افق مناسبات مصر و کشورهای عربی
۱۳۹۱ شهریور ۴, شنبه در شش سال گذشته و پیش از بهار عربی دو کانون سیاسی در جهان عرب نقشی محوری داشتند؛ عربستان سعودی و مصر در یکسو و سوریه و قطر در سوی دیگر این محور بودند.
این جبههها با سرنگونی حسنی مبارک، رئیس جمهوری پیشین مصر، دچار تغییر شدند. در حالی که عربستان سعودی تا آخرین لحظات پشت سر مبارک قرار داشت، قطر از قیام مردمی در مصر و سوریه و فرآیند بهار عربی حمایت کرد.
اما با وجود این جابجاییها، اساس رابطه مصر و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس همانند گذشته بر سه پایه استوار مانده است: رقابت قاهره و ریاض در مسائل سیاسی منطقه، منافع اقتصادی طرفین و منافع مشترک سیاسی در کل خاورمیانه.
بیاعتمادی یا اعتماد متقابل؟
یکی از پرسشهای مهم در مناسبات آتی مصر و کشورهای خلیج فارس، قدرت و نفوذ اخوانالمسلمین در مصر است. "برادران مصری" با اخوانالمسلمین کشورهای عربی و اسلامی که در سودای کسب قدرت هستند، همکاری گستردهای دارند.
مناسبات و همکاری گروههای یادشده با یکدیگر به احساس ناامنی نزد رهبران کشورهای حوزه خلیج فارس، به ویژه رهبران عربستان سعودی، دامن میزند. در عینحال وهابیهای سعودی نیز حاضر به تحمل هیچ گروه و مسلک دیگری به غیر از خود در حوزههای اسلامی نیستند.
بروز بیاعتمادی در میان کشورهای حوزه خلیج فارس نسبت به قدرت سیاسی جدید در مصر، میتواند به بنبستی سیاسی منتهی شود. به گفته عبدالخالق عبدالله، استاد علوم سیاسی در دانشگاه امارات متحده عربی، نگرانی کشورهای یادشده از فعالیت اخوانالمسلمین موجه است: «برای این کشورها روشن نبود که پس از سقوط مبارک چه جریانی بر مصر حاکم میشود و جایگزینی یک جنبش اسلامی برای آنها معنای خوشی نداشت. همچنین هنوز آشکار نیست که مشی سیاسی جریان جدید عملا چه خواهد بود. این نکات میتوانند روابط با مصر را از همان آغاز با تلاطم روبرو سازند.»
محمد عبدالقادر، پژوهشگر مرکز مطالعات سیاسی و استراتژیک "الاهرام"، نیز معتقد است که بیم برخی از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از رشد اخوانالمسلمین در منطقه موجب بروز تنش در مناسبات آنها با مصر میشود. چنین بیمی به پیشبینی این پژوهشگر، دیرپا نخواهد بود و روابط مصر و سایر کشورهای عربی سرانجام به ثبات و آرامش خواهد انجامید.
دلایل مصر برای حفظ رابطه با کشورهای حوزه خلیج فارس
اخوانالمسلمین مصر تثبیت وضعیت اقتصادی این کشور را وظیفه مبرم خود در حال حاضر دانسته است. موفقیت یا عدم موفقیت آنها در این مسیر آزمونی برای قابلیتهای سیاسی آنان خواهد بود.
درست به دلیل شرایط بد اقتصادی در مصر است که رهبری قاهره نباید علاقهای به ایجاد تنش یا عصبانیکردن رهبران کشورهای حوزه خلیج فارس داشته باشد. مصر به پشتیبانی مالی کشورهای یاد شده نیاز دارد و این کشورها هم در مقابل از مصر تضمین میخواهند که انقلاب را به قلمرو آنها نکشاند.
به گفته محمد عبدالقادر، سخنان محمد مرسی، رئیس جمهور مصر که گفت کشورش در فکر صدور انقلاب به کشورهای عربی نیست، آرامشآفرین بوده است. پژوهشگر مرکز مطالعات استراتژیک "الاهرام" میافزاید که این اظهارات بیشتر از همه رهبران امارات متحده عربی و عربستان سعودی را آرام کرد.
به عقیده بسیاری از سیاستمداران عرب، تنها یک مصر باثبات از نظر سیاسی و اقتصادی میتواند جهان عرب را تقویت کند و هر گونه تلاش برای نیل مصر به سوی این ثبات نیز باید مورد حمایت قرار گیرد.
قطر تعهد کرده است که در سال ۲۰۱۲ دستکم دو میلیارد دلار کمک مالی به مصر بدهد. عربستان سعودی هم دو میلیارد و هفتصد میلیون دلار کمک را مستقیما به دولت مصر پرداخته است.
ایران و مودت برادرانه با مصر
تلاش جمهوری اسلامی برای سود بردن از رویکردهای مذهبی و سیاسی قدرت تازه در مصر، برای کشورهای حوزه خلیج فارس خشمآور بود. اما نزدیکی این دو کشور دیری نپایید و سنت همیشگی مصر یعنی گرایش به کشورهای عربی و به ویژه عربستان سعودی، جای خود را دوباره بازیافت.
پروفسور عبدالخالق عبدالله از دانشگاه امارات متحده عربی میگوید که مصر به طور سنتی متحد همیشگی و قدیم کشورهای حوزه خلیج فارس است و نه ایران. به اعتقاد وی مناسبات مصر با کشورهایی چون عربستان سعودی یا امارات عمیقا ریشه در تاریخ دارد: «این روابط پیش از انقلاب مصر وجود داشته و در آینده نیز ادامه خواهد داشت.»
پروفسور عبدالله تاکید میکند: «کشورهای حوزه خلیج فارس جمهوری اسلامی را همسایهای دشوار و سرچشمه ایجاد بیثباتی در منطقه میدانند و مایلند تحریکات آن را خنثی کنند.» به اعتقاد این استاد علوم سیاسی، بهبود بیشتر مناسبات کشورهای یاد شده با مصر و محمد مرسی، میتواند جلوی شتاب در روابط ایران و مصر را نیز بگیرد.