"برادرم جادوگر بود" نوشته اکبر سردوزامی روایتی سراسر خشمگینانه از زندگی و انقلاب در سرزمینیست سرشار از ممنوعهها که همهچیز در آن رنگ ریا و تزویر به خود گرفته است. اسد سیف، منتقد ادبی، کتاب را بررسی کرده است.
تبلیغات
راوی داستان بلند "برادرم جادوگر بود" اثر اکبر سردوزامی "من" است. این "من" آدمیانیاند هویتگمکرده در جامعهای سراسر تضاد و عقده. سردوزامی نیشتر بر دُملهای عقده میزند تا خون و چرک آن آشکارتر گردند. او همه ما را با خود به دادگاهی میکشاند که قاضی و متهم کسی نیست جز "من".
شورش فرودستان
"برادرم جادوگر بود" روایت سردوزامیست از جوانمرگی، دوستی، عشق، به زیر پا گذاشتن تمامی ارزشهای انسانی و سیاست در کشوری به نام ایران. فریادیست و یا هقهق گریهای از عمق که همچون نعرهای صدای آن توفنده و پیچان، همچنان شنیده میشود. چون شلاقی با تمام نیرو بر همه زخمهای تاریخ هستی ما فرود میآید تا تابوشکنی کند و بر زباننراندهها را آشکار سازد. میتوان نام داستان بلند، رمان، خاطرهنویسی، نقد یا حتی گزارشنویسی و یا روایت بر آن گذاشت. "برادرم جادوگر بود" همه اینها را در خود دارد، بیآنکه یکی از آنها باشد. و این از برجستگیها و ارزشهای آن است. این از ویژگیهای سردوزامیست که میکوشد از هر نوشتهای یک متن ادبی بسازد.
"برادرم جادوگر بود" داستان فرودستان است در برابر فرادستان؛ داستان فرودستانی که میدانند صاحب قدرتی نیستند، اما میکوشند خدای خود شوند و علیه خدایان سر به شورش برمیدارند: «برادرم جادوگر بود/ وقتی مادرم همهی نقاشیهایم را به آتش کشید/ و من زار زار گریستم/ برادرم مرا به اوج رساند: /- امیرارسلان که فقط نقاش نیست. /- پس چیه؟/ - هر چه دلت بخواد/ اگه بخواهی خدائی! / و گرنه هیچ!... / مادر! / مادرِ قحبهی من! / من میخواستم خدای خود باشم/ نه جاکش و عصاکشِ تو!»
این مادر اما پنداری نماد تمامی رنجهای زنان است در این سرزمین و شاید هم همان "ایرانخانم": «میدانی که اسم مادر من زینب بود؟/ که اولین شوهرش، وقتی نه ساله بود/ کنار ضریح امام رضا رهایش کرد/ و رفت که رفت؟/ شوهر دومش وقتی سی ساله بود/ دیوانه شد؟/ که شوهر سومش/ توی یک قهوهخانه مرد؟/ میدانی که مادر من وقتی فقط چهل سال داشت/ گرفتار جنون و هذیان شد؟»
کار، عشق و گریز از کشور
"برادرم جادگر بود" داستان عشق است: «عشق مرا به یاد لیدوش ارمنی میاندازد»؛ دختری که "محمد سالار" عاشق او بود: «لیدوش ارمنی بود/ لیدوش ارمنی دستدوز بود/ لیدوش ارمنی سیزده ساله بود" که "آقای موله روژ" در ازای "چند النگو" به او تجاوز کرد./ لیدوش از زیباترین دختران سرزمین من بود/ لیدوش ارمنی سیزده ساله زیبای من/ یک روز/ پستانهایش را/ به من و محمد سالار نشان داد/ و آن روز/ ما/ من و محمد سالار/ سه بار/ به عشق پستانهایش جلق زدیم/ لیدوش ارمنی ما/ زیباترین گلها را/ روی سینه لباسهای نوزادان سرزمین من میدوخت/ لیدوش ارمنی زیبای ما هنوز نمیدانست راه کدام است، چاه چیست".
