ادامه تلاشهای دولت برای تحقق «ایران ۱۵۰ میلیون نفری»
۱۳۹۰ آبان ۹, دوشنبه در حالیکه که خبر عبور جمعیت جهان از مرز ۷ میلیارد نفر عناوین رسانهها را به خود خبر داده، در ایران همچنان بحثهای فراوانی درباره تحقق پروژه «ایرانِ ۱۵۰ میلیون نفری» در جریان است که در دولت دهم محمود احمدینژاد کلید خورد.
آخرین اظهار نظر در این مورد را میتوان اظهارات روز شنبه (۷ آبان) رئیس مرکز امور زنان و خانواده ریاستجمهوری دانست که بار دیگر به وجود درس «تنظیم خانواده» در دانشگاهها انتقاد کرد و آن را «سیاست غرب برای کشورهای شیعهنشین» نام نهاد.
به گزارش ایسنا زهرا سجادی گفت: «كلاسهای تنظيم خانواده توصيه به جلوگيری از فرزنددارشدن میكنند و اين دقيقا سياست دنيای غرب برای كشورهای شيعهنشين است، چنانكه از دهه۴۰ شمسی برنامهريزی كردند كه كمكم جمعيت ايران را كاهش دهند.»
او در این گفتوگو ادعا کرد که رشد جمعیت ایران منفی شده و افزود: «طبق برنامهريزی آنها نرخ باروری در سال ۱۳۹۰ بايد به ۴ میرسيد، اما در اثر تبليغات وسيع آنها اين نرخ امسال ۸ / ۱ اعلام شد؛ يعنی رشد منفی باروری و چيزی فراتر از انتظار غربیها». این در حالیست که محمد اسلامی٬ رييس اداره جمعيت و تنظيم خانواده وزارت بهداشت٬ مرداد ماه سال گذشته به ایسنا گفته بود، رشد جمعیت در تمامی استانهای ایران مثبت است.
درس تنظیم خانواده که از دوران ریاستجمهوری محمد خاتمی وارد عناوین درسی دانشگاهها شد٬ در طول همه این سالها با تنگنظریها و اعمال سلایق مختلف مواجه بوده است. این درس در برخی دانشگاهها صرفاً در سطح «جمعیتشناسی» ارایه و در برخی دیگر به صورت کاملتر٬ با آموزش راههای پیشگیری از بارداری و بیماریهای مقاربتی همراه بوده است.
دولت محمود احمدینژاد در دور حکومت دوم خود بحث گستردهای را درباره بیهوده بودن سیاستهای کنترل جمعیت آغاز کرد. یکی از دستاوردهای آن تلاش برای ارایه کتاب «روانشناسی ازدواج و شكوه همسرداری» نوشته غلامعلی افروز به عنوان واحد درسی در دانشگاهها بوده است.
ریشه وجود درس «تنظیم خانواده» را شاید بتوان در مصوبهای مربوط به سال ۷۳ جستجو کرد. به استناد سایت «شورای عالی انقلاب فرهنگی» در سال ۱۳۷۳ بنا بر پیشنهاد رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان وقت مقرر شد که دو واحد درس تحت عنوان «دانش خانواده» به صورت اختیاری در دانشگاههایی که «آمادگی» دارند، ارایه شود.
این اقدام بخشی از سیاستهای تنظیم خانواده در ایران بود که توانست با کسب موفقیت توجه مجامع بینالمللی را جلب کند. اما ظاهرا موفقیت ایران در کنترل جمعیت که در سالهای نخست انقلاب به مرز انفجار رسیده بود، درست همان چیزیست که آتش خشم دولت محمود احمدی نژاد را شعلهور میکند.
زهرا سجادی در اوایل مهر ماه امسال به خبر آنلاین گفت: «تنظیم خانواده در حال ضربه زدن به کشور است. رشد جمعیت کشور در حال منفی شدن است و متأسفانه هیچ فردی به این موضوع فکر نمیکند که مانع از ادامه این روند شود. ایران این ظرفیت را دارد تا جمعیت خود را به ۱۵۰ میلیون نفر برساند.»
بیاطلاعی وزارت علوم
متولیان دولتی امور زنان کشور در حالی بر طبل افزایش جمعیت و جایگزینی درس «تنظیم خانواده» با «روانشناسی ازدواج و شکوه همسرداری» میکوبند که وزارت علوم کشور از ارایه پیشنهادی درباره چنین درسی اظهار بیاطلاعی میکند.
سعید قدیمی مدیر کل امور آموزشی وزارت علوم بهمن ماه سال ۱۳۸۹ و در بحبوحه بحث درباره ارایه درس «روانشناسی ازدواج و شکوه همسرداری» گفته بود: «بحث حذف درس تنظیم خانواده در وزارت علوم مطرح نیست و درس جایگزین آن به عنوان روانشناسی ازدواج و شکوه همسرداری نیز تا کنون برای بررسی و تصویب به شورای برنامهریزی درسی پیشنهاد داده نشده است و ارائه آن در دانشگاهها در دستور کار نیست.»
به همین علت و به رغم تلاش و تمایل بخشهایی از دولت٬ این درس امسال نیز به لیست دروس دانشگاهی وارد نشد. زهرا سجادی٬ مشاور رئیسجمهور در امور زنان از وجود «مخالفتهای متعدد» در مقابل چنین درسی سخن گفت.
