجام چنین اقداماتی هستند، ولی ایران قبل از هرچیز نگران عواقب این اتهام سنگین است.


برخی ناظران بر این باورند که حالا دست آمریکا و اروپا برای تهدید و تنبیه ایران از همیشه بازتر شده است. آن‌ها هم‌چنین معقتدند که واکنش جمهوری اسلامی ایران در مواجه با این اتهام بسیار ضعیف بوده است. در این زمینه دویچه وله گفت‌وگویی داشت با رضا تقی‌زاده، تحلیل‌گر سیاسی.


دویچه وله: آقای تقی‌زاده ایران می‌داند که ترور سفیر عربستان سعودی برایش عواقب سختی دارد، با وجود این اگر این اتهام درست باشد، ایران با چه انگیزه‌ا‌ی می‌خواسته دست به چنین اقدامی بزند؟


رضا تقی‌زاده: سابقه‌ی اتهامی که به ایران وارد شده، تقریباً به چهارماه پیش برمی‌گردد. به نظر من درست نیست که این اتهام را به‌عنوان یک تصمیم هماهنگ از طرف هیئت حاکمه‌ی ایران، متوجه ایران کنیم. به نظر من اگر این اتهام وارد باشد، شاخه‌ای در درون هیئت حاکمه‌ی ایران پشت سر این اتهام قرارداشته و به نظر نمی‌رسد در مورد نحوه اجرای آن و یا حتی اجرای آن هماهنگی کافی یا تصمیم‌گیری از بالا بوده باشد.


دولت ایران به‌هرحال متمایل به داشتن روابط عادی با عربستان سعودی و حتی برداشتن مشکلات عادی‌سازی مناسبات با آمریکا است. حتی رهبری جمهوری اسلامی با وجود داشتن خط مخالف عادی سازی مناسبات سیاسی با آمریکا، به نظر نمی‌رسد که علاقه‌مند به صدور دستور کشتن شهروندان آمریکایی و یا ترور سفیر عربستان سعودی در واشنگتن باشد.
به اعتقاد من ممکن است یک شاخه‌ی تندرو در داخل نظام سیاسی ایران و احتمالاً همان طور که اشاره شده وابسته به سپاه پاسداران، موافق تحدید مناسبات ایران با عربستان سعودی و یا با آمریکا بوده و یا اختلال در تلاش‌هایی که برای نزدیک کردن این روابط و یا برداشتن مشکلات آن صورت می‌گرفته، به دنبال چنین طرحی رفته باشد.


ولی حتی برای آن شاخه‌ی خیلی تندرو که شما از آن اسم بردید، چه منافعی می‌تواند ترور یک دیپلمات عربستان سعودی داشته داشته باشد؟ آن هم در شرایطی که ایران وارد یکی از پرتنش‌ترین دوره‌ها در مناسبات خود با کشورهای همسایه، بخصوص عربستان سعودی شده است؟


اگر دولت در جهت عادی سازی مناسبات با عربستان سعودی موفقیتی پیدا می‌کرد، به‌هرحال تنش‌ها در منطقه برای دولت کمتر می‌شد. فراموش نکنید، بعد از این که آقای مایک مولن رئیس ستاد ارتش آمریکا اعلام یا پیشنهاد کرد که مایل به داشتن یک خط ارتباط قرمز برای پیشگیری از بحران با ایران است، رئیس جمهور ایران که در نیویورک بود از این امر استقبال کرد. ولی چند روز بعد، فرمانده‌ی نیروی دریایی، ضرورت این کار را رد کرد.


بنابراین می‌بینیم که بین سیاسیون و نظامیان در مورد مناسبات ایران با آمریکا و حتی مناسبات ایران با عربستان سعودی اختلاف نظری وجود دارد. شاخه‌ی تندروتر و متمایل به نظامی‌گرایی مخالف عادی سازی مناسبات است. بنابراین شاید بحرانی‌شدن روابط خارجی ایران هدف‌های بعضی از شاخه‌های نظامی را در درون هیئت حاکمه‌ی ایران تأمین می‌کند و نمی‌شود این را به صورت مطلق رد کرد. این فرضیه‌ای است که بسیاری از صاحب نظران به آن معتقد هستند.


