انتشار "منشور آزادی، رفاه، برابری" در آستانه روز جهانی کارگر
۱۴۰۲ اردیبهشت ۱۰, یکشنبه
دهها تن از فعالان کارگری سرشناس به همراه شماری از نویسندگان و کنشگران حقوق بشری در آستانه روز جهانی کارگر منشوری تحت عنوان "آزادی رفاه، برابری" منتشر کردند. "جدایی دین از حکومت" از جمله خواستهای آنان است.
تبلیغات
شماری از فعالان کارگری چون اسماعیل بخشی (از فعالان کارگری نیشکر هفتتپه) و شماری از نویسندگان، زندانیان سیاسی پیشین و فعالان حقوق بشر و حقوق زنان در آستانه اول ماه مه، مصادف با روز جهانی کارگر منشوری تحت عنوان "آزادی، رفاه، برابری" منتشر کردهاند.
در این منشور بسیاری از مصائب کشور ناشی از حکومت جمهوری اسلامی دانسته شده و خواستهای متعددی گنجانده شده است، از جمله جدایی دین از سیاست در ساختار حکومتی، آزادی همه زندانیان سیاسی و عدم دخالت حکومت در سبک و شیوه زندگی افراد جامعه.
امضاءکنندگان این منشور در مقدمه ضمن تأکید بر این که "بیتردید، بسیاری از مصائب و معضلات گریبانگیر جامعه کنونیِ ایران ناشی از حکومت جمهوری اسلامی است"، فهرستی طولانی ارائه کردهاند که نقض حقوق زنان، کودکان، پیروان آئینها و مذاهب، و سرکوب آزادیهای سیاسی همگانی چون آزادی بیان، عقیده، مطبوعات و رسانهها، تشکلها، اعتصاب، تحصن، تجمع، راهپیمایی، سانسور را برشمرده است.
در مقدمه این منشور همچنین بر این نکته تأکید شده که "جامعه ایران در شرایط خطیر و سرنوشتساز کنونی به منشوری نیاز داد که همچون پرچمی جنبش کارگری را حول آزادی، رفاه و برابری متحد کند".
منشور "آزادی، رفاه، برابری" بیست خواست را دربرمیگیرد که نخستین ِ آن، "جدایی کامل دین از حکومت" است.
به باور امضاءکنندگان این منشور، دین امر خصوصی انسانها شمرده میشود و از این رو باید "تفتیش عقیده، تدریس تعلیمات دینی در مراکز آموزشی ممنوع شده و مضامین دینی از قوانین کشور و آموزش و پرورش حذف گردد". منشور آزادی، رفاه، برابری در این راستا همچنین از جمله به لزوم حذف هویت دینی افراد از مدارک شناسایی و ممنوعیت حمایت حکومت از هرگونه دین و مذهب اشاره کرده است.
دومین خواست اساسی این منشور "برخوردای تمام افراد جامعه از آزادیهای بیحصر و استثنای سیاسی است، چون آزادی بیان، عقیده، مطبوعات، رسانهها، تشکل (اعم از انجمن، کانون، اتحادیه، شورا، حزب و ...)، اعتصاب، تجمع، تصحن، تظاهرات و راهپیمایی."
امضاءکنندگان در سومین بند این منشور از جمله خواستار "آزادی بیقید و شرط تمام زندانیان سیاسی و عقیدتی، انحلال تمام نهادهای سرکوب و ممنوعیت هرگونه شکنجه اعم از روحی، جسمی و واداشتن متهمان به اعتراف علیه خود و دیگری" شدهاند.
بندهای چهارم تا ششم منشور "آزادی، رفاه، برابری" به انتقاد از قوانین حاکم و ساختارهای دستگاه قضایی پرداخته و از جمله خواستار "انحلال دادگاههای ویژه، علنی بودن دادگاهها با حضور هیئت منصفه، الغای مجازات اعدام، ممنوعیت انجام وظیفه نیروهای نظامی و انتظامی با لباس شخصی و همچنین انحلال هرگونه سازمان انتظامی و اطلاعاتی و امنیتی مخفی" شده است.
