در سالگرد ۲۲ خرداد، انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ و هم‌زمان با بیست و یکمین سالگرد دوم خرداد، انتخابات ریاست‌جمهوری که به پیروزی محمد خاتمی منجر شد، ۱۰۰ فعال سیاسی اصلاح‌طلب در نامه‌ای خطاب به محمد خاتمی نگرانی‌هایشان درباره روند اصلاح‌طلبی را متذکر شده‌اند.

در این نامه انتقاداتی به روند جاری اصلاح‌طلبی وارد شده و در مورد دلسرد شدن مردم از ادامه این روند هشدار داده شده است.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

نویسندگان این نامه نوشته‌اند: «بیست و یک سال پس از دوم خرداد، جریان سیاسی موسوم به این نام هنوز از سامان سیاسی متناسبی برخوردار نیست و فقدان سازمانی پویا برای هدایت جریان اصلاحات به مهم‌ترین نقطه ضعف اصلاح‌طلبان بدل شده است. همین مساله باعث شده تا این جریان که "ائتلاف  جبهه‌ای" از عناصر بنیادین راهبرد آن محسوب می‌شود، گاه به نتایجی برسد که از شفافیت کافی برخوردار نیست و یا بدنه اصلاح‌طلبان و حتی نیروهای فعال اما غیر حاضر در لابی‌های خاص از فرایند امور بی‌اطلاع باشند.»

نویسندگان این نامه به عدم کارایی فراکسیون امید در مجلس اشاره کرده متذکر شده‌اند که "علی رغم برخی تک‌‌‌صداها و عملکرد مثبت و قابل تقدیر برخی از منتخبان لیست امید، به هیچ عنوان از ظرفیت‌های فراوان آن استفاده نشده است".

مشکلاتی که در انتخاب شهردار تهران نیز به وجود آمد مورد انتقاد نویسندگان این نامه قرار گرفته و متذکر شده‌اند که "فراز و فرود در انتخاب شهردار تهران و ضعف در هماهنگ کردن شورای یکدست اصلاح‌طلب آن که می‌توانست کارویژه مدیریت شورای‌عالی باشد اما از چنین نفوذ و مدیریتی خبری نبود".

نویسندگان نامه این مشکلات را نتیجه "استقرار دائمی بروکرات‌ها و تکنوکرات‌های محافظه‌کار دولتی" در شورای عالی اصلاح‌طلبان دانسته‌اند.

انتقاد از خویشاوندسالاری

منتقدان روند کنونی اصلاح‌طلبی در ایران در بخش دیگری از نامه خود با انتقاد از "خویشاوندسالاری" در میان اصلاح‌طلبان نوشته‌اند: «امروز شاهد رشد گونه‌ای از اصلاح طلبی هستیم که به نوعی سیاست ورزی صرفا بوروکراتیک، بی‌‌‌‌‌برنامه و تهی از آرمان به منظور جابجایی درمیان حلقه‌ای محدود از مدیران سیاسی تقلیل پیدا کرده؛ حلقه‌های محدودی که شوربختانه گاه شاهد نشانه‌هایی از فساد و خویشاوندسالاری هم در میان آن‌ها هستیم.»

در بخش دیگری از این نامه که خطاب به محمد خاتمی نوشته شده، از "فردمحوری" در جریان اصلاح‌طلبی انتقاد شده و آمده است: «می‌دانیم که حضور شما به عنوان رهبر اصلاحات و چهره مورد وثوق همه گروه‌های این طیف تاکنون موجب تکرار پیروز‌ی‌هایی در انتخابات مختلف شده است، اما نباید فراموش کرد جریانی که توسعه سیاسی را به عنوان شعار اصلی و برنامه محوری خود انتخاب کرده است باید از "فردمحوری" به سوی "نهادمحوری" حرکت کند چرا که معلوم نیست همواره بتوان از سرمایه اجتماعی گرانقدر شما بهره برد.»

نویسندگان نامه سپس از خاتمی خواسته‌اند تا  برای شکل‌گیری یک سازمان سیاسی مبتنی بر اصول اصلاح‌طلبی بر اساس انتخابی بودن همه اعضا و مشارکت تمامی فعالان ملی اصلاح‌طلب اقدام کند تا به گفته آنان "از سهم‌خواهی افرادی که محدودیت‌های ایجاد شده برای چهره‌های مقاوم و شاخص اصلاح طلب را به عاملی برای دوپینگ سیاسی خود بدل کرده‌اند" جلوگیری شود.

پیشنهاد نویسندگان این نامه نیز بدین ترتیب عنوان شده است: «در جریان شکل‌گیری دور جدید شورای‌عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان، با به عضویت در آوردن چهره‌های ملی و امتحان پس داده که نماد اصلاح‌طلبی‌اند و سپردن مدیریت این شورا به یکی از شخصیت‌‌‌‌‌های مقاوم و ملی، نخست از گسترش احساس تقلیل اصلاح‌طلبی به محافظه‌کاری پیش‌گیری شود و در مرحله بعد به این شورا به مثابه شورایی موقت ماموریت داده شود تا زمینه را برای شکل‌گیری نهاد ملی اصلاحات به عنوان یک سامانه سیاسی وحدت‌بخش میان اصلاح‌طلبان به نحوی که بیش از پیش دموکراتیک و برآمده از روندهای انتخابی، شفاف و منطقی باشد اقدام نماید.»

امضاکنندگان این نامه این اقدام را نخستین گام در مسیر "اصلاح اصلاحات" دانسته‌اند.

مهدی محمودیان، مسعود باستانی، بهاره هدایت، پرستو سرمدی، ساجده عرب سرخی، ضیا نبوی، مجید دری و مهدیه گلرو از جمله امضاکنندگان این نامه هستند.