1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

«اعتصاب عمومی کردستان نمونه موفق همکاری همه نیروهاست»

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۴, جمعه

برای نخستین بار ۹ حزب و سازمان سیاسی کرد و غیرکرد فراخوان مشترکی را منتشر کرده، در آن از "نیروهای آزادیخواه" دعوت به شرکت در گردهمایی‌های گوناگون در سراسر جهان در روز شنبه در اعتراض به اعدام‌های سیاسی در ایران کرده‌اند.

سنندج در روز پنجشنبه (۲۳ اردیبهشت) شاهد اعتصاب عمومی بود
سنندج در روز پنجشنبه (۲۳ اردیبهشت) شاهد اعتصاب عمومی بودعکس: rasoulpour.blogfa.com

اعدام پنج زندانی سیاسی، فرزاد کمانگر، شیرین علم هولی، فرهاد وکیلی، علی حیدریان و مهدی اسلامیان، در روز یکشنبه (۱۹ اردیبهشت / ۹ مه) با واکنشهای اعتراض‌آمیز گوناگون شهروندان ایرانی در داخل و خارج کشور روبرو شده است. روز پنجشنبه (۲۳ اردیبهشت / ۱۳ مه) مردم چند شهر کردنشین ایران با اعتصاب عمومی خشم خود را نسبت به این اعدامها نشان دادند. ناظران سیاسی از همراهی بی ‌سابقه شهروندان ایرانی، کرد و غیرکرد، در واکنش به "دردی مشترک" سخن گفتند.

اینک ۹ حزب و سازمان سیاسی ایرانی به طور مشترک مردم را به شرکت در حرکت‌های اعتراضی روز شنبه (۲۵ اردیبهشت / ۱۵ مه) علیه اعدامهای سیاسی در ایران فراخوانده‌اند. این ۹ حزب و سازمان سیاسی عبارتند از "اتحاد جمهوریخواهان ایران"، "حزب دمکرات کردستان ایران"، "حزب دمکراتیک مردم ایران"، "حزب کومه‌له کردستان ایران"، "جبهه ملی ایران-اروپا"، "سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران"، "سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)"، "شورای موقت سوسیالیست‌های چپ ایران" و "شورای هماهنگی جنبش جمهوریخواهان دمکرات و لائیک ایران".

از عبدالله مهتدی، دبیرکل حزب کومه‌له کردستان ایران، دعوت به مصاحبه درباره این فراخوان و پیوند میان جنبش دمکراسی‌خواهی در مناطق کردنشین و دیگر مناطق ایران کردیم.

دویچه وله: آقای مهتدی، کم سابقه است که چند حزب و سازمان سیاسی با هم فراخوان مشترک برای حرکتی سیاسی بدهند. به نظر شما هم اکنون انگیزه ها برای این اقدام چه بوده است؟

عبدالله مهتدی: البته در گذشته‌ی دورتر در ایران همکاری احزاب سابقه داشته و در کردستان بخصوص همکاری و اتحاد عمل احزاب سیاسی امر بدون پیشینه‌ای نیست. بنابراین می‌توانم بگویم که بزرگی فاجعه‌ای که با اعدام این پنج تن اتفاق افتاد و آمادگی خود مردم کردستان برای آنکه واکنشی نشان دهند، به نظر من، مشوق بزرگی بود برای اینکه احزاب و گروههای سیاسی مختلف هم بتوانند به یک هم‌رأیی برسند.

به‌هر حال، هم اکنون هم‌رأی شدن این احزاب و سازمانها یا هماهنگ کردن کار آنها باز چیز جدیدی است. آیا این همکاری یکباره پیش آمده یا زمینه‌هایی برای آن وجود داشته است؟

عبدالله مهتدی: تلاش جمهوری اسلامی ایران این بوده که با نسبت دادن عناوینی چون "گروهک ضدانقلاب" و "تجزیه‌طلب" به کردها، هیچ نوع پشتیبانی از کردها و محکوم کردن اعدام آنان در ایران بوجود نیاید. اما خوشبختانه این طور نشد.عکس: Abdullah Mohtadi