گذشته از این که چه جناحی و به چه دلیلی ممکن است خواستار بحرانی شدن مناسبات ایران با جهان خارج باشد، به هرحال خانم هیلاری کلینتون و سایر مقام‌های آمریکایی تهدید کرده‌اند که ایران پاسخی "قاطع" خواهد گرفت. این پاسخ قاطع چه می‌تواند باشد؟


این سئوال بسیار بااهمیتی است. به نظر من واکنش فوری ایران به اتهامی که وارد شده، نامه‌ی رسمی نماینده‌ی دائمی ایران در سازمان ملل به بانکی مون دبیرکل سازمان ملل، واکنش بلافاصله‌ی رئیس مجلس ایران و همین طور بازتاب گسترده‌ی آن در رسانه‌های نزدیک به دولت ایران، نشانه‌ی نگرانی دولت ایران در مقابل اقدامات تلافی‌جویانه‌ای است که می‌تواند متوجه ایران باشد.

با توجه به این که در بیانیه‌ی دادستان کل آمریکا اشاره شده است که وزارت خارجه و کاخ سفید در مسیر تصمیمات بعدی قرار دارند، احتمالاً تنها انزوای سیاسی ایران و تشدید این انزوا هدف نهایی دولت آمریکا نیست. به نظر می‌رسد باتوجه به این که مقامات درجه یک سیاسی آمریکا در پشت این موضوع قرار دارند و درگیر این مسئله شده‌اند، و این که این خبر به‌عنوان یک خبر درجه یک جهانی انعکاس وسیعی پیدا کرده است، یقیناً تمهیدات دیگری در ذهن رهبران آمریکا هست.


دولت اوباما متهم به نوعی سستی شده است و برخی از ناظران اعتقاد دارند که شاید شاخه‌های نظامی ایران از حالت انفعالی آمریکا در عراق و افغانستان تهیج شده‌اند و می‌خواهند از آن سوءاستفاده کنند. بنابراین شاید در سال برگزاری انتخابات مقدماتی آمریکا، رئیس جمهور آمریکا بخواهد موقعیت مستحکم‌تری از آمریکا را در منطقه به نمایش بگذارد و ایران وسیله‌ی اثبات اقتدار و یا تجدید اقتدار آمریکا باشد. باید منتظر باشیم و ببینیم تصمیمات واشنگتن به‌عنوان اعمال تنبیهات و یا محدودیت‌های تلافی‌جویانه‌ای که علیه ایران اعمال خواهد شد، چه خواهد بود. این سئوالی است که برای مقامات ایران هم در حال حاضر مطرح است.


تا به‌حال گمانه‌زنی‌ می‌شد که آمریکا به پشتوانه‌ی ظرفیت نفتی بالای عربستان سعودی می‌تواند پای تحریم نفتی مستقیم ایران برود. به نظر شما این امر تا چه اندازه محتمل است؟


سال گذشته نیز به صورت غیرمستقیم نشانه‌های قدرت عربستان سعودی و تصمیم آمریکا و بضاعت آن کشور برای اعمال تنبیهات به ایران نشان داده شد. همین که چین وادار شد میزان واردات نفت خام ایران را کاهش دهد و کره جنوبی همین اقدام را تکرار کرد و هند از پرداخت هزینه‌ی خرید نفت خام ایران طفره رفت و ایران عملاً با یک مشکل فروش نفت خام و دریافت درآمدهای ارزی خود روبه‌رو شد، نشان داد که ایران واقعاً در شرایط بسیار آسیب‌پذیری است.

رضا تقی‌زاده، تحلیلگر سیاسیعکس: Taghizadeh


به نظر من تحریم نفتی علیه ایران به صورت مستقیم اعمال نخواهد شد و به صورت رسمی در شورای امنیت مطرح نمی‌شود. ولی این بضاعت هم در آمریکا هست که مضیقه‌های بانکی علیه ایران را، از جمله با تحریم بانک مرکزی تشدید کند و هم عربستان سعودی قادر است با ظرفیت اضافی تولیدی که در اختیار دارد، بلافاصله جایگزین بازارهای صادرات نفت ایران شود و عراق به‌عنوان یک نیروی کمکی کمبودهای این بازار را جبران کند.


در مجموع عراق و عربستان بیش از سه میلیون بشکه نفت اضافی را می‌توانند در فاصله‌ی کوتاهی وارد بازار کنند. در حالی که مجموعه‌ی صادرات نفت خام ایران به بازارها کمتر از دو میلیون بشکه در روز است. این تنها یک ظرفیت بالقوه نیست. عربستان عملاً می‌تواند این امکان بالقوه را به فعل آورد. اگر آمریکا مصمم به اعمال این تحریم‌ها باشد، بی‌تردید تحریم فروش نفت ایران به صورت غیرمستقیم و بدون بردن به شورای امنیت یکی از نزدیکترین تصمیماتی است که می‌توان به آن فکر کرد.


