اولين خانه امن زنان در آلمان
۱۳۸۵ آبان ۱۰, چهارشنبهدر يازدهم نوامبر سال ۱۹۷۶ گروهى از فعالان جنبش مستقل زنان اولين خانه امن را در برلين غربى پايه گذاردند. بسرعت خانههاى زنان ديگرى نيز در سراسر آلمان شكل گرفت. البته اولين خانه زنان اكنون بسته شده است، اما خبرنگار دويچه وله به ديدار اين خانه كه در محله ثرومتند برلين قرار دارد رفته و با يكى از بنيانگذاران آن ملاقات كرده.
ويلاى دوطبقه كه زمانى خانه زنان بوده متروكه به نظر میرسد و اثرى از حضور ساكنان گذشته آن ديده نمیشود. سناى شهر برلين اين خانه را در سال ۱۹۷۶ در اختيار زنان گذاشته بود. ابتدا قرار بود اجراى اين طرح فقط سه سال بطور آزمايشى از سوى سنا و پارلمان برلين تامين شود. "كارين كالتن برگ" روانشناس و از اولين بنيانگذاران اين خانه از احساسى كه آنزمان داشته میگويد:
"پروژه پرهيجانى بود، زيرا ما هيچ نسخهاى نداشتيم. ما مصمم بوديم، شور وشوق داشتيم ايده آليست بوديم، و همدردى بزرگى نسبت به زنانى كه مورد خشونت مردانه قرار میگيرند احساس میكرديم. ما براين بوديم كه با اين زنان همكارى كنيم بدون آنكه ميان ما سلسله مراتبى حاكم باشد. تنها نسخه ما اين بود كه با اين زنان بعنوان يك زن برخورد كنيم و نه مثلا به عنوان روانشناس در مقابل كسى كه بدنبال راه نجات میگردد."
در ميان فعالان زن سالهاى هفتاد موضوع خشونت جنسى عليه زنان، موضوعى داغ بود كه بحثهاى فراوانى را دامن میزد و به مثابه يك مشكل اساسی با آن برخورد میشد. البته در افكار عمومى پرداختن به خشونت خانگى يك تابو بود. با طرح ايده خانه امن زنان اين تابو به اذهان عمومى كشيده شد. واكنش بسيارى از سياستمداران و مطبوعات به آن مثبت نبود.
"ما راجدى نمیگرفتند. سوال میكردند يك مشت فمينيست سبك مغز دوباره چه نقشهاى دارند؟ گروهى هم مدعى بودند كه چنين چيزى (خشونت عليه زنان) اصلا در اينجا وجود ندارد و زاده اغراق است. ممكن است كه زنى گاهى مورد سوءرفتار قرار گيرد اما اين ابدا مشكل بزرگ جامعه نيست."
اما اين كه مشكل خشونت نسبت به زنان، يك واقعيت در سالهاى هفتاد در آلمان بود، بسرعت براى افكار عمومى جامعه روشن شد. تعداد زنانى كه بدنبال خانههاى امن براى نجات خود از اين خشونت ميگشتند خود گوياى اين حقيقت بود. تنها در يكسال اول ۶۱۵ زن و ۷۳۰ كودك به خانه زنان برلين پناه آوردند. درروز افتتاح اين خانه مملو از زنانى شد كه گاه با جراحات سخت بدنى آمده بودند. خانم كالتنبرگ میگويد: يك پزشك زن آورديم و شكايتهاى بسيارى عليه مردان تهيه كرديم. اما مهم براى اين زنان حرف زدن درباره تجربياتشان بود و ديدن زنانى كه سرنوشت مشابه داشتند.
بنيانگذاران خانه امن زنان به پناه جويان نه بعنوان قربانى، بلكه متخصصين در امور خشونت جنسى عليه زنان نگاه میكردند و تلاششان اين بود كه آنها در فعاليت هاى خود سهيم كنند.
"اما اين آرزو با ناكامى روبرو شد. اين زنان در وحله اول تنها يك پناهگاه میخواستند. و ما بايد اين را میپذيرفتيم. همين قدر كه مشكل خشونت عليه زنان و ايجاد خانههاى امن براى آنها از سوى سياستمداران و جامعه پذيرفت شد خود يك موفقيت بزرگ بود."
بنيانگذاران آن زمان خانه هاى امن براى زنان تصور میكردند كه زمانى اين خانه لزوم خود را از دست خواهند داد. كارين كالتنبرگ میگويد: "اما از پيوستن اين آروز به واقعيت حتى امروز هم بسيار دوريم."