اوباما رودرروی مسائلی عمده و انتظاراتی بزرگ
۱۳۸۷ بهمن ۲, چهارشنبهکوفی عنان، دبیرکل پیشین سازمان ملل متحد در تفسیری که برای روزنامهی انگلیسی "ایندپندنت" (Independent) نوشته، احساسات خود را چنین بیان کرده است: «هماکنون که دارم رخدادهای واشنگتن را از راه دور نظاره میکنم، به سختی میتوانم جلوی اشک ریختنم را بگیرم». او، مراسم سوگند ریاست جمهوری آمریکا را به عنوان دگرگونی دراماتیکی در رهبری آمریکا توصیف کرده است. این سیاستمدار نیز، تغییر فعلی در "کاخ سفید" را یک دگرگونی "تاریخی" خوانده است.
انتظارهای بزرگ
حادثهای ممکن است آنچنان هم "تاریخی" نباشد. اما وقتی مدام گفتند "تاریخی" است، لابد "تاریخی" میشود. همهی کسانی که روی کار آمدن اوباما را "تاریخی" توصیف میکنند و دیروز در واشنگتن، تاریخ را مجسم میدیدند، عمدتا کسانی هستند که امید بسیاری به رئیس جمهور تازه بستهاند و انتظارات بسیاری از او دارند. در این میان ولادیمیر پوتین، نخستوزیر خونسرد روسیه، زنهار داده است که مواظب باشیم، چون سرخوردگیهای بزرگ از انتظارهای بزرگ میآیند.
رابطهی سازنده با جهان
کوفی عنان در تفسیر خود نوشته است که ایالات متحدهی آمریکا به رهبری اوباما، رابطهی تازهای با جهان خواهد گرفت. او مشخصهی این رابطهی تازه را سازنده بودن و همهسویه بودن آن دانسته است. رابطه، دیگر قرار نیست یکطرفه بماند، یعنی تنها بنابر خواستههای یک طرف پیش رود.
رهبران اروپایی، رابطهی سازندهی آمریکا با جهان را در درجهی نخست رابطهی برابر این ابرقدرت با اروپا میدانند. اکثر رهبران اروپایی، در اظهارات روزهای اخیر خود، بر ضرورت وجود رابطهی دوسویهی سازندهای میان اروپا و آمریکا تأکید کردهاند.
ولفگانگ ایشینگر (Wolfgang Ischinger)، سفیر پیشین آلمان در آمریکاست. او در مصاحبهای با "رادیو آلمان" (Deutschlandfunk) شرط رابطهی سازندهی آمریکا با جهان را پیروی از این نصحیت هنری کیسنجر، سیاستمدار کهنهکار و وزیر خارجهی اسبق آمریکا میداند که آمریکا بهجای اینکه بخواهد با قدرت نظامی بر جهان اعمال رهبری کند، میباید از طریق سازش و نفوذ کلام قدرت را به نمایش بگذارد.
ایشنگر، دیپلمات آلمانی که اکنون ریاست "کنفرانس امنیتی مونیخ" را بر عهده دارد، همچون بسیاری از همتایان خود، به تحولات جاری در واشنگتن امید بسته است. او با وجود این، هشدار میدهد که نبایستی انتظار معجزه داشت. از جمله میگوید، نباید تصور کرد که اوباما خواهد توانست با یک عصای جادویی مشکل خاورمیانه را حل کند.
احیای احترام
روزنامهی آلمانی "فرانکفورتر روندشاو" متن بهروزشدهی نامهای را منتشر کرده است که مادلین آلبرایت، وزیر خارجهی پیشین آمریکا (از ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۱) در ماه نوامبر گذشته به باراک اوباما نوشته است. او در این نامه به اوباما تذکر میدهد که جهان به خاورمیانه محدود نمیشود. او مینویسد که بایستی آفریقا و آمریکای لاتین را هم در نظر گرفت.