"برادرم جادوگر بود" داستان کارگر خیاطیست که از پسِ پستوی کارگاههای پیرهندوزی به دانشگاه راه مییابد و سرانجام نویسنده میشود. با کوران انقلاب از کشور تارانده و در دانمارک ساکن میشود. "برادرم جادوگر بود" داستان کارگران خیاطی است که استثمار میشوند، در فقر و روزمرگی زندگی میکنند، با عشق به زندگی بهتر به به صف انقلاب کشیده میشوند، کشته میشوند و یا از کشور میگریزند.
"برادرم جادوگر بود" داستان انقلاب است، داستان بسته شدن دانشگاهها، موج سرکوب در کشوری که "جاکشها" بر مسند قدرت تکیه میزنند و از انسانها "جاکش" میسازند. "برادرم جادوگر بود" استفراغ ذهن یک "من" درمانده ایرانیست در دانمارک. او بر آنچه که بالا آورده مینگرد تا خود و دیگران را در آن گنداب متعفن بیابد.
"برادرم جادوگر بود" سراسر خشم است؛ خشمی که نمیتواند لباس کلمات رسمی بر تن کند و در "کمال ادب" سخن بر زبان براند؛ خشمی توفنده همچون انقلاب که به هیچ کس رحم نمیکند. همه چیز را عریان میخواهد، حجاب از چهره برمیدارد. هیچ پردهای را خوش ندارد، پردهدری میکند. و در این راه نویسنده هیچ واهمهای به دل راه نمیدهد که شاید خوانندگانی او را همزاد "من" راوی به شمار آورند. او حتی بخشی از زندگی شخصی خویش را دستمایه داستان میکند تا خود را نیز در این کشاکش دور نگاه ندارد. خواننده را به عمد همراه خود میکند تا او نیز بیآنکه راه فراری داشته باشد، در این آینه خود را بهتر ببیند.
داستانی که شعر میشود
داستان به فرم شعر نوشته شده و تکرار در آن نقش ویژهای دارد. راوی عاشق لیدوش است؛ دختری که هیچگاه به او دست نمییابد، به عشقاش "جلق" میزند و به یاد او به فاحشهخانه میرود تا جسم او را در خیال در تن دیگری بیابد. نویسنده در این داستان موفق میشود تا با زبانی پرخاشگر و "خودنگاری"ها و "خودزنی"هایی جسورانه فرهنگ تجاوزگر و دنیای سراسر خشونت ما را به نمایش بگذارد.
صحنههایی از "برادرم جادوگر بود" در نگاه نخست شاید پورنو به نظر آید؛ چیزی که در ادبیات "وقیحنگاری" نامیده میشود. اما کتاب را که به پایان برسانی، تأثیری دیگر، خلاف تأثیر آثار پورنو، بر ذهن مینشیند. نفرت در وجود آدمی موج میزند؛ نفرت از جامعهای که دختران آن، در فقر حاکم، در سالهای کودکی به کار کشیده میشوند، مورد استثمار اقتصادی و جنسی قرار میگیرند، فاحشه میشوند و در حسرت زندگی میمیرند؛ نفرت از جامعهای که "سیاسیون" آن "جاکش" میشوند و جاکشان لباس حکومت بر تن میکنند؛ جامعهای سراسر مدفون در لجن که انگار همه در لجن میلولند و لجنمال شدهاند.
سردوزامی در "برادرم جادوگر بود" با شکستن همه سدهای اخلاقی، با به کار گرفتن زبان سکسیستی مردانه، با زبان پورنو به جنگ پورنو میرود؛ جسارتی نو در داستاننویسی ما. او در این داستان اما از چنان توصیفهایی استفاده میکند که حاصلش ایجاد لذتی شبیه به ادبیات پورنو نیست.