نه، اتفاقا در این مورد خیلی کار شد. تماس‌های خیلی زیادی با احزاب مختلف گرفته شد و زمینه‌سازی زیادی شد، بدون این که این زمینه‌سازی‌ها الزاماً در همان وهله‌ی اول رسانه‌ای شده باشد. ولی در همان عرض روزهای گذشته خیلی کار شد تا به اینجا رسیدیم. ولی کلا هم این را بگویم که در عرض یکسال گذشته که این جنبش دموکراسی‌‌خواهی در ایران اتفاق افتاد، بیش از پیش مسأله‌ی همکاری و هماهنگی احزاب کرد مطرح شد، برای اینکه کردها هم بتوانند جایگاه شایسته‌ی خودشان را در جنبش دموکراسی‌خواهی از یکطرف، و برای احقاق حقوق خودشان از طرف دیگر، پیدا کنند. بنابراین از ماهها قبل در یکسال گذشته بخصوص ما خیلی روی این مسأله تکیه داشتیم، دیگران هم به همچنین. تلاش‌های زیادی وجود داشت برای این که ما به گفتمان واحدی برای کردها برسیم، تعیین کنیم که سیاست ما چیست، استراتژی ما چیست، ما می‌خواهیم در ایران چه کار کنیم و چگونه اتحاد خودمان را حفظ کنیم و چگونه خواسته‌هایمان را پیش ببریم و سهم خودمان را در جنبش دموکراسی خواهی‌ای ادا کنیم که در ایران جریان دارد.

بنابراین گذشته از زمینه‌های تاریخی‌تر و قدیمی‌تر این مسأله، در یکسال گذشته و با شروع جنبش در ایران تلاش‌های زیادی از طرف خیلی‌ها، و ازجمله خود حزب کومله کردستان که من نمایندگی‌اش را می‌کنم و شخص من، در این مورد وجود داشت و ما خیلی هم روی لزوم شرکت و حضور سیاسی نیرومند کردها در این مقطع خاص تأکید می‌کردیم. ولی در واقع خود حادثه‌ای که اتفاق افتاد، آخرین عاملی بود که زمینه‌ی این همکاری را فراهم ساخت و همه را متقاعد کرد که الان وقت چنین اتحاد عملی رسیده است.

شما بیشتر در مورد زمینه‌های همکاری احزاب کرد صحبت کردید. ولی این فراخوان را احزاب سیاسی دیگر هم امضا کرده‌اند و منظور من کلا همکاری همه این احزاب بود.

صحیح. در این مورد اتفاقا من بایستی بگویم که این رویداد اعتصاب عمومی که در کردستان خیلی موفقیت‌آمیز پیش رفت، چرخشی در اوضاع ایجاد کرد. منظورم این است که تلاش جمهوری اسلامی این بود که کردها را در گوشه‌ای محصور کند و با "محارب" و "ضدانقلابی" و این نوع عناوین کاری کند که هیچ نوع پشتیبانی‌ای از کردها در ایران بوجود نیاید و هیچ نوع محکومیت این اعدامها به بقیه‌ی ایران تسری پیدا نکند. خوشبختانه این طور نشد.

خوشبختانه این بار ما شاهد این بودیم، همان طور که شما اشاره کردید، که خیلی از نیروهای سیاسی، شخصیت‌های سیاسی، رسانه‌های مختلف، سایت‌های مختلف فارسی‌‌زبان، نویسندگان و روشنفکران و غیره، همه یکصدا این اعدامها را محکوم کردند. حتی در داخل خیلی بیشتر از سابق این اتفاق افتاد. در نتیجه تیر جمهوری اسلامی به سنگ خورد، برای اینکه کردها را از بقیه منزوی کند و بتواند به تنهایی آن‌ها را سرکوب کند، و بعد البته خدمت بقیه برسد. به نظر من زمینه‌های بسیار مناسب‌تری در مقیاسه با دوره‌ی گذشته الان بوجود آمده، برای همکاری همه‌ی احزاب و نیروهای سیاسی در ایران. این اعتصاب عمومی موفق در کردستان اتفاقا مشوقی برای این همکاری می‌تواند باشد. به نظر من الان بی‌گمان زمینه‌های بسیار مساعدتری برای این همکاری وجود دارد.

یعنی زمینه‌های مساعدی برای اینکه حرکتهای اعتراضی اخیر در کردستان بتواند با مسائل جنبش سراسری پیوند برقرار کند؟

بله دقیقا. برای این که این کار شود، احتیاج به همکاری خیلی نزدیکتر بین احزاب و نیروهای سیاسی است، حتی آن نیروهایی که در داخل کشور هستند. ما می‌دانیم که اگرچه اجازه‌ی تشکل و احزاب سیاسی در ایران نیست، اما نهادها و گروهها، گرایش‌های سیاسی یا رهبران نمادین الان در جامعه‌ی ایران وجود دارند و به درجات مختلف با جنبش دموکراسی‌خواهی و جنبش سبز در ایران تداعی می‌شوند و مرتبطند. به نظر من بایستی به همکاری بیشتر بین‌این‌ها از یکطرف و کردها از طرف دیگر فکر کرد. این اعتصاب عمومی موفق اتفاقا از هر دو سو زمینه را برای این همکاری آماده‌تر از گذشته کرده است.