نصیحت مهم آلبرایت به اوباما در مورد خاورمیانه این است که سربازان آمریکایی را به موقع و پیش از آن که مجبور شود، از عراق بیرون بکشد. آلبرایت از آن بیم دارد که اگر آمریکا در این کار تعلل کند، بعدا مخالفان خواهند گفت، بیرونشان کردیم.
خلاصهی نامهی آلبرایت، سیاستمدار کارکشتهی آمریکایی به رهبری جدید کشورش این است که کاری کند که در جهان به آمریکا احترام بگذارند.
آمریکا احترام خود را از دست داده است و بایستی در جهت زنده کردن آن بکوشد. چنین سخنی را در بسیاری از تفسیرهای روزنامههای امروز میبینیم.
تعیین تکلیف برای اوباما
بسیاری از رسانهها برای باراک اوباما، برنامهی کاری نوشتهاند. نوشتهاند که او باید به چه مسائلی بپردازد و به کدام یک اولویت دهد. سایت هفتهنامهی آلمانی "فوکوس" نیز چنین کرده است. موضوعهای عمدهای که اوباما بایستی با آنها درگیر شود، از نظر "فوکوس" اینها هستند:
اقتصاد، بویژه توجه به مسئله بیکاری و نجات دادن صنایع اتوموبیلسازی آمریکا
مشکل مالیات
امور مالی و بانکی
محیط زیست
عراق / افغانستان
خاورمیانه
ایران
زندان گوانتانامو
بررسی حقوقی اتهام شکنجه دادن زندانیان در زمان بوش
اروپا
روسیه
چین
بقیهی رسانهها نیز با فهرستی شامل همین اقلام، تکلیف اوباما را مشخص کردهاند.
بازاندیشی رابطه با ایران
در همهی فهرستها "ایران" هم به عنوان یک مسئلهی عمدهی سیاست خارجی آمریکا منظور شده است.
همه بر ضرورت بازاندیشی رابطه با ایران تأکید میکنند. اوباما و اطرافیان او نیز، بارها به این موضوع اذعان کردهاند.
ناظران، یک تغییر مهم در سیاست خارجی آمریکا در قبال خاورمیانه و نزدیک را در این میبینند که واشنگتن پذیرفته است که مسائل این منطقه را از هم جدا نکند و به صورتی منتزع از یکدیگر به آنها نپردازد.
میگویند که واشنگتن از این پس طرحی "جامع" خواهد داشت. بر مبنای این طرح جامع، به عنوان نمونه، کنش و واکنشی که میان مسئلهی عراق و رابطه با ایران وجود دارد، کاملا در نظر گرفته خواهد شد. دولت بوش، خود در عمل به این نتیجه رسیده بود و واقعیت وی را مجبور کرده بود که نمایندگانش در بغداد، با نمایندگان جمهوری اسلامی پشت میز مذاکره بنشینند.
اوباما میخواهد بر مبنای سیاست "جامع" خاورمیانهای خود، به نقش ایران توجهی بیشتر کند. این موضوع، توجه تحلیلگران سیاسی را برانگیخته است. در بسیاری از رسانهها، جملهای شبیه یه این جملهی روزنامهی "فرانکفورتر آلگماینه" را میبینیم:
«اوباما هر سیاستی در برابر ایران پیش گیرد، این سیاست در پیوند با سیاست او در قبال خاور نزدیک خواهد بود».
فرانکفورتر آلگماینه، در ادامهی این جمله نوشته است:
«مارتین ایندایک و کنت پولاک، دو متخصص بانفوذ خاور نزدیک، در آغاز امسال در یادداشتی برای اوباما، به او توصیه کردند ایران را از یک سو همچون یک "نقشآفرین دارای حق" در منطقهی خلیج فارس قبول کند، از سوی دیگر تهران را از راه برقراری صلح میان سوریه و اسرائیل و ایجاد ثبات در عراق، سر جایش بنشاند.»