در سرزمینِ رابطههای ممنوع، "جلق" نماد رابطه جنسی و عشق میشود. معشوق که دستنیافتنی باشد، خیال او شور عشق را بارور میکند. آیا این همان "عشق عذری" نیست که در دنیای معاصر چنین شکلی به خود گرفته است؟
"برادرم جادوگر بود" را برای نخستین بار نشر آرش در سوئد در سال ۱۹۹۲ منتشر کرده و چاپ دوم آن را نشر باران در سال ۱۹۹۷ منتشر کرده است.
* این یادداشت نظر نویسنده را منعکس میکند و الزاما بازتابدهنده نظر دویچهوله فارسی نیست.
عکس: رخدادهای دهه اول جمهوری اسلامی؛ از بهار ترور تا تابستان اعدام
حوادث دهه اول حکومت جمهوری اسلامی را نمیتوان در چند قاب عکس نشاند؛ سالهایی که با حوادثی خونین همراه بود. در این مجموعه عکس سعی شده است به رخدادهای سیاسی مهم و همچنین برخی موارد کمتر مطرح شده پرداخته شود.
عکس: Mehr
تشکیل دولت موقت
دولت موقت ایران ۱۶ بهمن ۵۷ به فرمان آیتالله خمینی توسط مهدی بازرگان و با حضور نیروهای ملی مذهبی و لیبرال تشکیل شد و تا ۱۳۵۸، به مدت ۲۷۵ روز بر سر کار بود. در این دولت احمدزاده، تاج، مبشری، اسلامی، میناچی، یزدی، یدالله سحابی، شریعتمداری، امیرانتظام، حاج سیدجوادی، فروهر، شکوهی، طاهری، اردلان، صباغیان، بنی اسدی ، محمدتقی ریاحی، حکیمی، ایزدی، رستگارپور ، معینفر و سامی حضور داشتند.
عکس: irdc.ir
رفراندوم تعیین نوع نظام
پس از پیروزی انقلاب، همهپرسی تعیین نوع حکومت در روزهای ۱۰ و ۱۱ فروردین ۱۳۵۸ در سراسر ایران برگزار شد و بیش از ۹۸ درصد شرکت کنندگان در همهپرسی با دادن رای «آری»، با برقراری نظام جمهوری اسلامی موافقت کردند. تنها پرسش این رفراندوم "جمهوری اسلامی؛ آری یا نه بود". در آن زمان این شیوه رایگیری با انتقاداتی مواجه شد. برخی گروههای انقلابی این رفراندوم را تحریم کردند.
عکس: Kaleme.com
ترور هاشمی رفسنجانی
ترور نافرجام اکبر هاشمی رفسنجانی، ۴ خرداد ۵۸ روی داد. وی اگر چه از ناحیه شکم مورد اصابت گلوله قرار گرفت اما با کمک عفت مرعشی همسرش، از مرگ نجات یافت. این ترور توسط گروه فرقان صورت گرفت. قبل از هاشمی، مرتضی مطهری و تیمسار قرنی در آغاز سال ۵۸ توسط فرقان ترور شدند. در پی این ترور رجائی، بازرگان، طالقانی، امیرانتظام، خامنهای، صباغیان از جمله کسانی بودند که به دیدن وی در بیمارستان رفتند.
عکس: hashemirafsanjani.ir
درگذشت محمود طالقانی
آیتالله محمود علائی معروف به طالقانی در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۳۵۸ درگذشت. وی از فعالان نهضت ملی شدن نفت و نهضت مقاومت ملی، از بنیادگذاران جبهه ملی دوم و نهضت آزادی ایران، عضو مجلس خبرگان قانون اساسی و نخستین امام جمعه تهران پس از انقلاب ۵۷ بود. مرگ وی بر شرایط نیروهای میانهرو مذهبی حامی انقلاب ۵۷ تاثیرات منفی گذاشت.
