انتخاب فرجیدانا برای وزارت علوم، "فرجی" در کار دانشگاهها؟
۱۳۹۲ مهر ۳۰, سهشنبه وزرات علوم تا به حال یازده وزیر را تجربه کرده است: علی شریعتمداری، سیدحسن عارفی، حسن حبیبی، محمدعلی نجفی، محمد فرهادی، مصطفی معین، محمدرضا هاشمی گلپایگانی، مصطفی معین، جعفر توفیقی، محمدمهدی زاهدی و کامران دانشجو.
حالا نوبت دوازدهمین وزیر در یازدهمین دولت است. اولین گزینه حسن روحانی جعفر میلیمنفرد بود. کسی که در پی استعفای مصطفی معین از وزارت علوم سرپرستی این وزراتخانه را بر عهده گرفت. میلی منفرد را اصولگرایان به شدت کوبیدند. او را از «همراهان فتنه ۸۸» خواندند و به او رای اعتماد ندادند.
در این مدت سرپرستی وزارت علوم به دست جعفر توفیقی داده شد. کسی که با کنار گذاشتن صدرالدین شریعتی، رئیس دانشگاه علامه طباطبایی و محمد اسماعیل همدانی گلشن، رئیس دانشگاه صنعتی اصفهان خبرساز شد. این هردو از اصولگرایان تندرو بودند. توفیقی همچنین وعده رسیدگی به وضعیت دانشجویان ستارهدار، کنار گذاشتن سیاست سهمیهبندی جنسیتی برای دختران و بازگرداندن استادانی را داد که در دوره هشت ساله محمود احمدینژاد اخراج یا به اجبار بازنشسته شده بودند.
نتیجهاینکه وقتی حسن روحانی دورخیز کرد تا او را به عنوان گزینه وزارت علوم به مجلس پیشنهاد دهد، با مخالفت آیتالله خامنهای روبرو شد. علی مطهری نماینده اصولگرای تهران در اینباره به خبرگزاریهای ایران گفت: «به طور حتم دولت روحانی مصمم به معرفی توفیقی به عنوان وزیر پیشنهادی علوم، تحقیقات و فناوری بود، اما طبق اطلاع من رهبر معظم انقلاب با معرفی وی به عنوان وزیر پیشنهادی مخالفت کردهاند.»
توفیق یا فرج؟
حالا قرار است رضا فرجی دانا به مجلس پیشنهاد شود. کسی بیشتر چهرهای آکادمیک به شمار میرود، سابقه یک دوره ریاست دانشگاه تهران را در کارنامهاش دارد و روزنامه "شرق" دربارهاش نوشته است که «کمتر وارد بازیهای سیاسی میشود.»
روزنامه بهار نیز به ترانهسرایی درباره وزیرعلوم احتمالی پرداخته و نوشته است: «صد حیف که توفیق داشتن توفیقی از دست رفت و صد شکر که فرج رسید و فرجی از جنس دانایی و دانش...»
ولی همه با انتخاب فرجیدانا اینگونه دچار شعف نشدند. "آینده آنلاین" به نقل از غلامرضا تاجگردون، از نمایندگان اصلاحطللب مجلس نوشته است که کنار گذاشتن جعفر توفیقی کار اشتباهی بوده و اگر توفیقی پیشنهاد میشد، رای میآورد. به عقیده او «دولت از افراد خاصی مشورت میگیرد که چندان خیرخواه نیستند.»
عقبنشینی بزرگی رخ نداده است
ولی اگر رضا فرجیدانا رای بیاورد، شاهد چه تغییراتی در دانشگاهها خواهیم بود؟ آیا او راه جعفر توفیقی را ادامه خواهد داد؟ آیا شرایط دانشگاهها شباهتی به دوران وزارت مصطفی معین دارد؟ اصلا چرا حسن روحانی در مورد مسایلی از این دست بیشتر «کوتاه میآید» تا مثلا مسایل اقتصادی و یا چانهزنی بر سر مناقشه هستهای؟ این سوالات را با علی افشاری در میان نهادهایم. او از مسئولان سابق دفتر تحکیم وحدت و مسئول بخش دانشجویی ستاد محمد خاتمی در اولین دوره نامزدی او در انتخابات ریاست جمهوری بود.