این منشور در ادامه ضمن تأکید بر "الغای هرگونه تبعیض جنسیتی" و "برقراری برابری حقوقی زن و مرد" خواستار "منع هرگونه دخالت دولت در تعیین نوع زندگی، پوشش و روابط بین افراد، روابط زن و مرد یا دختر و پسر و پوشاک زنان" شدهو همچنین تأکید کرده است که "حق زن بر بدن خویش شامل حق تصمیمگیری در مورد رابطه جنسی، بارداری، سقط جنین یا عقیمسازی" باید به رسمیت شناخته شود.
"الغای هرگونه ستم بر اساس تعلقهای ملی، قومی، نژادی، و مذهبی و برابری حقوقی و شهروندی برای تمام ایرانیان صرف نظر از زبان، پوشش، فرهنگ، نژاد، و مذهب آنها" از دیگر خواستهایی است که در این منشور عنوان شده است.
از دید امضاءکنندگان این منشور، "نظام سرمایهداری" کنونی یکی از علل زمینهساز و بنیادی است که مانع اصلی بر سر تحقق خواستهای آنان است.
این منشور علاوه بر مطالبات اساسی خواستهای دیگر را نیز در برمیگیرد که به ویژه به حوزه خدمات عمومی برمیگردد، از جمله "بهداشت و دارو و درمان رایگان برای عموم مردم"، آموزش و پرورش رایگان عمومی در تمام سطوح" و "حفاظت از طبیعت و جلوگیری از آلودگی محیط زیست".
اسماعیل بخشی و علی نجاتی (از فعالان کارگری نیشکر هفتتپه)، ابراهیم گوهری از فعالان کارگری شرکت واحد اتوبوسرانی، رضا خندان (مهابادی) نویسنده، سیدعلی صالحی شاعر، آرش صادقی فعال حقوق بشر و زندانی سیاسی پیشین و اسکندر لطفی و سارا سیاهپور از فعالان حقوق معلمان و فرهنگیان از جمله امضاءکنندگان منشور "آزادی، رفاه، برابری" هستند.
آنچه جنبش "زن، زندگی، آزادی" در ایران تغییر داد
دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی جنبش "زن، زندگی، آزادی" را "اغتشاش" خواند و پس از سرکوب خشن، پایان آن را اعلام کرد. همزمان با روز جهانی زن، شاهد تصاویری از زنان ایرانی هستیم که نشانگر تن ندادن آنها به حجاب اجباری است.
عکس: Morteza Nikoubazl/NurPhoto/picture alliance
با قتل ژینا مهسا امینی پس از بازداشت توسط گشت ارشاد در روز سهشنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۱، جنبشی در ایران به راه افتاد که در تاریخ این کشور بیسابقه است. "زن، زندگی، آزادی" به شعار تحولخواهی و برگذشتن از جمهوری اسلامی تبدیل شد.
عکس: Morteza Nikoubazl/NurPhoto/picture alliance
جنبش "زن، زندگی، آزادی" از همان روز نخست با سرکوب، گلوله، بازداشت و شکنجه دهها هزار نفر از معترضان پاسخ داده شد. گرچه دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی اجازه انتشار هیچ آماری در این زمینه را نداده، اما محسنی اژهای، رئیس قوه قضائیه، در روز ۱۵ اسفند خبر "عفو" بیش از ۸۰ هزار نفر توسط رهبر جمهوری اسلامی را داد.
عکس: Fatemeh Bahrami/AA/picture alliance
منابع حقوق بشری شمار کشتهشدگان خیزش انقلابی "زن، زندگی آزادی" را از روز ۲۶ شهریور تا ۲۰ دی، ۵۲۰ نفر اعلام کردند که در میانشان ۷۰ کودک و نوجوان زیر ۱۸ سال دیده میشوند. ۱۰۹ نفر از بازداشتشدگان نیز در معرض خطر اعدام قرار دارند.
عکس: Morteza Nikoubazl/NurPhoto/picture alliance
جمهوری اسلامی اعتراضات را "اغتشاش" و معترضان را "اغتشاشگر" نامید و مسئولیت هیچ یک از کشتهشدگان را برعهده نگرفت. نهادهای امنیتی و رسانههای وابسته به آنها برای بسیاری از کشتهشدگان پروندهسازی کردند و علت مرگ آنان را "خودکشی"، "سقوط از بلندی"، "مصرف کنسرو ماهی مسموم" و یا "مسموم شدن به دلیل مصرف الکل" اعلام کردند.
