از "درعا" تا "تهران"
۱۳۹۰ فروردین ۴, پنجشنبه«نه ایران، نه لبنان» این شعاری بود که مردم سوری در شهر دُرعا سر دادند. بیش از یک سال پیش، مردم معترض در تهران و در راهپیماییای که بنا بود دفاعی از مردم فلسطین و لبنان باشد، شعار سر دادند: «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران».
در سرکوب تجمعات فعالان اجتماعی در سالهای آغازین ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، عکسهایی منتشر شد که نشانی از پرچم حزبالله لبنان بر بازو و سینهی یونیفورم نیروهای امنیتی داشت. برخی از شرکتکنندگان در این تجمعات نیز ادعا کردندکه شنیدهاند مهاجمان با یکدیگر به زبان عربی صحبت میکردند.
اینک در ششمین سال ریاست جمهوری احمدینژاد، العربیه خبری منتشر کرده مبنی بر اینکه نیروهای سپاه پاسداران ایران در سرکوب معترضان سوری دست داشتهاند.
در حمله نیروهای امنیتی به تظاهرکنندگان در شهر دُرعای سوریه تا لحظه تهیه این گزارش ۱۵ نفر کشته شدهاند. خبرگزاری العربیه گزارش داده که برخی فعالان سوری با این شبکه تماس گرفته و از دست داشتن ایران و حزبالله لبنان در سرکوب معترضان سوری خبر دادهاند. سخنگوی حزبالله لبنان در گفت و گو با العربیه این خبر را تکذیب کرده اما مقامات ایرانی تا به حال واکنشی نسبت به این خبر نشان ندادهاند.
برخی منابع خبری غیررسمی سوری نیز گزارش دادهاند که واحدهای سرکوب سپاه پاسداران پیش از تظاهرات مردم درعا به سوریه منتقل شدهاند.
هنوز هیچ مدرک و سندی بر تایید مشارکت نیروهای سپاه پاسداران در سرکوب مخالفان سوری منتشر نشده است و تنها چیزی که میتوان در این رابطه به آن استناد کرد موضعگیری دوگانه رسانههای دولتی ایران در قبال تظاهرات مردم سوریه و دیگر کشورهای عربی است.
با شروع اعتراضات مردمی در تونس، مصر و لیبی، رسانههای دولتی ایران ضمن حمایت از این اعتراضات، دولتهای این کشورها را وابسته به امریکا و مستبد خواندند ولی از آغاز تظاهرات مردم سوریه سکوت اختیار کردهاند.
سراجالدین میردامادی روزنامهنگار مقیم پاریس به همین دوگانگی در موضعگیری جمهوری اسلامی اشاره کرده و در عین حال تاکید میکند که هنوز هیچ مدرک و سندی دال بر دخالت نیروهای سپاه در سرکوب مردم سوریه وجود ندارد. او ادامه میدهد: «اما میشود این پیشبینی و این تحلیل را داشت که امروز که حداقل فاز اعتراضات خیابانی در داخل ایران موقتاً متوقف شده، ممکن است سپاه که یکی از نزدیکترین متحدان نیروهای نظامی در سوریه هست اقدام به این کار بکند. اما هنوز المانها، اسناد و مدارکی دال بر اثبات این خبر را ما در اختیار نداریم».
وی معتقد است فرستادن نیرو از ایران به سوریه و لبنان بیشتر میتواند به واقعیت نزدیک باشد تا ارسال نیرو از این کشورها به ایران: «من فکر میکنم حداقل از آن طرف، یعنی این که نیرویی از لبنان به اینجا بیآید و سرکوب کند، شاید بیشتر دور از ذهن باشد تا این که سپاه با توجه به نفوذ مالی و امکاناتی که دارد و اوست که لبنان را پوشش مالی میدهد، بتواند نیرویی به سوریه بفرستد برای سرکوب مردم. به نظر میرسد که از این طرف معقولتر باشد و با اخبار و مدارک و اسنادی که وجود دارد بیشتر به ذهن نزدیک است تا این که از لبنان نیرویی برای سرکوب تظاهرکنندگان بیآید».
نزدیکی شعارها، یکی بودن خواستهها
«نه غزه نه لبنان» شعاری بود که بخشی از معترضان در ایران سر دادند. ترجمان این شعار در دُرعای سوریه شد: «نه ایران، نه لبنان». سر دادن شعارهایی با یک مفهوم در دو کشور کاملا متفاوت با فرهنگ و پیشینهای ناهمگون نشان از چه دارد؟
سراجالدین میردامادی این هماهنگی را نشانه اشتراک خواستهها میداند: «این، نزدیکی مفهوم و اندیشهی دموکراسیخواهی در کل منطقهی خاورمیانه را میرساند که به هرگونه مداخلهی خارجی اعتراض میکند. حالا این مداخلهی خارجی میخواهد از ایران به سوریه باشد یا از لبنان و سوریه به ایران، و تأکید بر استقلال و ارادهی ملتها، برای رسیدن به دموکراسی و حقوق بشر و نفی دیکتاتورها با هر نوع ایدئولوژی دارد؛ میخواهد ایدئولوژی اسلامی باشد یا ایدئولوژی کمونیستی و یا ایدئولوژیهای غربی و حتی سکولار. هر دیکتاتوری با هر رنگ و لعابی که باشد، ملتهای کشورهای خاورمیانه آن را نمیپذیرند و نفی میکنند. مردم ایران هم نفی کردند و سایر ملتها در مصر، تونس، لیبی، بحرین و یمن هم به همین مسئله اعتراض دارند و این نقطه مشترک همهی ملتهاست».
میترا شجاعی
تحریریه: فرید وحیدی