علی افشاری معتقد است که جایگزین کردن رضا فرجیدانا اگرچه یک عقبنشینی است، ولی عقبنشینی بزرگی نیست. او میگوید: «آقای فرجیدانا، آقای توفیقی و همچنین آقای جعفر میلیمنفرد تقریباً در یک دسته میگنجند و فاصلهی زیادی با همدیگر ندارند.»
علی افشاری همچنین معتقد است که دو عامل در این زمینه نقش مهمی ایفا کردهاند، یکی دیدگاههای خود حسن روحانی بهعنوان کسی است که «بخش مهمی از زندگی سیاسیاش را در مدیریت نهادهای امنیتی کشور گذارندهاست و توجه بیشتری به مسائل سیاست خارجی دارد تا به مسائل سیاست داخلی» و دیگری رعایت "خط قرمز رهبری".
هم فضای دانشگاهها تغییر کرده، هم توقعات پایین آمده
رضا فرجیدانا در مجلس ششم رای نیاورد. مجلسی که اکثریت آن را اصلاحطلبان تشکیل داده بودند. علی افشاری که فضای دانشگاه و فعالیت دانشجویی را در دوره اصلاحات تجربه کرده، میگوید آن زمان هم شناخت زیادی از فرجیدانان وجود نداشت و هم شرایط وسطح مطالبات دانشجویی مثل امروز نبود:
« یعنی اگر سال ۸۲ را با الان مقایسه کنیم، مطالبات خیلی حداکثریتر بود و دامنهی بیشتری را دربرمیگرفت و انتظارات بالاتر بود. اگر امروز آن فضای سال ۸۲ حاکم بود و همان نمایندگان اصلاحطلب هم در مجلس بودند، من فکر میکنم آقای فرجیدانا از این مجلس هم رأی نمیآورد. ولی الان عوض شده. مجلس مجلسیست که اکثریتاش با اصولگرایان است و خواستههای نیروهای تحولخواه و بهخصوص نسل جدید فعالان دانشجویی و همچنین اساتید دانشگاهی هم خیلی حداقلی شده است. یعنی مشکلاتی که در طول ۸ سال گذشته در دانشگاهها ایجاد شده، باعث شده آنها خواستهها و انتظاراتشان را خیلی پایین بیآورند. در چنین فضاییست که آقای فرجی دانا اگرچه امتیازات بالایی ندارد، بازهم گزینه قابل قبولی است.»
توهم تغییر، بدون فعال شدن دانشجویان
به باور علی افشاری دولت جدید میخواهد تغییر ایجاد کند، ولی تغییر این سیاستها صرفاً ناشی از خواست و تصمیم شخص وزیر نیست، بلکه شرایط خیلی بزرگتری را میطلبد. او میگوید:« آن نیروهایی که پیگیر این مسائل هستند، در شورای عالی فرهنگیاند و آنجا هم در اختیار دولت نیست و اکثریتاش با نهادهای انتصابیست.»
او به اهمیت تحرک دانشجویان اشاره میکند: «عامل دیگر موازنهی قوا در داخل محیطهای دانشجوییست. اگر فضا مثل همین الان باشد که عملاً جنبش دانشجویی فعالیتی نداشته باشد، طبیعتاً احتمال اینکه تغییری در چنین فضایی رخ دهد، پایین خواهد بود» بهباور افشاری حل مشکلات فعلی دانشگاهها نیازمند تحرک بالای دانشجویان است تا نیرویی خلق شود و در کنارش هم با عامل مساعد حمایت وزارت علوم تغییراتی صورت بگیرد.