وی شهریور ماه امسال در گفتوگو با باشگاه خبری فارس گفت: «بسیاری از اساتید درخصوص ضرورت حذف درس تنظیم خانواده توجیه نیستند؛ با توجه به صحبتهای مقام معظم رهبری مبنی بر افزایش جمعیت در ایران باید توجه کرد که ایران ظرفیت افزایش جمعیت را دارد و بر این اساس ضرورت تدریس کتاب «روانشناسی ازدواج و شکوه همسرداری» که راهکارهای ازدواج جوانان را مطرح میکند٬ ضروری است.»
به گفته سجادی٬ «مبحث ازدواج، یکی از وظایف و حیطههای فعالیت مرکز امور زنان است» و کتاب مزبور «دارای بخشهای مختلفی از جمله فلسفه، هدف اصلی ازدواج، زمان ازدواج، تأثیر مشاوره در ازدواج، اصول و معیارهای همسانی و کُفویت در زوجیت است؛ بخشی از این کتاب به دختران و دلایل عدم خواستگاری آنها از پسران مورد توجه خود پرداخته است.» او تاکید کرد که «شعار "فرزند کمتر زندگی بهتر" مورد تایید ما نیست و در این کتاب هم بحث تعداد فرزندان مطرح نخواهد شد، بلکه اصل روابط دوستانه بین زن و شوهر است.»
وعده مشوقهای مالی
پروژه «ایران ۱۵۰ میلیونی» در اوایل سال ۱۳۸۹ از سوی محمود احمدی نژاد مطرح شد. او از قابلیت ایران برای داشتن جمعیتی بالغ بر ۱۵۰ میلیون نفر سخن گفته و از سیاستهای کنترل جمعیت دولتهای قبلی انتقاد کرده بود. چنین نگرشیست که شالوده حمله به درس تنظیم خانواده در دانشگاهها را شکل میدهد.
وی در هشتم دی ۸۹ نیز در پایان سفر استانی خود به استان البرز بار دیگر مفصلاً به سیاستهای کنترل جمعیت تاخت. او در سخنان خود ضمن انتقاد از شعار دو بچه کافی است اظهار کرد: «این شعار فرمول انقراض یک ملت است نه بقای آن. بسیاری از نخبگان و دانشمندان از خانوادههای پرجمعیت بوده و همین امر موجب رشد آنها شده است».
سخنانی که با اعلام مشوقهای مالی برای بچهدار شدن خانوادهها همراه بود، واکنشهای کارشناسان اقتصادی، بهداشتی و سیاسی کشور را در پی داشت. آییننامه «آتیه فرزندان ایرانی» که در یکی از بندهای آن پیشبینی شده بود از سال ۸۹ به هر نوزاد ایرانی یک میلیون تومان اختصاص یابد، در آبان ماه ۸۸ از سوی هیات دولت تصویب شد.
البته این طرح تا کنون در حد حرف و تبلیغات دولتی مانده و به مرحله اجرا نرسیده است. عبدالرضا شیخالاسلامی٬ وزیر تعاون در اواخر شهریور امسال از مشکلات این طرح و زمانبر بودن اجرای آن سخن گفت و تاکید کرد: «هماكنون درصدی (پیشبینی) برای پيشرفت اين طرح ندارم.»
مخالفتها با نظرات رئیسجمهور
پروژه «ایران ۱۵۰ میلیون نفری» اما نه تنها اعتراضات تحلیلگران مستقل را به همراه داشت که از درون خود مسئولان اصلی تصمیمگیرنده کشور نیز انتقاداتی را برانگیخت.
پنجم بهمن ۱۳۸۹ عضو كمیسیون بهداشت و درمان در مجلس شورای اسلامی، به خبرگزاری مجلس گفت: « قانون كنترل جمعیت و تنظیم خانواده در زمان "امام خمینی" و با آگاهی و پذیرش ایشان كارش آغاز شد و در زمان مقام معظم رهبری نیز به شدت مورد حمایت و تایید ایشان قرار گرفت.»
سیدعلیرضا مرندی افزود: «تمام اعضای مجلس شورای اسلامی نیز موضوع كنترل جمعیت و تنظیم خانواده را تصویب كردند و به آن رای مثبت دادند و حتی به تایید شورای نگهبان نیز رسید و به قانون تبدیل شد به طوری كه جزیی از سیاستهای نظام جمهوری اسلامی ایران شد.»
وی گفت: «ما نمیتوانیم در یک جا قانون داشته باشیم و در جای دیگر بر خلاف آن عمل كنیم، بنابراین زمانی ما میتوانیم كاری متفاوت از این قانون انجام دهیم كه ابتدا آن را لغو كنیم. »
او سیاست مشوقهای مالی احمدینژاد در جهت رشد جمعیت را نیز زیر سوال برد: «تزریق پول به جامعه برای افزایش جمعیت، هیچ سودی نمیتواند داشته باشد، البته ممكن است عدهای اندک و ساده لوح تحت تاثیر قرار بگیرند؛ اما این موضوع كمكی به افزایش جمعیت كیفی نمیكند و در واقع این نوع سیاستها نمایشی است و اصالت زیادی ندارد. »
اکنون و در فضایی که مقابله با کنترل جمعیت مخالفان جدیای در خود نظام کشور دارد٬ تلاش بخشهایی از دولت برای حذف درس تنظیم خانواده گامی است در راه نزدیک شدن به تحقق «ایران ۱۵۰ میلیون نفری».
مریم میرزا
تحریریه: شهرام احدی