عکس: Rouzbeh Fouladi/ZUMA Press/picture alliance
امیرعبداللهیان، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، در سارایوو گفت: «در اغتشاشات، پلیس به سمت احدی شلیک نکرده و هیچکس در ایران بر اثر شلیک پلیس یا برخورد پلیس و یا نیروهای امنیتی کشته نشد، بلکه برعکس به دلیل بهکارگیری سلاح گرم و سرد توسط عوامل خارجی که وارد ایران شدند یا افرادی که تحت تاثیر قرار گرفتند، بیش از ۶۷ نیروی پلیس در ایران به شهادت رسیدهاند، بدون اینکه شلیکی کنند یا از سلاح گرم استفاده کنند.»
عکس: Rouzbeh Fouladi/ZUMA Press/picture alliance
در مقابل همه سرکوبها و انکارها، بر شمار زنانی که جنبش "زن، زندگی، آزادی" موجب شکستن ترس آنها از "حجاب اجباری" شد، افزوده گردید.
عکس: Morteza Nikoubazl/NurPhoto/picture alliance
اینک هر روز پیشنهادی از سوی یکی از ارگانها و مقامات جمهوری اسلامی برای برخورد با این زنان ارائه میشود. موسی غضنفرآبادی، رئیس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس، از طرحی ویژه خبرداد و گفت: «در این طرح با کشف حجاب، کارت ملی شخص مسدود میشود و تا زمانی که فرد بیحجاب، جریمه بیحجابیاش را پرداخت نکند، همه خدمات اجتماعی او مثل امکان بهرهبردن از سیستم بانکی کشور و… را از او میگیریم.»
عکس: Michinari Nishida/AP/picture alliance
در هفتههای اخیر حتی در برخی از شهرهای ایران رستورانها و داروخانههایی که به زنان بیحجاب خدمات ارائه کردند نیز پلمب شدند.
عکس: Vahid Salemi/AP/picture alliance
برخی ظاهر شدن زنان در معابر عمومی بدون حجاب را "قانون شکنی" میخوانند، زیرا به موجب تبصره ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی: «زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند، به حبس از ده روز تا دو ماه و یا از پنجاه هزار تا پانصد هزار ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد.»
عکس: Arne Immanuel Bänsch/dpa/picture alliance
پس از اعتراضات اخیر محمدصالح هاشمی گلپایگانی، دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر جمهوری اسلامی، "قوانین نامساعد" را علت اصلی به سامان نرسیدن بحث عفاف و حجاب دانست و خبر از طرحی جدید داد و گفت: «ما در طرح جدید حجاب، جرم کشف حجاب را به تخلف تخفیف دادهایم.»
عکس: Rouzbeh Fouladi/ZUMA Press/picture alliance
منتقدان میگویند: «در طول تاریخ بشر، قوانین زیادی وضع شدهاند که اشتباه بوده و بعدا لغو شدهاند». زمانی بردهداری قانونی بود، تفکیک نژادی در نظام آپارتاید در آفریقای جنوبی قانون بود و در آلمان نیز به مدت ۱۲۳ سال همجنسگرایی طبق پاراگراف ۱۷۵ قانون جزا، جرم محسوب میشد. این قانون اما در سال ۲۰۰۲ میلادی لغو و همه احکام صادره بر مبنای آن "نقض" شد.
عکس: Rouzbeh Fouladi/ZUMA Press/picture alliance
در ۴۴ سال تاریخ جمهوری اسلامی میلیاردها تومان بودجه صرف شده و ۲۶ دستگاه قانونگذار و اجرایی متولی و موظف به اجرای باصطلاح "حجاب و عفاف" بودند. تصاویر این روزهای خیابانهای شهرهای ایران اما موید شکست سیاست "حجاب اجباری" است.
عکس: Rouzbeh Fouladi/ZUMA Press/picture alliance
به گفته مسیح علینژاد، فعال حقوق زنان: «حجاب اجباری، دیوار برلین جمهوری اسلامی است». این دیوار با جنبش "زن، زندگی، آزادی" ترکهای سختی برداشته است.
عکس: Rouzbeh Fouladi/ZUMA Press/picture alliance
علیرغم همه فشارها و سرکوبها، ایجاد رعب و وحشت، اسیدپاشی و حمله با گاز سمی به مدارس دخترانه، باز هم زنان ایران شجاعانه به جمهوری اسلامی نه میگویند.