از آن سوی خط • مصاحبه با حجاریان، فاطمه حقیقتجو و محسن سازگارا
۱۳۸۶ شهریور ۲, جمعهخودی و غیر خودی کردن در ایدئولوژی سیاسی حکومت در ایران یک اصل است. این امر بر نوشتن تاریخ حوادث پس از انقلاب تأثیر عمدهای دارد. در مورد هر سندی و روایتی بایستی پرسید که منشأ آن "خودی" یا "ّغیرخودی" است، ماجرا را فردی از آن سوی خط شرح میدهد، یا از این سوی خط؟
در مورد آنچه در زندانهای ایران گذشته است (و هنوز میگذرد) چنین است. از میان "غیرخودیها" روایت بسیار است، اما از میان آنانی که به عنوان "خودی" شاهد فجایع بودهاند، یا چیزی در مورد موضوع شنیدهاند، روایت بسیار کم است. در میان آنها، آنچه در خاطرات آیتالله منتظری آمده است، اهمیت بسیاری دارد. متأسفانه کسانی که زمانی آن سوی خط بودهاند، اکنون در وسط ایستادهاند یا کاملا غیرخودی شدهاند، از سرمشق آیت الله منتظری پیروی نکرده و دانستیهایشان را انتشار ندادهاند. بسیاری کسان ممکن است بگویند ما که خودمان در موضوعهای مربوط به دستگیریها و زندانها و محاکمهها دخالتی نداشتهایم، پس چرا بایستی به این موضوع بپردازیم. بایستی اما به موضوع پرداخت، تا همه زوایای موضوع باز شود. همین نیز اهمیت دارد که کسی بگوید در محافل "خودی" دربارهی موضوع چگونه حرف میزدند، از اخبار زندان چه برداشتهایی داشتند، اعدامها را چگونه توجیه میکردند.
انتظار میرفت در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی و باز شدن فصل "اصلاحات" در کشور، از پروندهی اعدامهای دههی ۶۰ رمزگشایی شود. به نظر میرسید، نیروهای اصلاحطلب نسبت به نقض آزادی بیان و یا مسايلی چون افشای قتلهای زنجیرهای، که توسط ارگانهای موازی وزارت اطلاعات صورت گرفت، بیتفاوت نبودند. اما نسبت به اعدامهای سال ۶۷ و بهطورکل اعدامهای اپوزسیون در دههی ۶۰ سکوت پیشه کردهاند. دلایل این رویکرد چه بود؟ خط قرمز ها در کجا قرار داشت؟
در جستجوی پاسخ، سراغ بسیاری کسان که از "خودیها" هستند، یا بودهاند رفتیم. متأسفانه عمدتا دعوت به گفتوگو را نپذیرفتند.
آقای سعید حجاریان، در پاسخدهی به پرسش ما درباره اطلاع خویش از ماجرای اعدامهای تابستان ۶۷ به چند جمله اکتفا کرد. خانم فاطمه حقیقت جو و آقای محسن سازگارا، که زمانی از "خودیها" بودهاند، به دعوت ما برای مصاحبه پاسخ مثبت دادند.
پاسخها را از طریق لینکهای زیر میخوانید.