1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

امکان‌های رسانه‌‌ای نامزدهای انتخابات در ایران

مصاحبه‌گر: کیواندخت قهاری۱۳۸۷ بهمن ۲۹, سه‌شنبه

با بسته بودن روزنامه‌های مستقل و نشریه‌های اصلاح‌طلبان فضای رسانه‌ای برای همه‌ی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری ایران باز نیست. این نامزدها چگونه آراء خود را بیان می‌کنند؟ مصاحبه با علی اصغر سیدآبادی، پژوهشگر در تهران.

بیشتر رسانه‌های ایران، روزنامه‌ها، رادیو و تلویزیون در انحصار دولت هستند و امکانی برای اطلاع‌رسانی مستقل و آزاد نمی‌دهند
بیشتر رسانه‌های ایران، روزنامه‌ها، رادیو و تلویزیون در انحصار دولت هستند و امکانی برای اطلاع‌رسانی مستقل و آزاد نمی‌دهندعکس: DW

دویچه وله: آقای سیدآبادی، کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری ایران الان به چه صورت برنامه‌های‌شان را به آگاهی مردم می‌رسانند؟

علی اصغر سیدآبادی: فقط کاندیداهای اصلاح‌طلبان به طور رسمی اعلام آمادگی و حضور کرده‌اند؛ آقای خاتمی و آقای کروبی به طور رسمی اعلام کرده‌‌اند. هواداران آقای میرحسین موسوی در حال حاضر می‌گویند که ایشان می‌آیند، ولی هنوز موضوع جدی نشده است. در مورد دو نفری که اعلام کرده‌اند، آقای کروبی روزنامه‌ی “اعتماد ملی“ را دارد و اخیرا مجله‌ی “ایراندخت“ را، به اضافه‌ی بعضی روزنامه‌هایی مثل “آفتاب یزد“ یا “اعتماد“ که به ایشان یک گرایشی دارند.

علی اصغر سیدآبادی: “هم اکنون در ایران نقش روابط میان فردی برای انتقال آرا و نظرات کاندیداهایی چون محمد خاتمی که انحصارا تریبونی ندارد، حتی مهم‌تر از روزنامه‌هاست“

ولی در ایران رسانه‌ای وجود ندارد که بخواهد انحصارا به آقای خاتمی تعلق داشته باشد یا بخواهد فقط افکار ایشان را منتقل کند. برای همین آن‌ها بیشتر به سراغ سایتهای اینترنتی رفته و بیشتر در آن حوزه فعال شده‌اند.

گفتید که آقای خاتمی “انحصارا“ رسانه‌ای ندارند، ولی تا چه حد نظرات ایشان یا برنامه‌ای اگر دارند، در رسانه‌های دیگر منتشر می‌شود؟

نظرات ایشان در بعضی رسانه‌ها، مثل روزنامه‌ی “اعتماد“ منتشر می‌شود. ولی به هر حال در مقایسه با آن برجسته‌سازی‌ای که مثلا “اعتماد ملی“ برای آقای کروبی می‌کند، هیچ روزنامه‌ای وجود ندارد که ایشان و خبرهای مربوط به ایشان را برجسته کند. اما این به معنی این نیست که نظرات ایشان به جامعه منتقل نمی‌شود. نظرات ایشان بالاخره از طریق همین روزنامه‌های موجود و سایتها و همچنین روابط بین فردی، که به نظر من در این دوره مهم‌تر از روزنامه‌ها هستند، منتقل می‌شود. الان روزنامه‌ها رسانه‌های تاثیرگذاری به آن معنا نیستند. تیراژ روزنامه‌های مستقلی که سیاسی است بسیار پایین است.

گفتید که هواداران آقای خاتمی در نتیجه به سراغ اینترنت رفته‌اند. تا چه حد اینترنت جای خود را برای تبلیغات انتخاباتی باز کرده است؟ یا باز شکلهای سنتی تاثیر دارد، مثل آنچه گفتید، روابط بین فردی و انتقال دهان به دهان اخبار و نظرها؟

درست است که الان اینترنت رسانه‌ای است که به آن همه‌ی اقشار جامعه‌ی ایران دسترسی ندارند و تنها قشر خاصی به آن دسترسی دارند. اگر چه این دسترسی نسبت به سالهای قبل افزایش پیدا کرده است، ولی به هرحال این اقبال به اینترنت از روی انتخاب اول و اولویت‌گذاری نیست، بلکه یک جور ناچاری است. اگر چه به نظر من، این گروه از اصلاح‌طلبان اگر روزنامه هم داشته باشند، نشان داده‌اند که به این حوزه علاقه‌مندند و در دوره‌های قبل هم که اینترنت بود، به این حوزه علاقه نشان دادند و از آن به عنوان ابزاری تبلیغی استفاده کردند. این بار هم استفاده خواهند کرد. ولی به هر حال این جای روزنامه ‌را نمی‌گیرد. همچنان که روزنامه هم جای این را نمی‌گیرد. یعنی ممکن است که کمک بکند و در این نوع از تبلیغ مثلا هواداران آقای خاتمی احتمالا موفق‌ترند. چنانکه نظرسنجی‌هایی که حتی در سایتهای نزدیک به مثلا محافظه‌کاران، مثل آقای قالیباف، وجود دارد، نشان می‌دهد که رأی آقای خاتمی در آن حوزه بالاتر است. ولی طبیعی است که این حوزه بازتاب‌دهنده‌ی همه‌ی جامعه‌ی ایران نیست، بلکه بخشی از جامعه‌ی ایران است.