به نظر شما مقام‌های ایرانی چه می‌توانند بکنند برای این که از هزینه‌هایی که این اتهام برایشان به دنبال دارد، تا حدودی کم کنند؟


به‌هرحال بایستی که مناسبات ایران با دنیای خارج به صورت عادی درآید. با توجه به این که در درون هیئت حاکمه‌ی ایران یک هماهنگی برای برخورد با مسائل برونمرزی وجود ندارد، رسیدن به یک راه‌حل یگانه به نظر من بسیار دشوار است. از این لحاظ است که هیچ وقت هیچ کدام از تصمیاتی که در جهت عادی سازی مناسبات خارجی ایران در طول چند سال گذشته مورد توجه قرار گرفته، به صورت جدی نتوانسته است پیگیری شود. این مشکلی است که جمهوری اسلامی در حال حاضر نیز با آن روبه‌رو است.


فکر می‌کنید مقام‌های ایرانی ممکن است امتیازهایی دهند برای این که از این مخمصه بیرون آیند، یا این که بعید می‌دانید؟ اگر بدهند، چه امتیازهایی می‌توانند بدهند؟

پیش از دادن هر نوع امتیاز باید در درون هیئت حاکمه‌ی ایران نوعی هماهنگی و یکصدایی ایجاد شود. متأسفانه در شرایط فعلی از نظر جمهوری اسلامی چنین هماهنگی وجود ندارد. دولت در شرایط بسیار ضعیفی است. سال برگزاری انتخابات داخلی ایران است و نبرد قدرت بین جناح‌های مختلف در درون هیئت حاکمه‌ی ایران با شدت ادامه دارد. در این وضعیت کدامیک از شاخه‌های قدرت می‌تواند دست بالاتر را داشته باشد و پیشنهاد نهایی او چه طور مورد حمایت بقیه‌گروه‌ها قرار گیرد، سئوالی است که جمهوری اسلامی ظاهراً در وضعیت فعلی برای آن پاسخی ندارد. ولی حداقل انتظار این است که در یکی از موارد چالش، یعنی برنامه‌های اتمی ایران، ایران بتواند یک قدم مثبت در جهت تأمین خواسته‌های جامعه جهانی بردارد.


در رابطه با مسئله‌ی نقض حقوق بشر چطور؟ آیا در این زمینه هم ممکن است مجبور به ایجاد بهبودهایی شود؟


بیشتر چالش‌های مناسبات خارجی ایران متوجه مسائل امنیت منطقه است. بنابراین کشورهای خارجی کمتر نگران مسائل حقوق بشر در وضعیت فعلی هستند. ایران در وضعیت سوریه نیست که کشتارهای جمعی توسط رژیم یک مسئله‌ی جهانی شده باشد. اگر تضییع حقوق بشر هست، بیشتر شکل انفرادی و یا تقریباً غیرمحسوس دارد. بنابراین دنیای خارج کمتر به آن علاقمند است و یا این مسئله‌ی فوری جهان خارج نیست.


مسئله‌ی فوری جهان خارج مسئله‌ی برخورد با برنامه‌های اتمی ایران است و اقدامات تروریستی در منطقه و نحوه‌ی برخورد با ادامه‌ی جنگ در عراق و افغانستان. در هرکدام از این زمینه‌ها ایران آماده‌ی همکاری جدی با غرب باشد، مسئله‌ی حقوق بشر از نظر غرب می‌تواند حداقل برای کوتاه مدت به فراموشی سپرده شود.


آیا برخورد با ایران می‌تواند برای آقای اوباما آن طور که در سخنان‌تان اشاره کردید، امتیازی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باشد ؟


دولت اوباما از طرف حزب جمهوری خواه متهم به نوعی تعامل است و سستی و نشان دادن ضعف نسبی. این برای اوباما شکل حیاتی دارد که در سال برگزاری انتخابات مقدماتی یک پیروزی خارجی به دست آورد. موقعیت ایران در منطقه رو به تضعیف است. حاکمیت ایران محبوبیتی ندارد و در افکار عمومی آمریکا از چنین اقدامی استقبال بهتری به عمل خواهد آمد. بنابراین، دور از ذهن نیست اگر فکر کنیم اوباما به یک اقدام تنبیهی در مورد ایران در آینده دست زند، به این امید که بتواند چهره‌ی خود را در افکار عمومی مردم آمریکا به نوعی بهبود بخشد.

مصاحبه: مریم انصاری
تحریریه: جواد طالعی

پرش از قسمت در همین زمینه