عکس: irdc.ir
تصویب قانون اساسی
قبل از پیروزی انقلاب ۵۷، پیش نویس اولیه قانون اساسی توسط انقلابیون نزدیک به آیتالله خمینی در پاریس تهیه شد. ۱۲ مرداد ۵۸ انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی برگزار شد و اعضای منتخب از ۲۸ مرداد شروع به تدوین قانون اساسی کردند. پیشنویس اولیه کنار گذاشته شد و پیشنویسی تازه با توجه و تاکید بیشتر به اصول اسلامی تهیه شد. همهپرسی قانون اساسی در ۱۱ آذر برگزار شد و با رای اکثریت به تصویب نهایی رسید.
عکس: irdc.ir
اشغال سفارت آمریکا در تهران
تصرف سفارت آمریکا و گروگان گرفتن دیپلماتهایاین کشور در ایران روز ۱۳ آبان ۵۸ توسط جمعی از دانشجویان پیرو خط امام صورت گرفت. گروگانگیری که ۴۴۴ روز ادامه داشت، ۳۰ دی ۱۳۵۹ با پذیرش قرارداد الجزایر از سوی دولتهای ایران و آمریکا و آزادی گروگانها پایان یافت. آیتالله خمینی در ابتدا از تصرف سفارت چندان حمایت نکرد، اما به سرعت نظرش را تغییر داد و آن را «انقلاب دوم ایران» نامید.
عکس: AP
استعفای دولت بازرگان و محاکمه امیرانتظام
بازرگان اشغال سفارت آمریکا را نقض قوانین بینالمللی خواند و خواستار آزادی فوری گروگانها شد. ۱۵ آبان ۵۸، دو روز پس از گروگانگیری دولت موقت استعفا داد که مورد پذیرش آیتالله خمینی قرار گرفت. عباس امیر انتظام، معاون نخستوزیر وقت پس از تسخیر سفارت در ۲۸ آذر ۵۸ به اتهام همکاری با سازمان جاسوسی سیا بازداشت شد؛ اتهامی که هیچگاه ثابت نشد. ولی از نزدیک به سی سال را در زندان سپری کرد.
عکس: irdc.ir
کودتای نوژه
پس از پیروزی انقلاب ۵۷، کودتای نوژه، توسط تنی چند از افسران ارتش ایران طرحریزی شد. این کودتا ۱۸ تیر ماه ۱۳۵۹ فاش شد. فرماندهی کل کودتا به دست سپهبد سعید مهدیون (فرمانده سابق نیروی هوایی) بود. از اهداف کودتاگران کشتن روحالله خمینی و حمله به برج مراقبت فرودگاه مهرآباد بودند. گفته میشود کادرهای نظامی حزب توده، در فاش شدن این کودتا نقش داشتهاند. دهها نفر در پی شکست این کودتا اعدام شدند.
عکس: rouydadnews.org
عملیات "پنجه عقاب" یا عملیات طبس
در پی ناکامی دولت ایالات متحده آمریکا در اعمال فشار سیاسی و اقتصادی برای آزادی گروگانهای آمریکایی در تهران، جیمی کارتر رئیسجمهور آمریکا دستور انجام یک عملیات نظامی را داد. عملیات نظامی نیروی دلتا برای آزادسازی آمریکاییهای گروگان گرفتهشده توسط دانشجویان پیرو خط امام در تهران بود. وقوع طوفان شن موجب برخورد هواپیمای سی۱۳۰ و یک بالگرد شد و ۸ تن از نظامیان آمریکایی در این حادثه کشته شدند.
عکس: artgame.ir
تهاجم نظامی عراق به ایران
جنگ عراق با ایران طولانیترین نبرد کلاسیک و دومین جنگ طولانی قرن بیستم پس از جنگ ویتنام بود. این جنگ ۳۱ شهریور ۵۹ با یورش نیروی هوایی عراق به ده فرودگاه نظامی و غیرنظامی ایران و تهاجم نیروی زمینی این کشور به خوزستان رسما آغاز شد. در مرداد ۶۷ با قبول آتشبس از سوی دو طرف و پس از به جا گذاشتن یک میلیون نفر تلفات و بیش از ۱۱۰۰ میلیارد دلار خسارات به دو کشور، این جنگ ۸ ساله خاتمه یافت.
