فرهنگ در مصاحبه با دویچه وله می‌گوید که از نتایج پیوستن سپاه پاسداران به لیست سیاه تروریسم این خواهد بود که این سپاه از انجام هرگونه معامله در خاک امریکا باز خواهد ماند و تمامی شرکت‌های خارجی که با سپاه معاملات تجاری دارند، مشمول تحریم آمریکا خواهند شد.

دویچه وله: آقای فرهنگ تروریست قلمدادشدن سپاه پاسداران بخشی از برنامه ی آمریکا برای تشدید فشار علیه ایران است. این راه را چقدر مناسب برای این هدف می دانید؟

منصور فرهنگ: واقعیت امر این است که این نوع اقدامات می تواند روی اقتصاد ایران تاثیر بگذارد. برای اینکه سپاه پاسداران فقط یک تشکیلات نظامی و امنیتی نیست، بلکه سپاه پاسداران کارخانه دار است، ملاک است، توی تجارت خارجی و بانکهای خارجی حسابهای معتدد دارد و به طور کلی منابع تامین مالی خاص خودش را دارد که می تواند در کشورهای اروپایی باشد یا در ژاپن و کره و هندوستان باشد، و در کشورهایی که با ایران روابط تجاری گسترده ای دارند. و چون آمریکایی ها با تمام این کشورها روابط تجاری دارند و بزرگترین بازار برای غالب این کشورها هستند، بنابراین می توانند به آنها فشار بیاورند که برای سپاه پاسداران در امور مالی خودش و در خریدهایی که می خواهد در خارج بکند محدودیتهایی قائل بشوند و این می تواند در اقتصاد ایران تاثیر بگذارد که این به نظر من محرومیت و پیامدهای منفی این نوع فشارها فقط می تواند متوجه جامعه ایران باشد.

در ابتدا که بحث تحریم سپاه توسط کنگره ی آمریکا مطرح بود، قرار بود که فقط سپاه قدس که در حقیقت بخش برونمرزی سپاه پاسداران هست مورد تحریم واقع بشود، ولی این مصوبه شامل کل سپاه می شود! علتش را چه می دانید؟

آقای احمدی نژاد بدون اینکه خودش بداند موثرترین یار و یاری رسان دست راستی ترین جناح سیاست خارجی آمریکا و گروههای فشار در این کشور است. مواضعی که می گیرد، حرفهایی که می زند بسیاری از عناصری را که با دولت بوش در رابطه با جنگ عراق مخالف هستند و فعالیت سیاسی علیه این دولت می کنند، همه اینها را با همدیگر متحد می کند. در مجلس نمایندگان آمریکا دیروز وقتی این قطعنامه به تصویب رسید، سیصد و نود و هفت نفر از اعضای کنگره به آن رای موافق دادند و فقط شانزده نفر رای مخالف دادند. در سنای آمریکا ده رای مخالف هم نیاورد! یعنی با اینکه اکثریت اعضای نمایندگان کنگره ی آمریکا در هر دو مجلس مخالف سیاست بوش در عراق هستند و می کوشند که برای خروج نیروهای آمریکایی از عراق محدودیت زمانی تعیین بکنند، وقتی به ایران می رسد اینها متحد می شوند و این واقعا از عدم فراست و واقعبینی در مواضع و سیاست ایران است که جناحهای رقیب سیاسی آمریکا را در رابطه با خودش متحد می کند. علت اینکه تصمیم گرفته اند تمامی سپاه پاسداران را سوژه این قطعنامه قرار بدهند، این بود که وجود آقای احمدی نژاد در این کشور و حرفهایی که در اینجا می زد، ایران را به عنوان یک کشور خطرناک و خالی از خرد و فراست معرفی می کند. یعنی مخدوش کردن چهره ی جمهوری اسلامی به عنوان یک کشور خطرناک که این می تواند بسیاری از نیروهای رقیب را در داخل آمریکا باهم علیه ایران متحد بکند.

بنابراین به نظر شما همزمانی تصویب این طرح با حضور احمدی نژاد در آمریکا نمی تواند اتفاقی باشد؟

نه، فقط حضور احمدی نژاد در اینجا به خودی خود نیست. این حضور می توانست چهره ی ملایمتری از ایران را نشان بدهد، می توانست انعطافی نشان بدهد، می توانست بروی برخی حرفهایی که در رابطه با کشتار یهودیان زده بود و یا نابودی اسراییل... بهرحال این حرفها واقعا بی معناست و مثل این می ماند که مثلا فکر بکنید یک کسی برود در مشهد یا در قم برای نمازگزاران در آنجا سخنرانی بکند و بگوید کشتن امام حسین در کربلا یک واقعیت تاریخی نیست، بلکه یک تئوری است که ما باید در مورد آن تحقیق بکنیم. آیا عکس العمل آن نمازگزاران نسبت به این حرف چه هست؟ واقعا در رابطه با مردم غرب به طور اعم و خصوصا جمعیت یهودیان انکار و یا مورد سوال قراردادن هلوکاست به عنوان یک واقعیت تاریخی که هیچ ارتباطی نسبت به انتقاد ما از رفتار اسراییل نسبت به فلسطینیان اصلا و ابدا ندارد. این حرفهایی که می زند در واقع آن چهره ای را در اینجا، در ایران، به کشوری معرفی می کند که نمی تواند به آن اعتماد کرد. حالا صحیح یا غلط، یک چنین تصویری از ایران در جامعه آمریکا و خصوصا او در آنجا مطرح کرده است.

و دیگر اینکه وقتی وی در سخنرانی خودش می گوید، پرونده‌ی هسته ای ایران بسته شده و ما تحت هیچ عنوانی به تصمیمات شورا اهمیتی قائل نیستیم و به طور کلی این تصمیمات را غیرقانونی اعلام می کند، بجای انتقادکردن و وارد بحث شدن. یعنی زمینه ی این درگیری، این تقابل میان ایران و آمریکا و مشکل مسایل هسته ای اگر از راه دیپلماتیک نتواند حل بشود، احمدی نژاد درواقع زمینه ساز خواسته های آن عناصری در آمریکا هست که خواهان درگیری نظامی با ایران هستند. مجموعه ی همه ی این عوامل کمک می کند که کنگره ی آمریکا، مطبوعات آمریکا، افکار عمومی آمریکا، ایران را به عنوان کشوری در نظر بگیرند، که نمی شود با آن وارد بحث و گفت و گو شد و حل و فصل مسایل را از طریق بده ـ بستان دیپلماتیک دنبال کرد. احمدی نژاد در اینجا نقش بسیار مخربی برای امنیت و رفاه جامعه ایران داشته است.