استاد مارکسیست دانشکده الهیات
۱۳۹۹ مرداد ۸, چهارشنبه
امیرحسین آریانپور در سال ۱۳۰۳ در کاشان زاده شد.
پدرش از عیاران لر و رؤسای ایل بیرانوند بود.
چهار ساله بود که پس از کشته شدن پدرش با مادرش به تهران رفت و در دبستانی که مادرش در خانه شخصی گشوده بود فارسی، عربی و انگلیسی آموخت.
۱۵ ساله بود که یکی از نشریات تهران نخستین ترجمهاش را از انگلیسی چاپ کرد.
۱۸ ساله بود که تحصیل ادبیات و علوم اجتماعی را در دانشگاه تهران آغاز کرد و همزمان به ورزش میپرداخت و در وزنهبرداری و بوکس در مسابقات سراسری ایران و خاور نزدیک مقام نخست را به دست آورد.
۱۹ ساله بود که نخستین کتابش "علم اخلاق" را منتشر کرد که مانند بسیاری از ترجمههایش بیشتر تألیف بود تا برگردان اصل کتاب.
۲۳ ساله بود که برای ادامه تحصیل فلسفه به دانشگاه آمریکایی بیروت رفت و چهار سال پس از آن از دانشگاه بنام پرینستون آمریکا درجه دکتری جامعهشناسی گرفت اما چون به جنبش دانشجویان چپ آمریکا پیوسته بود از ایالات متحده اخراج شد و از آنجا که در ایران با یک هیأت دانشگاهی آمریکایی در دانشکده حقوق در افتاد، ورودش برای همیشه به آمریکا ممنوع شد.
۲۸ ساله بود که "در آستانه رستاخیز" را نوشت که میشود آن را مانیفست مارکسیسم در ایران به شمار آورد.
او پس از بازگشت، بارها در دانشکدههای گوناگون تدریس کرد ولی هربار به علت تندروی و "اهانت به شاه و آمریکاییها" از شغل برکنار شد.
۴۴ ساله بود که "زمینه جامعهشناسی" را به عنوان ترجمه نظریههای دو جامعهشناس آمریکایی منتشر کرد ولی در واقع این کتاب هم تألیف او بود و جهانبینی مارکسیستی را تبلیغ میکرد و از پرطرفدارترین آثار چپگرایان ایران بود.
۴۵ ساله بود که به گفته خودش او را به دانشکده الهیات تبعید کردند.
منظور این بود که هم دستش از دانشکده علوم اجتماعی و ادبیات کوتاه و هم همواره با روحانیانی مانند مرتضی مطهری درگیر باشد.
در یکی از درگیریها دانشجویی متعصب با چاقو به او حمله برد و آریانپور با دلیری ورزشکارانه چاقو را از چنگ طرف در آورد و او را از کلاس بیرون انداخت.
آشکارا میگفت که هدفش از تدریس گسترش "شور انقلابی" در میان جوانان است.
در ساختن و کاربرد واژههای تازه در زبان فارسی استاد بود و بسیاری از واژههای رایج در علوم نظری دستاورد اوست.
ماندگارترین کارش گردآوری ۳۰۰ هزار واژه برابرنهاده برای یک "فرهنگ تفصیلی علوم اجتماعی"است که هنوز به چاپ نرسیده است.
در زمان رژیم پادشاهی زندانیان سیاسی بیت پایانی مثنوی معروف او را بر دیوار زندانها مینوشتند:
"آفتاب زندگی تابنده باد
چشم ما بر طلعت آینده باد".
امیرحسین آریانپور در ۷۶ سالگی در تهران درگذشت.