عکس: picture-alliance/Bildarchiv
انقلاب فرهنگی و تصفیه دانشگاهها
انقلاب فرهنگی به مجموعهای از رویدادهای سالهای ۵۹ تا ۶۲ در ایران گفته میشود که در نهایت منجر به پاکسازی استادان و دانشجویانی مخالف حکومت ایران شد. شروع این اقدام با سخنان روحالله خمینی، در پیام نوروزی خود، در فروردین۵۹ بود: «باید انقلاب اسلامی در تمام دانشگاههای سراسر ایران به وجود آید. اساتیدی که در ارتباط با شرق و یا غرباند تصفیه گردند و دانشگاه محیط سالمی شود برای تدریس علوم عالی اسلامی.»
عکس: shahrvand
بنیصدر؛ از ریاست جمهوری تا فرار
ابوالحسن بنیصدر یک سال پس از انقلاب ۵۷، به عنوان نخستین رئیس جمهور ایران انتخاب شد. وی که از حمایت روحالله خمینی برخوردار بود با حزب جمهوری اسلامی اختلاف نظر عمیق پیدا کرد. وی در خرداد ۶۰، توسط مجلس شورای اسلامی تحت کنترل اعضای حزب جمهوری از مقام خویش عزل شد. بنیصدر از ایران خارج شد و در فرانسه به مخالفت خود با حکومت وقت ایران ادامه داد.
عکس: tarikhirani.ir
آغاز مبارزه نظامی مجاهدین با حکومت
تظاهرات ۳۰ خرداد ۶۰ همزمان با عزل بنیصدر رئیسجمهور وقت، توسط سازمان مجاهدین خلق سازماندهی شد. چند روز پیش از ۳۰ خرداد، اسدالله لاجوردی دستور بازداشت مسعود رجوی و موسی خیابانی را صادر کرده بود. در همان روز نیز این سازمان با انتشار بیانیهای ورود به فاز مبارزه مسلحانه با حکومت را اعلام کرد. گفته میشود تنها در درگیریهای تهران حدود ۵۰ نفر کشته و ۲۰۰ نفر مجروح بر جای گذاشت.
عکس: irancima
انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی
انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی در ۷ تیر سال ۶۰ منجر به کشتهشدن هفتاد و پنج نفر از اعضای این حزب شد. گفته میشود این عملیات توسط محمدرضا کلاهی از اعضای سازمان مجاهدین خلق انجام شده و وی هماکنون در خارج از ایران زندگی مخفی دارد. در این انفجار محمد بهشتی و تعداد قابل توجهی از نمایندگان مجلس به همراه وزرا و معاونان دولت کشته شدند. این اتفاق را میتوان پایان حیات سیاسی حزب جمهوری اسلامی دانست.
عکس: Aftabnews.ir
ترور رئیس جمهور و نخست وزیر
هشتم شهریور ۶۰ انفجاری در دفتر نخست وزیری رخ داد که در اثر آن محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر، رئیسجمهور نخست وزیر وقت٬ عبدالحسین دفتریان مدیرکل مالی اداری و هوشنگ وحید دستجردی، رییس شهربانی کشته شدند.
عکس: aftab.ir
رسوایی مک فارلین
ماجرای ایرانکنترا (ایران گیت) به معامله تسلیحاتی ایران با آمریکا و اسرائیل از مرداد ۶۴ تا اسفند ۶۵ باز میگردد. این معامله در ازای کمک ایران به آزادسازی گروگانهای آمریکایی در لبنان صورت گرفت. افشای این معامله و سفر یک هیات آمریکایی و اسرائیلی به سرپرستی مکفارلین به تهران در داخل ایران جنجال زیادی ایجاد کرد. گفته میشود سید مهدی هاشمی به وسیله روزنامه الشراع لبنان این ماجرا را فاش کرده بود.
