"افزایش حجم مطالب درسی، عامل بروز اختلالات عصبی"
۱۳۹۱ مرداد ۲, دوشنبهتحقیقات بیش از ۸۳ درصد از روانشناسان مشاور در مرکز امور صنفی دانشجویان آلمان نشان میدهد که فرسودگی ناشی از کار و اختلالات روانی در بین دانشجویان این کشور سیری صعودی به خود گرفته است. کارشناسان آموزشی، نظام آموزش عالی جدید در آلمان را در ارتباط با افزایش استرس دانشجویان میدانند. دورن لیبولد، جامعهشناس از شهر کمنیتس آلمان در گفتوگویی با دویچه وله از نتایج پژوهش خود در همین زمینه میگوید:
دویچه وله: عنوان فرسودگی ناشی از کار، این روزها در موارد مختلفی استفاده میشود. تعریف شما از این اختلال روانی چیست؟
دورن لیبولد: فرسودگی میتواند در جسم، روح و احساس انسان شکل گیرد. پروسهی ابتلا به افسردگی در مدتزمان نسبتا طولانی صورت میگیرد. البته این نکته را نیز باید یادآور شوم که فرسودگی ناشی از کار زیاد، در طبقهبندی بیماریها به عنوان یک بیماری مستقل دستهبندی نمیشود. در واقع این اختلال را میبایست تحت عنوان بیماری افسرگی بررسی کرد.
فرسودگی ناشی از کار چه ارتباطی با دانشجویان دارد؟ اصولا چگونه این بیماری در دانشجویان شکل میگیرد؟
در دانشجویان نشانههای متفاوتی از ابتلا به بیماریهای روانی یافتهایم. برخی از آنان به مشکل عدم تمرکز کافی، درد معده و یا اخلال در خواب مبتلا هستند. اما برخی دیگر از دانشجویان گزارش دادهاند که گاهی دچار احساس بیانگیزگی و ناامیدی میشوند. این دسته از دانشجویان غالبا اشتیاق به تحصیل و میل به درسخواندن را از دست میدهند. در برخی این حس چنان تشدید میشود که به انزوا کشیده میشوند و جمع دوستان و خانواده را ترک میکنند.
از زمان پیمان بولونیا که به تغییر نظام آموزش عالی در آلمان به کارشناسی و کارشناسیارشد به صورت دو مقطع تحصیلی ناپیوسته منجر شد، بسیاری میگویند نظام آموزشی جدید استرس دانشجویان را افزایش داده است. آیا شما در پژوهشی که انجام دادهاید، توانستهاید صحت این انتقاد را به اثبات رسانید؟
من در پژوهشی که انجام دادم نظر بیش از ۱۴ مشاور مرکز امور صنفی در دانشگاههای مختلف آلمان را جویا شدم. آنها به اتفاق بر این نظر هستند که دلیل عمدهی افزایش فشار عصبی بر دانشجویان و همچنین بروز اختلالات روانی، پیمان بولونیا است. بر اساس همین پیمان است که طول دوران تحصیل دانشجویان در دانشگاههای آلمان کاهش یافته و آنان مجبور به انجام تکالیف بیشتری با زمانی کمتر در مقایسه با گذشته شدهاند. در عین حال انتظارات و توقع دانشگاه و در کل، جامعه نیز از دانشجویان افزایش یافته است. بسیاری از دانشجویان نگران آن هستند که در صورت برآوردهنشدن این انتظارات، در آینده شغلی مناسبی در بازار کار به دست نیاورند. این نگرانی از بدین خاطر بجاست که داشتن مدرک تحصیلی برخلاف گذشته الزاما به یافتن شغلی مناسب منجر نمیشود.
آیا میتوان ابتلا به فرسودگی در بین دانشجویان را محدود به دانشجویان رشتههای تحصیلی مشخصی کرد؟
نخیر، این نکته در تحقیقات ما به اثبات نرسید. اما در میان زنان و مردان وسعت بیماری فرسودگی ناشی از کار متفاوت بود. در دانشجویان پسر بیشترین اختلالات در زمینه یادگیری و عدم تمرکز کافی مشاهده شد. در عین حال اعتیاد به اینترنت نیز در بین دانشجویان پسر شدت بیشتری داشت. دانشجویان دختر اما غالبا به افسردگی، عدم اعتماد به نفس کافی و مشکل هویت دچار بودند. دانشجویان دختر در مقایسه، فشار بیشتری را از سوی جامعه متحمل میشوند.
در مورد فرسودگی ناشی از کار بگویید؟ در مردان بیشتر مشاهده شده یا زنان؟
غالبا گفتهمیشود که زنان بیشتر در معرض بیماریهای روانی قرار دارند و نسبت به استرس واکنشهای شدیدتری از خود نشان میدهند. پژوهش من اما نشان میدهد که این نظریه صحیح نیست. مردان نیز در همان ابعاد به بیماریهایی نظیر فرسودگی ناشی از کار زیاد مبتلا هستند، اما از آنجا که دیرتر از زنان به مشاور مراجعه میکنند و خیلی تمایل به کمک در این زمینه از خود نشان نمیدهند، این برداشت صورت میگیرد که مشکلات روانی در بین مردان کمتر است.
آیا با توجه به نکاتی که در پژوهش شما برجسته شده است، لازم نمیدانید که بخشهای مشاوره در مراکز امور صنفی دانشجویان در متدهای مشاورهی خود تجدیدنظر کنند؟
تجدیدنظر و ارائه ایدههای نو همیشه خوب است، اما مراکز امور صنفی دانشجویان در حال حاضر با کمبود نیرو روبرو هستند. ۵۳ درصد از شرکتکنندگان در نظرسنجیای که من انجام دادهام، به این نکته اشاره کردهاند. متاسفانه شاهد آن هستیم که مشکلات رو به افزایشاند. مشاوران در طول پنج سال گذشته از سیر صعودی تعداد دانشجویان مبتلا به فرسودگی ناشی از کار گزارش دادهاند. از آنجا که اصولا زندگی در جامعهی آلمان فشار ناشی از رقابت و کارآیی بیشتر را تشدید میکند و چشماندازی برای تغییر نظام آموزشی فعلی نیز وجود ندارد، متاسفانه باید گفت در آینده شاهد تشدید بیماریهایی از این دست در بین دانشجویان خواهیم بود.