«اعتبار کروش مردم را به فوتبال ایران باز میگرداند» • گفتوگو با مهران ملکآرا
۱۳۹۰ فروردین ۱۶, سهشنبهدویچهوله: کارلوس کِروش، پس از کشمکشهای فراوان سرانجام سمت سرمربیگری تیم ملی فوتبال ایران را پذیرفت. آمدن او به فوتبال ملی ایران، چه پیامدهایی خواهد داشت؟
مهران ملکآرا: به عقیدهی من، این بهترین خبری بود که ما طی سه چهار سال اخیر از فدراسیون فوتبال ایران داشتیم و اگر هم دنگ و فنگی برای آوردناش بوده، کارلو کِروش حق آن دنگ و فنگ را دارد. مربی سابق رئال مادرید ، مربی تیم ملی پرتغال و کمک مربی فرگوسن (سرمربی منچستر یونایتد)، استحقاق دنگ و فنگ را دارد و ما با آوردن او برنده شدیم.
بشنوید: گفتوگو با مهران ملکآرا، کارشناس فوتبال درباره چشمانداز فوتبال ایران با آمدن کروش
کارلوس کِروش در کوتاه مدت برای فوتبال متزلزل ایران چهکاری میتواند انجام بدهد؟
تأثیر کوتاهمدتاش فقط این است که مردم را به سوی فوتبال برمیگرداند و امیدوار میکند. یعنی نظرهای عمومی را دوباره به فوتبال جلب میکند. تأثیر درازمدتاش هم این است که پرستیژ مربیگری تیم ملی را میبرد بالا که ما دیگر با قطبی، قلعهنویی و دایی، به قول معروف، در آن پست کمفروشی نکنیم. وگرنه کارلو کِروش گارانتیای نیست که بتواند بیاید فوتبال ایران را نجات بدهد. او حداقل پرستیژ و سطح کار مهم سرمربیگری تیم ملی ایران را بالا نگاه میدارد. در نتیجه از این به بعد، دنبال مربیهایی در این اندازه میرویم که خیلی احساس میکردند مربیهای بزرگ به ایران نمیآیند. اما دیدیم که آمد.
محورهای قدرت در فوتبال ایران، بسیار زیاد هستند. از ارگانهای سیاسی گرفته تا پدیدهای به نام لیدر، مطبوعات و… اینها همه فوتبال ایران را، به قول معروف، "مافیایی" کردهاند. کارلوس کِروش با "مافیای فوتبال" ایران چگونه میتواند کنار بیاید؟
این نکتهی بسیار خوبی است که از دو جهت باید به آن نگاه کرد؛ اول باید ببینیم کِروش میتواند با این مسئله بسازد یا نه که من احتمالاش را ضعیف میبینم. یعنی فکر میکنم او نتواند درازمدت در ایران کار کند. ولی از طرف دیگر، یک سپری دفاعی هم دارد و آن هم اعتبارش است. او مربی رئال مادرید بوده، کسی است که سالهای سال با کمکمربی آلکس فرگوسن نفر بوده و در تصمیمگیریها، بازیکنها و نقل و انتقالات منچستر یونایتد نقش اول را داشته است. بازیکنانی مانند رافائل، نانی، اندرسون، رونالدو و… اینها همه توسط کِروش کشف شدهاند و توسط او به تیم آورده شدهاند. در آن سیستم، کارلوس کِروش نقش بسزایی در قابلیتهای فنیای که تیم مادرید دارد، داشته و هنوز هم به عنوان مشاور با منیو کار میکند. این سپر، سپر اعتبار است. یعنی هرکس در ایران بر ضدش مصاحبه کند، دارد خود را خراب میکند و هرکسی هم سعی کند اذیتاش کند و برملا شود، برای خودش بد است. چون اعتبار او خیلی بالا است. حال در اینکه شیطنتهایی میشود، بازی با او میکنند و اذیتاش خواهند کرد، شکی نیست. این دیگر جزو فرهنگ ما است، ولی به عقیدهی من، به خاطر اعتبارش، هرکسی که این کار را میکند با قدرت و بیمهابا این کار را نخواهد کرد. بعد از مدتها، من احساس میکنم این خبر خوبی برای فوتبال ماست و امیدوارم که خراباش نکنند.