عکس: hashemirafsanjani.ir
اعدام مهدی هاشمی
سید مهدی هاشمی از اعضای اولیه و موسسان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و از نزدیکان آیتالله منتظری در ایران در ششم مهر ۶۶ اعدام شد. در ماجرای مک فارلین، او بود که برای اولین بار این ماجرا را در روزنامه لبنانی الشراع فاش کرد. وی مدتی بعد دستگیر شد و به اتهام قتل آیتالله شمسآبادی (که در زمان شاه به این اتهام محاکمه و پس از انقلاب از زندان آزاد شده بود) و چند نفر دیگر مجدداً محاکمه و اعدام شد.
عکس: tarikhirani.ir
اعدامهای تابستان ۶۷
در تابستان ۶٧ عده بسیاری از زندانیان سیاسی در زندانهای جمهوری اسلامی در ایران در ماههای مرداد و شهریور اعدام شدند. اکثر اعدامشدگان از هواداران و یا اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران و همچنین اعضای گروههای چپ بودند. تعداد قربانیان این واقعه بین ۲۵۰۰ تا ۵۰۰۰ نفر نقل شده است. گفته میشود بیشتر اعدامشدگان به صورت مخفیانه و ناشناس در گورستان خاوران به خاک سپرده شدند.
عکس: Iran-emrooz.net
عزل آیتالله منتظری
آیتالله منتظری از مراجع تقلید شیعه، از سال ۶۴ تا ۶۸ قائممقام آیتالله خمینی بود. از جمله دلایل برکناری وی اعتراض به اعدامهای سال ۶۷ و شکنجه در زندانهای ایران و نیز اعدام مهدی هاشمی بود. اختلاف نظر جدی وی با روحالله خمینی و اطرافیان وی، در نهایت منجر به برکناری و منزوی کردن او شد.
عکس: Montazeri.org
پذیرش قطعنامه ۵۹۷
قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت در ۲۹ تیر ۶۶، برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق صادر شد. این قطعنامه بلافاصله از سوی عراق پذیرفته شد، ولی بعد از گذشت یکسال و هفت روز در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ از سوی ایران پذیرفته شد و روحالله خمینی پذیرش آن را به «نوشیدن جام زهر» تعبیر کرد. با این حال عراق به حملات خود ادامه داد تا آنکه نهایتاً جنگ در ۲۹ مرداد ۶۷ پایان یافت.
عکس: Mehr
مرگ آیتالله خمینی
علت اصلی مرگ روحالله خمینی «ایست قلبی» اعلام شد، اما گفته میشود که او در یکماهه آخر حیات به سرطان معده مبتلا شده بود و در جریان دومین شیمیدرمانی دچار سکته قلبی شد. او در ۱۳ خرداد سال ۶۸، در سن ۸۷ سالگی درگذشت. مراسم تشییع وی دارای رکورد گینس بزرگترین تشییع جنازه جهان است که بنا بر گزارشهای حکومتی ۱۰ میلیون نفر در آن شرکت کردند.
عکس: rouydadnews.org
انتخاب علی خامنهای به رهبری
پس از درگذشت روحالله خمینی ، مجلس خبرگان رهبری در ۱۴ خرداد ۶۸ و پیش از تدفین وی در جلسهای فوقالعاده علی خامنهای را به عنوان رهبر انتخاب کرد. در ابتدا قرار بود رهبری شورایی شود ولی این موضوع مورد اجماع واقع نشد. هاشمی رفسنجانی در انتخاب خامنهای نقش عمدهای داشت. منتقدان انتخاب خامنهای میگفتند که وی شرط مرجعیت مطابق با قانون اساسی برای رهبری را ندارد.