آیا واقعا چه نتایج عملی‌ای این اقدام مشترک احزاب و سازمانها می‌تواند داشته باشد؟ آیا این سازمانها و احزاب انقدر نیرو و امکانات دارند و انقدر موثر هستند که جمع شدنشان بتواند نمود بیشتری داشته باشد نسبت به موقعی که پراکنده حرکت می‌کردند؟

بازار سنندج، روز پنجشنبه، سوت و کورعکس: rasoulpour.blogfa.com

البته! من مطمئنم همین طور است. خب، پس این همه تظاهرات بزرگی که از ۲۳ خرداد به این طرف اتفاق افتاد و در روز عاشورا به اوج خودش رسید، محصول چه بود؟ اگر یک نوع اجماع، یک نوع همصدایی و همکاری وجود نداشت - گفتم، حزب به آن شکل خب متأسفانه در ایران اجازه‌ی فعالیت ندارد - ولی اگر افراد مختلف، شخصیت‌های مختلف یا گرایش‌های سیاسی مختلف هیچ نفوذی روی مردم نداشتند، پس چه طور این چیزها اتفاق افتاد؟

من بوجود آمدن یک همکاری بزرگ سیاسی در ایران را ضروری می‌دانم و فکر می‌کنم حتی خشت‌های اولیه‌اش را هم بشود در خارج از کشور گذاشت؛ نه به عنوان بدیلی برای کنار زدن داخل، بلکه به عنوان مکمل حرکت داخل و موازی و همراه با آن. به نظر من چنین چیزی هم مقدور است و هم خیلی مؤثر می‌شود. اصلا آن چیزی که ما در ایران از آن رنج می‌بریم، فقدان سازمان سیاسی، فقدان رهبری سیاسی کافی، فقدان حرکت متمرکزی است که بتواند تمام جنبش‌های مردمی را سمت و سو دهد دیگر!

برداشت‌ها از موضع‌گیری‌های اخیر کسانی که از آنها به عنوان رهبران "جنبش سبز" نام برده می‌شود، در مناطق کردنشین چیست؟ این موضع‌گیری‌ها کافی ارزیابی می‌شود؟

اگر منظور شما موضع‌گیری‌های اخیر در مورد این اعدامهاست، به عقیده‌ی من این چیزی که گفته شد اگرچه کافی نیست، اما گام خیلی بجا و در مسیری درست بود. غیرممکن است شما این اعدامها را محکوم نکنید و در عین حال بتوانید اعتماد مردم کردستان را جلب کنید.

همان طور که گفتم، تلاش جمهوری اسلامی در این سی و یک سال این بوده که با بکارگیری مفاهیم "محارب" و "گروهک ضد انقلابی" و "تجزیه طلب" و این جور چیزها کاری کند و فرهنگی ایجاد کند، که آن را به فرهنگ مسلط هم تبدیل کند، که براساس آن این طور تقریبا در اذهان جا بیفتد، که اعدام کردها عیبی ندارد. آن‌ها فرق می‌کنند، آن‌ها را به هرحال باید سرکوب کرد. این دیوار بزرگ دارد درهم فرومی‌ریزد. برای اینکه این دیوار کاملا فروریزد و برای اینکه احساس مشارکت به مردم کردستان داده شود، باید گامهای خیلی بیشتری هم برداشت. اما در همین حدی که گفته شده است، من این را یک قدم مثبت می‌دانم و مطمئنم که تأثیر خواهد گذاشت.

داریم به ۲۲ خرداد و سالگرد وقایع انتخابات نزدیک میشویم. دیگر چه انگیزه‌های مشترکی برای همکاری احزاب وجود دارد؟

همان طور که گفتید، ما داریم به سالگرد جنبش اعتراضی‌ای که بر سر تقلب انتخاباتی پیش آمد نزدیک می‌شویم. من فکر نمی‌کنم زیاده‌روی باشد اگر بگویم این نمونه‌ی موفق اعتصاب عمومی در کردستان و نمونه‌ی موفق همکاری همه‌ی نیروها و احزاب برای به ثمر نشاندن آن، می‌تواند سرمشقی باشد یا حداقل انگیزه‌و نمونه‌ای باشد برای این که شاید در کل ایران هم ما بتوانیم این کار را بکنیم.

قدر مسلم این است که منافع مشترک همه‌ی ما در ایران ایجاب می‌کند که ما در مقابل دیکتاتوری در ایران متحد شویم و بتوانیم باهم همکاری کنیم. باید زمینه‌هایش را فراهم کرد، هرچند وقت خیلی زیادی تا آن مقطع نمانده، ولی به نظر من باید به طور جدی نشست و روی همکاری همگانی صحبت کرد. ما سالهاست داریم از یک جبهه‌ی وسیع دموکراسی‌خواهی در ایران صحبت می‌کنیم. به نظر من وقتش رسیده است که گامهای عملی‌تر و جدی‌تری در این مورد برداریم، همه‌ی ما.

مصاحبه‌گر: کیواندخت قهاری

تحریریه: فرید وحیدی

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه

نمایش مطالب بیشتر