انتظار شخصی شما از عمکرد کِروش در فوتبال ملی ایران، در طول ۱۲ ماه آتی چیست؟
باید کارهای زیربنایی انجام بدهد. قراردادش سه سال و نیم است، در نتیجه باید با مدیریت فنی تیم ملی امید، تیم ملی جوانان و بقیه یک سری کارهای پایهای و زیربنایی در سطح ملی انجام بدهد. هرچند یک سال زمان کمی است، ولی یک سال برای ریختن زیربنا و یک ساختار خوب برای فوتبال ما، حداقل در سطح ملی خیلی خوب است. اما این را هم مطمئنام که کار کردن برای او در ایران سخت خواهد بود. از طرف دیگر، حداقلاش این است که وقتی در مقابل کرهی جنوبی یک هیچ عقبایم و تیم مقابل کاملاً سوار است و تا دقیقهی ۹۰ یک کرنر هم نداریم، وقتی روی نیمکت را نگاه میکنیم، دیگر به افشین قطبی و علی منصوریان نگاه نکنیم، کارلوس کِرشی را میبینیم که با تیمهای بزرگ دنیا کار کرده و شاید ترفندش، شاید تجارب گذشتهاش، دستکم در آن صحنه، در آن ۹۰ دقیقهی بازی حساس، بتواند برای ما نقطهی اتکایی باشد. ولی همانطور که گفتم در عرض یک سال، از لحاظ زیربنایی برای فوتبال ما در سطح ملی میتواند کارهایی بکند و همچنین در بازیهای سخت میتواند بازیها را برای ما سازماندهی کند.
در مرحلهی بعدی مقدماتی المپیک در قارهی آسیا، تیم ایران در مقابل عراق باید در دو دیدار رفت و برگشت تکحذفی مسابقه بدهد. نقش کِروش در مسیر راهیابی احتمالی ایران به المپیک، پس از گذشت ۳۶ سال، چه میتواند باشد؟
خیلی مهم است. اگر شما به سابقهی کِروش هم دقت کنید، یکی از بزرگترین خصوصیتها و قابلیتهایاش بازیکنیابی و استعدادیابی است و در سطح پایین و گروه پایین هم کار کرده است. تیمی که نسل طلایی پرتغال بود و با فیگو قهرمان جوانان جهان شد، مربیاش همین کارلوس کِروش بود. در نتیجه، نقش بسزایی دارد و من احساس میکنم که اگر مربی ایرانی را زیر دستاش بگذراند، از مجید جلالی یا حمید استیلی گرفته، هرکسی باشد، با سرپرستی و مدیریت فنی کِروش راه خوبی را پیش میبریم.
مربیان ایرانی در تاریخ فوتبال ملی ایران، هیچوقت مربی خارجی را نمیپذیرفتند و عملکردش را همیشه به شدت مورد انتقاد قرار میدادند. به نظر شما، کِروش در این زمینه، تافتهی جدابافتهای خواهد بود یا همان بلایی سرش خواهد آمد که سر سایر مربیان خارجی در فوتبال ایران آمد؟
مربیان ایرانی اصولاً نه همدیگر را قبول دارند و نه هیچکس دیگر را. ولی من ابتدای صحبتهایام گفتم، هرکسی علیه کِروش صحبت کند، خودش را خراب کرده است. آن هم به خاطر اینکه طرفی که الان آمده، در این ۳۰ سال اخیر، پراعتبارترین مربیای بوده که به ایران آمده است. دنیا، دنیای آزاد است و هرکسی هم میتواند مصاحبه کند و در بارهی مربیان نظر بدهد، حال شاید بعد از یک سال عملکردش خوب نباشد، در بارهی عملکردش میتوانیم صحبت کنیم، ولی وقتی مربیای میآید مصاحبه میکند و میگوید کِروش مربی درجه سه است، در بارهی او نمیشود نظر داد. چون به عقیدهی من توهین به گوش علاقهمندان به فوتبال است.
فرید اشرفیان
تحریریه: شهرام احدی
برای شنیدن لینک صوتی گفتوگو با مهران ملک آرا بر لینک صوتی پایین کلیک کنید.