دیروز این خبر منتشر شده بود که قرار است دوباره روزنامه‌ی “یاس نو“منتشر شود. شما از همکاران سابق این روزنامه هستید. می‌توانید در این مورد چیزی به ما بگویید؟

من اطلاعی در این زمینه ندارم و تا جایی که می‌دانم، فکر نمی‌کنم که در مرحله‌ی کنونی خیلی جدی باشد. اما طبیعی است که این دوستان تلاش بکنند که تریبونی داشته باشند.

چقدر تحلیل‌های تلویزیون‌های خارجی مثل بی بی سی یا صدای آمریکا، که گفته می‌شود مردم آنها را زیاد نگاه می‌کنند، در ساختن عقیده و آرا برای انتخابات در ایران تاثیر دارد؟

ببینید، قطعا هیچ رسانه‌ای بی‌تاثیر نیست. ولی اینکه فکر کنیم تاثیر آنها بسیار زیاد است، به نظر من این طور نیست. چون جامعه‌ی ایران جامعه‌ای بسیار متنوع است و شاید این تنوع به گونه‌ای است که در عالم سیاست و ساخت قدرت بازتاب ندارد. خیلی از گروهها هستند که کسی آنها را در حکومت نمایندگی نمی‌کند. این تنوع باعث می‌شود که توافق روی آدمها، کاندیداها و برنامه‌ها بسیار سخت باشد. رسانه‌های خارجی هم در این زمینه فقط یک عامل در کنار عوامل بسیاری هستند که وجود دارند. من شخصا فکر نمی‌کنم که اگر زمینه‌ای در اینجا در باره‌ی کسی یا گروهی وجود نداشته باشد، رسانه‌های خارجی بتوانند چیزی را ایجاد کنند. ضمن اینکه مثلا، الان بی بی سی هم اضافه شده، قبلا صدای آمریکا بوده که نگاه تحریمی داشته به انتخابات. آمار رای‌دهندگان پایین آمده، ولی نه به دلیل اینکه آنها تبلیغ کرده بودند. هیچ وقت این آمار انقدر پایین نیامده که بگوییم تاثیر تبلیغ رسانه‌ها بوده است. اینها به نظر من در حد رسانه‌ای کوچک تاثیر دارند. شاید در برخی نقاط ایران خود تلویزیون ایران هنوز مؤثرتر باشد تا رسانه‌هایی که از خارج برای ایران برنامه پخش می‌کنند.

چه خصوصیاتی هست که یک نشریه یا روزنامه الان می‌تواند در خود ایران داشته باشد که هیچ رسانه‌ی دیگری نمی‌تواند الان در آستانه‌ی انتخابات جایش را بگیرد؟

سؤال سختی است. الان اوضاع در ایران به شکل خاصی است که خیلی نمی‌شود با تکیه به مطالعات آماری به نتایجی رسید. نه خیلی مردم ابراز نظر کنش‌گرانه می‌کنند، اگر چیزی هست و مثلا اگر اعتراضی هم دارند، بیشتر با فعالیت نکردن نشان می‌دهند. چیزی که به نظر من مهم است و تجربه نشان داده است، این است که مثلا روزنامه‌ها موقعی پرتیراژ می‌شوند که فضای جامعه، فضای اجتماعی - سیاسی هم فضای بانشاطی باشد. همه‌ی اینها به هم مربوط است و ما نمی‌توانیم بگوییم که مثلا در یک دوره تیراژ روزنامه‌ها خیلی بالا بود، ولی در حوزه‌ی سیاست هیچ نشاطی نبود، یا مثلا تیراژ کتاب پایین بود و مطبوعات بالا بود، یا حتی در عرصه‌ی سینما. الان برای مثال در عرصه‌ی سینما، در عرصه‌ی مطبوعات و نیز سیاست بحران مخاطب هست. ولی به نظر من با ورود چهره‌هایی مثل آقای خاتمی و سطح تفاوتی که بین رییس جمهور کنونی و ایشان هست، یا کاندیداهای دیگر چون آقای کروبی و کسان دیگری که به وسط خواهند آمد، یک جور فضای بانشاط‌تری فراهم خواهد شد و حرفهایی زده خواهد شد که کمتر در این دو سه سال اخیر زده شده است. این باعث کمی رونق خواهد شد. امیدواریم که این رونق، رونقی فصلی برای انتخابات نباشد و انتخابی صورت بگیرد که این فضا ادامه پیدا کند. اگر چه به قول مرحوم اخوان ثالث ما خیلی هم “طمع شعله نمی‌بندیم“، دنبال “خردک شرر“ هستیم. به هر حال فکر کنم که این اتفاق بیفتد.

پرش از قسمت در همین زمینه